به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و به نقل از خبرگزاری ایکنا نشست مجازی «تأملاتی پیرامون نسبت اسلام و تعاون» عصر روز یکشنبه مورخ ۲۲ آذرماه جاری با حضور حجتالاسلام والمسلمین احمدعلی یوسفی مدیر و عضو هیات علمی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه و دیگر اساتید برتر حوزه تعاون، برگزار شد.
حجتالاسلام یوسفی، با نگاه تاریخی و مکتبی وارد بحث شد و گفت: در اقتصاد با تولید مواجهیم که تابعی از نیروی کار و سرمایه است. بعد از انقلاب صنعتی و دوره رنسانس، گستردگی تولید، تقسیم کار و تولید گستردهای که اتفاق افتاد این سؤال را ایجاد کرد که نیروی کار و صاحب سرمایه از تولیدی که در سطح ملی یا در بنگاه اقتصادی اتفاق میافتد، چه سهمی را باید بهرهمند شوند؟
وی افزود: نظام سرمایهداری براساس مبانی سکولار که بر پایه رقابت اقتصادی آزاد و عدم مداخله دولت در روابط اقتصادی استوار است به این سمت رفت که محصول تولیدی متعلق به صاحب سرمایه است و نیروی کار باید به دستمزد ثابت خود اکتفا کند. در دوره رونق اقتصادی سود سرشار متعلق به صاحب سرمایه است و در دوره رکود اقتصادی هم صاحب سرمایه درآمدش کم میشود اما نیروی کار اخراج میشود. این جریان آفتهایی را در عرصه اقتصادی از جمله تورم و رکود در سالهای ۱۹۲۹ و ۲۰۰۸ در پی داشت.
دانشیار گروه اقتصاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: با توجه به مشکلاتی که نظام سرمایهداری ایجاد کرده بود، نظام سوسیالیستی اعلام کرد که مشکل، بحث مالکیت و انگیزه کسب سود شخصی افراد است. لذا سوسیالیستها انگیزه و مالکیتی که به دنبال این انگیزه اتفاق میافتد را مشکل اقتصاد جهانی بیان و مطرح کردند که باید همه محصول تولیدی سهم نیروی کار باشد چون سرمایه عقیم است؛ بنابراین دولت به نمایندگی از نیروی کار، ساختار نظام سوسیالیستی را تشکیل داد.
وی با تبیین این مسئله که هم نظام سرمایهداری و هم نظام سوسیالیستی شکستها و موفقیتهایی داشتند، گفت: با در نظر گرفتن اهداف، هر دو نظام شکستخورده هستند و در ارائه طرحی برای همه جهان موفق نبودهاند و اگرچه ممکن است این آمار در برخی از کشورها صدق نکند اما در سطح بینالمللی طی ۱۰۰ سال اخیر فقر در جهان در حال گسترش است و افراد زیر خط مطلق و نسبی فقر بیشتر شدهاند.
حجتالاسلام یوسفی با طرح این پرسش که از منظر اسلام وقتی در سطح ملی تولید اتفاق میافتد سهم نیروی انسانی (کارگر) و صاحب سرمایه از محصول تولیدی چه قدر است؟ گفت: اسلام معتقد است که سرمایه عقیم نیست و در عرصه اقتصادی نیز به نظریه مردمسالاری دینی اقتصادی معتقد است و باور دارد سرمایه باید در اختیار همه نیروهای فعال حقیقی قرار گیرد؛ یعنی نیروی کار ماهر و نیمه ماهر نیز باید سرمایه کار داشته باشند. سرمایه باید مانند خون در رگهای همه افراد جامعه در جریان باشد نه اینکه ثروت و سرمایه در اختیار گروه اندکی باشد. سیستم اجیری در اسلام مکروه است و روایات فراوانی داریم که اگر کسی بخواهد در سیستم اجیری حرکت کند، راه را برای اینکه خداوند روزی بیحساب به او دهد را مسدود کرده است. پس پاسخ اسلام به این سؤال با پاسخ نظام سرمایهداری و سوسیالیسم متفاوت است.
وی اضافه کرد: از دیدگاه اسلام سرمایه باید در اختیار همه گروههای مردمی باشد و توزیع ثروت و درآمد عادلانه اتفاق بیفتد؛ اگر چنین نشود، هرگز فقر ریشهکن نخواهد شد. در تعاونی نیز هدف فعالان اقتصادی پیگیری منافع مادی خود و سایر فعالان اقتصادی است. براساس مطالعات صورت گرفته پنج اصل عضویت آزادانه مسئولان، سود متناسب براساس سرمایه، اصل مدیریت همگانی، اصل مازاد برگشتی و اصل آموزش و اطلاعرسانی و شفافیت دائمی اصولی است که در تعاونی ضروری است.
وی با اشاره به اینکه طی ۴۰ سال پس از پیروزی انقلاب خدمات اجتماعی زیادی به مردم محروم ارائه شده است، گفت: در عرصه اقتصادی انقلاب نکردهایم و نیازمند ریلهای جدید اقتصادی در ایران هستیم. تمام ریلهای موجود ریلهای نظام سرمایهداری است و اگر از ما بپرسند در بخش پولی، سرمایه و بازار کار چه انقلابی(تحولی) صورت گرفته است، باید بگوییم ریلهای موجود اسلامی نیست و نیازمندیم براساس مبانی اسلامی ریلگذاری جدیدی انجام دهیم و تعاون میتواند در این بخش نقش مهمی داشته باشد. البته منظور من از بین بردن ریلهای موجود نیست، بلکه میتوان در کنار ریلهای موجود، براساس مبانی اسلامی ریلهای جدید ایجاد کرد که در این ریلگذاری بخش تعاون نقش اصلی دارد و باید برای بخش خصوصی تعریف جدیدی ارائه شود.
حجتالاسلام والمسلمین احمدعلی یوسفی تصریح کرد: در جهان تعاونی واقعی، کاذب و شبه تعاونی وجود دارد. تعاونیهای واقعی در جهان شکل گرفت که فلسفه تأسیس آنها دوری از نظام سرمایهداری و سوسیالیسم بود اما بعدها تعاونیهای کاذب برای ضربه زدن به تعاونیهای واقعی ایجاد شد. اینکه گفته میشود نظام سرمایهداری تعاونیها را در داخل خود حفظ کرده، درست نیست چراکه این دو نظام نمیتوانند تعاونیهای واقعی را تحمل کنند. در نگاه تمدنی دو رویکرد وجود دارد؛ یک نگاه تأسیسی و تحولی و یک نوع نگاه انزالی و عدم مغایرتی. در این دو نوع نگاه یک نگاه تمدنپذیر است و یک نوع تمدنساز. در روش تأسیسی و تحولی فقط امکان تمدنسازی وجود دارد که براساس آن فقه ما فقه تحول ساز، فعال و نظامساز خواهد شد. بر همین اساس نظام اقتصادی اسلام به تعاونی واقعی اعتقاد دارد نه شبه تعاونی و تعاونی کاذب.
در بخش پایانی این پنل حجتالاسلام یوسفی در پاسخ به این سؤال که آیا در تاریخ اسلام تعاون وجود داشته است؟ گفت: تعاونی به عنوان یک ساختار اقتصادی در اسلام وجود نداشته اما تعاون به معنی انجام کار خیر و همراهی و تعاون در کمک به مردم وجود داشته است.