به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آنچه در ادامه می آید بخش دوم و پایانی گفتگوی خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام و المسلمین «دکتر ابوالفضل ساجدی»، عضو شورای مرکزی قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی پیرامون چگونگی بسط دادن فضای مواسات و همدلی در جامعه از رهگذر اصلاح سبک زندگی مبتنی بر اخلاق و معنویت و نقش نهادهای اجتماعی و فرهنگی در این باره است.
- در بخش پیشین گفتگو به تقویت اخلاق اجتماعی به عنوان یک راهبرد مهم در اصلاح سبک زندگی ایرانی – اسلامی اشاره داشتید و به عنوان یک مصداق به ضرورت پرداختن به عبادات جمعی پرداختید. اگر بخواهیم این راهبرد را به عنوان یک جریان در جامعه جا بیندازیم چگونه باید عمل کنیم؟
طبیعی است که خط مشی های فرهنگی، ابزارهای کارآمد این حوزه را می طلبد بنابراین رسانه ها به ویژه رسانه ملی بالاترین مسئولیت ها را در این حوزه دارند. گاهی ما در خلال برنامه های رسانه ملی مصاحبه ها و تک برنامه های خوبی هم در این بخش می بینیم اما کم پیش می آید که این برنامه ها در قامت یک پدیده جریان ساز ظاهر شوند. مصاحبه ای با یک فرد خبره و صاحبنظر صورت می گیرد و بسیار هم خوب است اما مثل جرقه ای در تاریکی سریع خاموش می شود در حالی که زبان فیلم و سریال بسیار کارآمدتر و ماندگارتر است بنابراین به نظر می رسد اگر ما می خواهیم در این حوزه گام رو به جلویی برداریم راهکار این است که تیمی از افراد متخصص و آگاه به این مباحث باید دور هم جمع شوند و روی ساخت چنین برنامه هایی متمرکز شوند. شما امروز می بینید در تلویزیون تا چه اندازه به برنامه های طنزمحور اهمیت داده می شود در حالی که واقعا بار ارزشی چندانی هم ندارند و از غنای فکری لازم هم برخوردار نیستند و صرفا نوعی سرگرمی سازی و وقت گذرانی است. می توان برنامه های طنز را نیز محتوای مناسب برای فرهنگ سازی ارزشهای اخلاق و اجتماعی داد اما غالبا چنین نیست. حال در نظر بگیرید در همین جامعه ما چه شخصیت های بزرگی داریم که در مسیر همدلی، مواسات و کمک های مومنانه قدم برداشته اند و همچنان حضور جدی در میدان دارند و معرفی و جریان سازی این چهره ها چه ظرفیت بزرگی می تواند در جامعه ایجاد کند.
- حتی ممکن است این شخصیت ها در شاخه ها و گرایش های مختلفی باشند اما در نهایت از حیث اصلاح سبک زندگی از یک فصل مشترک واحد برخوردار باشند؟
بله، من مثالی در این رابطه می زنم. مرحوم حاج علی اکبر ابوترابی آزاده بوند. ایشان در زمان اسارت آن قدر اهل توجه به اسرا و تلاش برای روحیه دادن و رفع گرفتاری و همدلی با رزمنده ها داشتند که اسرا عاشق ایشان شده بودند. سوال این است: چرا زندگی، مشی و سلوک چنین چهره های الهام بخشی نباید فیلم و سریال شود؟ این ها که افسانه و رویابافی و ماحصل تخیل یک فیلم نامه نویس نیست، این افراد واقعا منشأ خیر و برکت فراوانی برای جامعه بوده اند و در عمل روحیه مواسات و همدلی را رشد داده اند و می توانند به ویژه در شرایط امروز جامعه ما بسیار الهام بخش باشند. حالا ما چه می کنیم؟ ما در برنامه های متعدد تلویزیونی و از جمله برنامه دورهمی محدود شده ایم که غالبا به دعوت از چند بازیگر و خواننده بعضا حاشیه ساز اختصاص دارد. این مصاحبه ها چقدر عمق دارد؟ چه کار مهم و ماندگاری از این چهره هایی که دعوت می شوند سر می زند؟ این آقا یا خانم بازیگر چطور می تواند برای جوان ها الگو باشد. الگوسازی های رسانه ملی جوانان ما را به چه سمتی می برد؟ متاسفانه این آسیبی است که در رسانه ملی ما وجود دارد و به این قبیل افراد میدان برای جولان داده می شود در حالی که عرصه ای برای حضور چهره های الهام بخشی که مصدر مواسات و همدلی هستند وجود ندارد یا بسیار کوچک است.
- ظرفیت فضای مجازی را در این عرصه چطور می بینید؟
با توجه به ضریب نفوذ و اقبال روزافزون مخاطبان و به ویژه جوان ها به این فضا، مسلما ظرفیت بسیار بالایی در این باره وجود دارد و در صورت هشیاری می توان از این قابلیت در جهت بسط مسیر دیگرخواهی و مواسات بهره برد و یاد چهره های تابنده و نورانی و شخصیت های بزرگ این عرصه را بیشتر زنده کرد. ما انصافا با وجود تلاش هایی که در این عرصه صورت گرفته نتوانسته ایم چهره و سیمای واقعی مردان و زنان ایثارگر را که ارزش های دینی را در جامعه ما برجسته و زندگی خود را وقف خدمت به دیگران کردند نشان دهیم. شما به زندگی نامه شهدا که نگاه می کنید می بینید فضای همدلی و مواسات مثال زدنی آن جا وجود داشته که به موقع به واسطه همین روحیه مواسات گره گشایی در امور اتفاق می افتاده است اما این ها به زبان هنر به جامعه ما کمتر عرضه می شود و برنامه ها بیشتر حول محور سرگرمی و وقت کشی می چرخد.
شما ببینید دین ما حتی در همین دعاهای روزمره مان چقدر به دیگرخواهی بها می دهد. در همین ماه رمضان که ماه عبادت و صوم و تقواست مستحب است فرد برای همه انسان ها دعا کند. در همین ماه رمضان این دعا را می خوانیم: اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ / خدایا سرور و شادمانی را نصیب درگذشتگان کن. اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ / خدایا همه فقیران را غنی، همه گرسنه ها را سیر کن و همه برهنه ها را بپوشان. اَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ اَللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریبٍ اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ / خدایا قرض هر قرض داری را ادا و غم هایشان را برطرف کن. خدایا همه اسرا را آزاد و زمینه اصلاح هر فاسدی را فراهم کن. در ادامه این دعا فرازهای دیگری هم که مطرح می شود همه در همین راستاست یعنی خواستن از خدا برای گشوده شدن گره های دیگران.
- اگر بخواهیم به مهم ترین عناصر دخیل در تحول و اصلاح سبک زندگی ناظر به کمک های مومنانه و ترویج روحیه مواسات و همدلی بپردازیم و دست کم فهرست کنیم آن عناصر چه خواهد بود؟
مسلما خانواده ها، رسانه ها، مراکز دینی، مدارس و ادارات بیشترین سهم را در این باره دارند. در واقع اگر موضوع برای ما جدی است باید مشارکت فعالانه و موثر همه نهادهای اجتماعی اعم از خانواده، آموزش و پرورش، رسانه و … را خواستار شویم و این نهادها ظرفیت های خود را در مسیر مجسم شدن فضای دیگرخواهی به میدان بیاورند. البته که این نهادها هر کدام مسئولیت های ذاتی خود را دارند که با دیگری تفاوت شکلی و اجرایی دارد اما در نهایت مثل رودهایی که به یک دریا سرازیر می شود این نهادها می توانند با عمل به مسئولیت های خود در نهایت آن دریای مواسات را به وجود بیاورند. شما به همین قضیه راهپیمایی اربعین توجه کنید که در آن چه فضایی از مواسات، همدلی و مهربانی موج می زند. این حرکت بهترین تبلیغ برای اسلام است و نشان می دهد مسلمانان این ظرفیت را دارند و می توانند فضای مواسات را متوقف در اربعین نبینند و کار را به جایی برسانند که اگر از سایر کشورها به کشورهای اسلامی وارد می شوند این برخورد مهربانانه و همراه با همدلی یک سوغاتی بزرگ فرهنگی باشد که خارجی ها به کشورهای خود می برند. در حقیقت این رخداد بهترین مصداق برای صدور انقلاب و اسلام است.