معنویت دینی در تلاش برای رفع بحران معنا

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی مجازی با موضوع “کرونا و بحران معنا“ توسط قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه با همکاری گروه کلام و فلسفه دین موسه امام خمینی(ره)، سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ به صورت مجازی تحت نرم افزار ادوب کانکت برگزار شد.

در این نشست که با ارائه حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد جعفری برگزار گردید ابعاد مختلف این بحث در سه مقوله رنح و معنا ، امید به زندگی، و مرگ اندیشی و معنا اشاره شده است.

دکتر جعفری با اشاره به اینکه بحث بحران معنا با توجه به مسئله کرونا بحث بسیار چالش‌برانگیز در فضای کنونی کشور است، بحث معنا را دارای سابقه‌ای طولانی دانست. وی در این‌باره گفت: جستجوگری معنا در دوران پیشامدرن هم برای انسان مسئله‌ای مهم به شمار می‌رفته، اما در دوران پسامدرن جستجوگری معنا با توجه به معضلات مختلفی که ابعاد مختلف مدرنیته برای انسان بوجود آورد، اهمیت خاصی پیدا کرده‌ است. شاید یکی از مهمترین این معضلات ایجاد اضطراب، تشویش و به معنایی عام‌تر فردگرایی باشد که مدرنیته برای انسان بوجود آورد. این مشکلات و معضلات جستجوگری معنا را برای انسان جدی‌تر کرده است به خصوص هنگامی که انسان با مشکلاتی ماند بروز این بیماری (کرونا) مواجه می‌شود که فراگیرتر است و جوامع انسانی را بطور وسیعی درگیر می‌کند، این بحران معنا به نحو ملموس‌تری آشکار می‌گردد.

عضو شورای مرکزی قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه در ادامه گفت: من معتقدم مسئله کرونا هم معنویت دینی و هم معنویت غیر دینی را به چالش کشیده است. معنویت‌های غیر دینی هم در برابر این پرسش قرار گرفته‌اند که برای رفع این بحران معنا باید چه کرد؟ علاوه بر معنویت دینی و غیر دینی، این پرسش در برابر علوم انسانی بطور کلی نیز قراردارد. آیا علوم انسانی مدرن قابلیت و ظرفیت پاسخگویی به این بحران معنا را دارد؟

عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) برای ورود به بحث ابتدا به تبیین مفهوم معنا پرداخت. وی در این‌باره گفت: معنای زندگی در سه ساحت قابل پیگیری است. گاه مراد از معنای زندگی هدف زندگی است. آیا زندگی ما در این دنیا هدفی را پیگیری می‌کند یا زندگی ما بی‌هدف است؟ آنان که زندگی را بی‌هدف می‌دانند پوچ‌گرا هستند. دومین مقوله که معنای زندگی با آن درگیر است مسئله ارزش زندگی است. آیا زندگی با توجه به مشکلاتی که انسان با آن مواجه است ارزش دارد؟ یعنی آیا مشکلات متعددی که انسان در این جهان با آن مواجه است ارزشی برای زیستن انسان باقی می‌گذارد؟ در برخی روایات زندگی انسان در این جهان پوشیده از بلایا تعبیر شده است. این نگاه دینی به زیست این جهانی است و تجربه زیست فردی ما هم همین را برای ما روشن می‌کند که سراسر زیست ما در این جهان همراه با مشکلات و سختی‌ها است. بنابراین این پرسش مطرح می‌شود که زندگی در این دنیا آیا ارزش زیستن را دارد یا ندارد؟ مسئله امید به زندگی هم ذیل همین بحث ارزش زندگی قابل پیگیری است. اگر زندگی را دارای ارزش بدانیم مقوله امید به زندگی هم مطرح می‌شود و در غیر این صورت امید به زندگی از دست می‌رود. مسئله سوم کارکرد زندگی است. آیا زندگی ما کارکردی دارد؟ البته این سه ساحت با یکدیگر ارتباط دارد و هر پاسخی در یکی از این سه ساحت داده شود، بر پاسخ در دو ساحت دیگر تأثیرگذار است. مقوله بحران معنا ناظر به همین سه ساحت است. اگر انسان در هدف زندگی دچار سرگشتگی شود و به سمت پوچ‌گرایی سوق داده شود دچار بحران می‌شود. گاه بحران در ساحت دوم است یعنی انسان ممکن است در ذهن و ضمیرش ارزش زندگی را تنزل دهد و امید به زندگی را از دست دهد. در بعد روانشناسی میل به خودکشی در همین شرایط اتفاق می‌افتد. در ساحت سوم هم ممکن است انسان دچار بحران معنا شود. ممکن است انسان در هدف زندگی و ارزش زندگی دچار مشکل نباشد اما کارکرد زندگی را درک نکند  و دچار بحران شود. آثار، لوازم و کارکردهای زندگی خود را قابل اعتنا نداند و در این ساحت دچار بحران شود.

وی با توجه به تبیین اشاره شده از مفهوم معنا ادامه داد: مسئله شرور و رنج‌ها مسئله محوری و دال مرکزی بحران معنا تلقی می‌شود. به خصوص شرور و رنج‌هایی که جنبه فراگیر دارد. این مسئله تجربه زیسته همه ما انسانها است. همه ما با رنجهای متعددی در طول زندگی‌مان مواجه شده‌ایم. در همین قرن اخیر سیل‌ها و زلزله‌های متعددی واقع شده است اما وقتی یک رنج فراگیر واقع می‌شود مثل همین مسئله شیوع کرونا ذهن و ضمیر انسانها بیشتر درگیر مسئله بحران معنا است و پرسش از هدف، ارزش و کارکرد زندگی پررنگ‌تر جلوه می‌کند.

دکتر جعفری با اشاره به اینکه مکاتب بشری (با نگاه فلسفی یا بطور عام با نگاه علوم انسانی) و مکاتب معنوی سکولار توان پاسخگویی مسئله شر و رنج را ندارند، در ادامه به تبیین ظرفیت‌های معنویت دینی پرداخت و گفت: مناسب‌ترین مواجهه با مسئله شر را معنویت دینی دارد. وقتی مسئله رنج را در فلسفه غرب ملاحظه می‌کنیم یک تقسیم‌بندی مناسبی برای رنج ارائه شده است: رنج از (suffering from) و رنج برای (suffering for). در این زندگی که داریم گاه چیزی موجب رنجش ما می‌شود که به آن رنج از می‌گویند. مقوله مرگ برای ما رنج‌زا است. اما گاه برای رسیدن به یک هدف دچار برخی رنج‌ها می‌شویم که به آن رنج برای می‌گویند. مثلا مادر برای فرزنذد شدن رنج‌های زیادی را متحمل می‌شود. اینها رنج برای یک هدف مثلا فرزنددار شدن است. در ادبیات فلسفه غرب نگاه به رنج برای نگاه مثبتی است اما نوعاً نگاه مکاتب چه معنوی سکولار و چه بشری به رنج از نگاهی منفی است. مثلاً نگاه معنویت بودیسم که اساس آن برای رهایی از رنج است و در زندگی مدرن بسیار به آن اقبال شده است ، به رنج از نگاه منفی است. رنج دارای ارزش مثبت تلقی نمی‌شود لذا راه رهایی از رنج به شکل وسیعی مورد توجه قرار می‌گیرد و راه‌های چیره شدن بر رنج از معضلات زندگی پیگیری می‌شود.

اما در معنویت اسلامی نگاه به رنج به شکل دیگری است. در معنویت دینی رنج از هم مانند رنج برای دیده می‌شود نگاه به هر دو رنج مثبت است. در واقع در تفکر اسلامی این تقسیم‌بندی زیر سئوال می‌رود و همه رنج‌ها رنج برای تلقی می‌شود. انسان دینی چون از منظر بالا به زندگب خود نظر می‌کند و نگاه جزیره‌ای به زندگی خود ندارد و یک نگاه کل‌نگر به زندگی دارد تلاش می‌کند به همه چیز در فضای جهان‌بینی توحیدی بنگرد. اگر انسان مومن بر اساس نگاه توحیدی این آیه قرآن را که «خداوند همه چیز را زیبا آفریده» می‌پذیرد حتی نگاهش به کرونا هم نگاه مثبتی است. این حادثه را هم زیبا می‌بیند. در همین مدت شیوع کرونا برخی این بیماری را یک حادثه و فاجعه دیده‌اند اما برخی با همین نگاه توحیدی این مسئله را یک فرصت مغتنم دیده‌اند که فرصت‌های متعددی در عرصه‌های دینی، علمی، اجتماعی و … ایجاد کرده است. اینکه برخی خلأهای دینی ما را آشکار کرده و نشان داده به برخی مقولات باید بیشتر توجه شود فرصت‌های دینی است که این بیماری بوجود آورده است.

انسان مؤمن با توجه به همین نگاه است که در مواجهه با شرور و رنج‌ها در هدف و ارزش زندگی دچار بحران معنا نمی‌شود چون اینها را در جهت اهداف والاتر می‌داند. می‌داند که همه چیز در اراده خداوند است. حتی اگر این امور ساخته دست انسان و حاصل بی‌اخلاقی‌های انسان باشد باز هم ذیل اراده خداوند است. و در راستای یک هدف بالاتر است. حال این رنج ممکن است در جهت ابتلاء و آزمایش او باشد، یا در جهت ارتقاء انسان باشد که برای اولیای خدا اینگونه است. یا برای اضطرار است که از روزمرگی خارج شویم و البته ممکن است برای برخی کیفر باشد و کفاره گناهان باشد. با این نگاه رنج برای مؤمن بحران‌ساز نمی‌شود و همیشه رنج برای او فرصت‌ساز است. در اینجا آیه «َإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» معنای روشنی می‌یابد. همراه هر سختی آسانی است. برخی معنا کرده‌اند که بعد از هر سختی آسانی است. اما آیه می‌گوید همراه هر سختی آسانی است نه بعد از سختی. یعنی در این آیه به یک نوع همراهی و هم‌افزایی میان سختی‌ها و آسانی‌ها اشاره می‌شود. و اینها هست که هویت انسان را می‌سازد. وقتی با نگاه کل‌نگرانه به رنج‌ها می‌نگریم می‌بینیم اینها برنامه‌ریزی شده و هدفمند است. لذا اگر رنج‌ها از ناحیه خداوند با هدف است برای ما هم در زندگی هدفمند می‌شود و هدف خداوند از رنج‌ها برای ما هم هدف می‌شود و  رنج‌ها نه تنها ارزش و کارکرد زندگی را از بین نمی‌برد بلکه باعث افزایش ارزش و کارکرد زندگی ما می‌شود. بنابراین قوت معنویت دینی در اینجا کاملاً  مشهود است.

حجت الاسلام و المسلمین جعفری در ادامه به مقوله ارزش زندگی پرداخت و گفت: در مسئله رنج اگر چه به مسئله ارزش زندگی و کارکرد زندگی نیز اشاره‌ای شد اما آن بحث بیشتر معطوف به هدف زندگی بود. شیوع کرونا پرسش‌هایی را در زمینه زندگی ارزش افراد ایجاد کرد و از همین منظر بحرانهای فکری و روحی برای افراد ایجاد نمود. علت این است که مواجهه با مرگ یکی از مهمترین اتفاقات و حوادث زندگی انسانی است. یکی از موقعیت‌هایی که اگزیستانسیالیست‌ها از آنها به عنوان موقعیت‌های مرزی یاد می‌کنند و معقدند انسان در چنین موقعیت‌هایی است که اصالت خود و هویت خود را آشکار می‌کند، موقعیت مرگ است. بنده نیز این باور را دارم و این مسئله را می‌پذیرم. مسئله کرونا ما را با مسئله مرگ مواجه نمود و این مسئله بحران‌زا است. همچنین مسئله تنهایی و انزوا که ناشی از این مسئله بود نیز بحران‌زا است. انسانی که در فضای زندگی اجتماعی خود را می‌یابد و نشاط روحی خود را می‌یابد وقتی در یک فضای بسته قرار گیرد و دچار تنهایی و انزوا شود برایش بحران‌زا است.

معنویت دینی در همین فضا هست که خود را نشان می‌دهد. نگاه مؤمن به خداوند است. در نگرش توحیدی انسان امید به خدا دارد لذا با خدا نجوا می‌کند. در دو قطبی دعا و درمان نگاه ما نگاه جامع است. هر دو در کنار هم لازم است. هم باید درمان را پیگیری کرد و هم باید راز و نیاز با خدا داشت. البته علت العلل خدا است. لذا انسان مؤمن امید خود به زندگی را از دست نمی‌دهد. نشاط خود در زندگی را از دست نمی‌دهد. این انسان‌ها بلکه در روند بهبود و درمان نیز بهتر ظاهر شدند و با توجه به این نگرش مثبت به زندگی زودتر بهبود یافتند. روانشناسان دین هم به این نکته تأکید دارند که افرادی که دیندار هستند چون نگاهشان به زندگی مثبت است زودتر بهبودی پیدا می‌کنند.

عضو شورای قطب علمی فلسفه دین افزود: نکته دیگری که در ارتباط با ارزش زندگی مطرح است این است که طبق معیارهایی که در مکاتب بشری به آن پرداخته شده یکی از معیارهای توسعه‌یافتگی جوامع امید به زندگی است. اگر سن امید به زندگی در جامعه‌ای افزایش یافته باشد آن جامعه را توسعه یافته می‌دانند. این یکی از معیارهای توسعه‌یافتگی است. حالا در این مسئله کرونا آیا کشورهایی که ادعای توسعه‌یافتگی دارند آیا در ارتباط با افراد کهن سال یا افرادی که دچار عقب‌ماندگی ذهنی هستند چگونه عمل کردند؟ آیا از این آزمون سربلند بیرون آمدند؟ این افراد یا در مراکز درمانی راه داده نشدند و یا کمتر به آنها توجه شد. ولی در فضای زندگی ایمانی نگاه سودگرایانه نیست. لذا توجه بیشتر به سالمندان، کودکان و افراد ضعیف می‌شود. این حرکت‌های جهادی نمونه‌های بسیار قابل توجهی از نگاه مؤمنانه است که امید به زندگی را افزایش می‌دهد. لذا با همین معیارهای بشری و سکولار هم می‌بینیم نگاه مؤمنانه موفق‌تر عمل کرده است. کسانی که می‌خواهند منصفانه بین جامعه دینی و غیر دینی مقایسه کنند باید به این نکات توجه کنند.

عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) آخرین مقوله مورد بحث خود را تحت عنوان مرگ‌اندیشی مطرح نمود. وی در این‌باره گفت: همانطور که گفته شد مقوله مرگ‌اندیشی یکی از موقعیت‌های مرزی است. مرگ‌اندیشی در زندگی غیر دینی به شدت برای انسان بحران‌زا است اما در زندگی دینی نه تنها مرگ‌اندیشی بحران‌زا نیست بلکه برعکس به انسان نشاط می‌دهد. بیشتر حرکت ایجاد می‌کند و به انسان انگیزه می‌دهد. در روایت آمده که «یاد مرگ دلها را زنده می‌کند». انسان مؤمن چون زندگی را به شکل پازلی می‌بیند و زندگی این دنیا را بخشی از این پازل می‌داند و زندگی آخرت را بخش مهمتر این پازل محسوب می‌کند، مرگ‌اندیشی هیچگاه او را دچار بحران معنا نمی‌کند. بلکه بیشتر سبب می‌شود که غفلت‌های او از بین برود و متوجه باشد که باید از این زندگی بهره بیشتری ببرد.

مثلا همین مسئله تنهایی و انزوا که در مسئله کرونا پیش آمد از دو منظر تفردگرایی سکولار و لیبرال و از منظر دینی قابل مقایسه است. از منظر تفردگرایی لیبران انسان به فضای مجازی و سرگرمی‌های کاذب آن پناه می‌برد و اتفاقاً بیشتر دچار بحران معنا می‌شود. اما در مقابل معنویت دینی این فرصت را برای تأمل درونی و مراقبه درونی بیشتر فرصت مغتنمی می‌داند. پیش از کرونا شاید کمتر تفکر درباره خود و ابعاد زندگی خود و سطوح هویت وجودی خودمان داشتیم اما مسئله کرونا این فرصت را دراختیار ما قرار داد و نه تنها بحران‌زا نبود بلکه معناساز هم بود.

دکتر جعفری در جمع‌بندی مباحث خود گفت: ما دو نحوه مواجهه با بحران معنای ناشی از بحران کرونا داشتیم. یک مواجهه حاصل معنویت دینی است و یک مواجهه حاصل دیدگاه فردگرایانه لیبرالی و معنویت غیر دینی است. معنویت دینی تلاش می‌کند خود را ذیل نگاه توحیدی باز تعریف کند و مفاهیم دینی و انسانی را باز تعریف کند و از این طریق بحران معنا را از بین ببرد و معنایی را که انسان از زندگی دارد برای او کشف مجدد کند و پرده را از معنای زندگی بردارد و آن را به چشم انسان بنماید. اما در نگاه فردگرایانه لیبرالی چون سودگرایانه است اساساً معنایی وجود ندارد تا کشف شود بلکه باید معنایی برای زندگی جعل کند. چون در این نگاه انسان پرت شده در این جهان است و باید برای زندگی خود معنایی خلق و جعل کند.