تحلیل کرونا بر اساس ارتباط های انسانی با رویکرد عرفانی
نوشتاری از حجتالاسلام دکتر بهرام دلیر عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه
ارتباط انسانها با خدا، محیط زیست، تاریخ، فرهنگ و ارتباط بین انسانها، مختلّ گشته است؛ و به نوعی با گسستگی در ارتباطها مواجهیم؛ حتی ارتباط انسان با خودش نیز بهتر از سایر ارتباطهایش نیست. انسان در نظام آفرینش و فطری، مبتنی بر بندگی خدا آفریده شده است، اما انسان معاصر واقعا بنده خداست؟ محیط زیست امانتی در دست انسان بود؛ آیا انسان در این امانتداری امتحان خوبی داده است؟ انسانها در بین خود بیشتر تعاون را حاکم کردند یا تنازع را؟ آیا پیوند استواری بین نسل امروز با نسل پیشین وجود دارد؟ یا نسل زمانه ما بریده از نسل های گذشته خود است؟ آیا انسان زمانه ما ارتباط متعادلی با فرهنگ دارد؟ کارهایی که به نام فرهنگ میشود از نظر علمی، فرهنگی هستند؟ پرسشهای دیگر نیز وجود دارد. ما در صدد پاسخگویی به همه این پرسش ها نیستیم و قصد قضاوت نیز نداریم، بلکه همگان را به پاسخگویی دعوت میکنیم:
نخست به موضوع بندگی میپردازیم، آیا بندگی ما انسانها، بندگی خداست؟ قرار بود بنده چه کسی باشیم؟ و حال بنده چه؟ و بنده چه کسی هستیم؟ پرستش و عباداتهایی که میکنیم، پرستش مطلوب است؟ عبادت با بندگی پیوند ناگسستنی دارند، عبادت رحمن باشد یا عبادت شیطان؟ هر کدام پیامد خاص خود را دارند.
عبادت دارای مراتب و درجاتی است. برخی عبادت را به دو نوع روحی(قلبی) و بدنی، و برخی به دوگونه عامیانه و عارفانه تقسیم کردهاند. امام علی(ع) عبادت را به لحاظ انگیزهها و اهداف سه گونه میداند: ۱٫ عبادات تاجران، ۲٫عبادات بردگان ۳٫ عبادات آزادگان. عبادت، فرزند محبت و نواده معرفت است. محبت واسطه میان عبادت و معرفت شمرده میشود. معرفتی که از آن محبت زاده میشود، با علم حضوری و شهودی به دست میآید. سرِّ هر عبادت، حقیقت انسان کامل است. (عبادت فرآیندی دارد که برآیندش انسان کال است، رسالت پیامبر هم از مسیر عبودیت بود) هر کس به میزان دستیابیاش به کمال انسانی، به راز پرستش دست مییابد. پیشوایان معصوم(ع) به سرِّ نهایی پرستش دست یافتهاند. ازاین رو خود صراط مستقیم و میزان أعمالند. کارسازترین از عبادات سهگانه در تربیت انسان و در سلوک معنوی سالک، عبادت آزدگان است. عبادت احرار موجب وصال عبد به حضرت حق میشود و به عبودیت رنگ إلهی میزند.
عبادت عوام، خواری و تذلل برای خداست و عبودیتِ خاصان آن است که نفوسشان را به واسطه صدق نیت در سلوک طریقت مشاهده کرده اند. با سیر سالکانه در پی وصال به حق هستند. عبودیتِ خاصّه خاصان اینان کسانى اند که نفوسشان را در بندگیشان قائم به او مشاهده کرده اند، لذا او را در مقام احدیت جمع و فرق عبادت مى کنند.
بندگی حاصل از عبادت، مضاف به اسماءالله خواهد شد. مثل: عبد الله، عبد الرحمن، عبد الرحیم، عبد الملک، عبد القدوس، عبد السلام، عبد المؤمن، عبد المهیمن، عبد العزیز، عبد الجبار، عبد المتکبر، عبد الخالق، عبد البارى، عبد الغفار، عبدالمصور، عبد القهار، عبد الرزاق، عبد الفتاح، عبدالعلیم، عبدالقابض، عبدالباسط، عبدالخافض، عبدالمعز، عبدالمذل، عبدالسمیع البصیر، عبد الحکم، عبدالعدل، عبداللطیف، عبدالخبیر، عبدالحلیم، عبدالعظیم، عبدالغفور، عبدالشکور، عبدالعلی، عبدالکبیر، عبدالحفیظ، عبدالمغیث، عبدالحسیب، عبدالجلیل، عبدالکریم، عبدالجواد، عبدالرقیب، عبدالمجیب، عبدالواسع، عبدالحکیم، عبدالمجید، عبدالباعث، عبدالشهید، عبدالحق و …. اعتبار عبد به مضافالیه است.
عبد خروجی از عبادت، عبد الشهوه، عبدالشهره، عبدالثروه، عبدالشیطان و …. نخواهد بود، او عبدالله، عبدالوکیل، عبد القوی، عبدالحمید و…. خواهد بود. فلسفه بعثت تمام انبیاء و بخصوص پیامبر خاتم(ص) این بود که انسان را با عبادت تربیت کنند و آنان را از بندگی شیطان به دور نمایند و به بندگی رحمن تشویق نمایند.
کرونا توانایی و دانایی انسانها را بچالش کشانده، کرونایی که کل جهان را به چالش کشانده از نظر وزنی شاید ۱ گرم هم نشود؛ ولی انسان در مقابل آن عجز خود را در یافته و شاهد ناتوانی و نادانی خویش گشته است. علوم پزشکی با تمام پیشرفتهای که دارد در درمان آن، با تمام تلاشهای پزشکان و پرستاران؛ دچار چالش شده است. حال توانای حقیقی کیست؟ دانای حقیقی کیست؟ شافی واقعی کیست؟ ما بر این باوریم که قدیر، قادر، علیم، شافی و المعافی در حقیقت و واقعیت خداست. پادشاهی حضرت حق و حکمرانی او را همه در زمانه کرونا به تماشا نشستهایم.