مناسبات قدرت و قیامت در مکتب قرآنی امام سجاد(ع)
نوشتاری از حجت الاسلام دکتر محمد عابدی. عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
در جهان سیاست به هر چه در «مناسبات قدرت» اهمیت داده شود، به مسئله «قیامت» عنایتی نمی شود و در هیچ کتاب سیاسی کلاسیک و دانشگاهی از تاثیر متقابل قدرت و قیامت اثری به چشم نمی خورد، مانند اینکه اگر نحوه جریان قدرت یا اِعمال حاکمیت بر عموم شهروندان یا اقلیتها یا مخالفان و… برای مثال بر مدار عدالت باشد، صاحبان قدرت در قیامت به دروازه سعادت نزدیکتر خواهند شد پس چنین معادله ای در سیاست و حکومت مطلوب است یا اگر مناسبات به گونه ای باشد که صاحبان قدرت را در قیامت دچار مشکل کند و حیات اخروی آنان را متاثر سازد، چنین جریانی نامشروع و نامطلوب است و دهها مثال از این دست.
در مکاتب سیاسی عصر مدرنیته مرز سعادت و شقاوت و رفاه و فقر ، و عدالت و بی عدالتی و امنیت و نا امنی فقط با لحاظ رفاه وسعادت وامنیت دنیایی سنجیده می شود و مناسبات قدرت بر مدار دنیا سامان می یابد و فلسفه¬های سیاسی غربی، عموماً نگاههای¬های صرفاً مادی ¬به ¬انسان دارند (رجبی، محمود؛ انسان شناسی، ص۱۴۲) حیات فرامادی او را نایده می گیرند و معتقدند صرفاً قوانین طبیعت، مثل دیگر مواد، بر انسان حاکم است(مغنیه، محمّدجواد؛ فلسفه مبدأ و معاد؛ ص ۱۳۰).
تنها مکاتب سیاسی برخاسته از دین الهی «نسبت قدرت و قیامت» را مطرح می سازند و تمام معادلات قدرت در آنها بر مبنای سعادت اخروی و تامین حیات طیبه بشری در آخرت طراحی می گردد. در مکتب قرآن و اسلام از مسئول بودن انسان در برابر نعمتهای الهی همچون ولایت و رهبری و بازخواست شدن در قیامت،یاد می شود: (ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ (تکاثر، ۸) ؛ از ائمه ای سخن به مذمت به میان می آید که جریان قدرت آنان موجب سوق دادن مردم به آتش و جهنم در می شود: «جعلناهم أئمهً یدعون …لی النار»»(قصص،۴۱)؛ به حیات اخروی اولویت داده می شود:«وَمَا هَذِهِ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»؛ واز کسانی یاد می شود که به این اولویت پایبندند«بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى» و معتقد است نتیجه اعمال انسان (فردی؛ اجتماعی و سیاسی) در آخرت ظاهر می شود.«یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ»؛و از قدرتمندانی در عرصه های مختلف مانند اقتصاد همچون قارون یاد می شود که مردم در برابر «رفتار مغرورانه اش» مسئله قیامت را به یاد او می اندازندیا بیان می شود اگر کسانی تنها همین زندگى زودگذر دنیاى مادى باشد، ما آن مقدار را که بخواهیم به هر کس صلاح بدانیم در همین زندگى زودگذر مىدهیم سپس جهنم را براى او قرار خواهیم داد که در آتش آن مىسوزد در حالى که مورد سرزنش و دورى از رحمت خدا است(اسرا،۱۸ـ۱۹) در آیاتی نیز جهان مادی در برابرش به عنوان بازیچه، و برخورداری¬هایش قلیل و… شمرده می¬شود (ر.ک: انعام،۳۲؛ توبه،۳۸؛ نسا،۷۷؛ رعد،۲۶).
گرچه مکاتب مادی شرقی و غربی و سوسیالیستی و لیبرالی اصولا به مسئله قیامت در مناسبات قدرت رسمیتی قائل نیستند،اما مکتب سیاسی اسلام مرز رابطه قدرت وقیامت را حتی به مخاطبانی غیر از انسان (به عنوان شهروند جامعه سیاسی) می کشاند و تعاملات حتی با حیوانات و طبیعت را متاثر از مسئله قیامت می داند. موارد متعددی از روایات و سیره امام سجاد(ع) در دست است که مناسبات مذکور در آنها طبق همین مبنای قرآنی سامان پذیرفته است (علاوه بر رساله حقوق حضرت که در آن از حقوق حیوانات و..نیز سخن گفته شده است) سرگذشت زیر نیز گویای این واقعیت است که حضرت حتی در نوع رفتارش با حیواناتی که بر آنها تسلط و تملک داشت بین اعمال قدرت و قیامت رابطه برقرار می کرد. نقل شده است که امام سجاد(ع) بیست بار با یک شتر از مدینه به مکه برای حج رفت و در تمام این بیست سفر که هر کدام حدود هشتاد فرسخ بود، حتی یک بار به صورت شتر شلاق نزد و هر بار که شتر آهسته می رفت، امام تازیانه را بلند می کرد و اشاره می کرد تا شتر راه برود و می فرمود: «لو لا خوف الآخره لفعلت»، اگر ترس از آخرت نبود، می زدم (اعیان الشیعه، ج۱،ص ۶۳۴) البته این حدیث در اکثر منابع به این صورت آمده است « لَوْ لَا خَوْفُ الْقِصَاصِ لَفَعَلْتُ» (مناقب آل أبی طالب علیهم السلام؛ج۴ ؛ص۱۵۵) که منظور از قصاص انسان به خاطر حیوانات قصاص در آخرت است. این نمونه ای از نحوه کاربست قدرت در رفتار با حیوانات تحت قدرت ائمه بود وتو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل در مورد مناسبات قدرت و قیامت در نحوه تعامل با شهروندان و مردم در سیره قرآنی ائمه نور.