به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نقل از خبرگزاری ایکنا، حجت الاسلام دکتر محمد عابدی در گفتگویی به بررسی وجوه مختلف تفسیر سیاسی پرداخته است که در ادامه می خوانید:
- برای شروع بحث تبیین کنید که منظور شما از تفسیر سیاسی چیست؟
تفسیر سیاسی دانشی است که بر اساس مجموعهای از مبانی، اصول و قواعد سیاسی، امکان بیان معانی آیات قرآنی و کشف مقاصد آنها را جهت شناخت منظم اصول و قواعد حاکم بر اداره جامعه اعم از حیات اجتماعی و اقتصادی و جنگ و صلح و روابط فردی و بینالمللی فراهم میآورد. این تفسیر ناظر به چگونگی، روش و قواعد فهم سیاسی از قرآن است. این دانش مجموعهای بههمپیوسته از مبانی و منابع، اصول و قواعد و روشهاست و لذا اعتبار دستاوردهای آن نیز تضمین میشود.
ایکنا ـ معتقدید که لازم است بخشی از توجه جامعه نخبگانی و تولیدکنندگان علوم انسانی اسلامی به تفسیر سیاسی اختصاص یابد. به نظر شما تفسیر سیاسی عنوان یک رشته تحقیقات علمی مستقل شامل چه حوزههایی از مباحث علمی است؟
تفسیر سیاسی سه حوزه را پوشش میدهد؛ فلسفه تفسیر سیاسی، تفسیر سیاسی ترتیبی و تفسیر سیاسی موضوعی. فلسفه تفسیر سیاسی شامل تعریف، موضوع، مسائل، اهداف، مبانی، اصول، قواعد، سبکهای تفسیری، تاریخ و مفسران تفسیر سیاسی، آسیبشناسی تفسیر سیاسی و… میشود. در این گروه کتابهای مبانی سیاست از منظر قرآن کریم و نیز مبانی و اصول تفسیر سیاسی را به نگارش درآوردهام که در مرحله انتشار قرار دارند.
در این مورد نیز تاکنون سه کتاب جهاد اقتصادی از منظر قرآن، رهبری پیامبر در قرآن و نیز تکلیف سیاسی از منظر قرآن کریم از این جانب منتشر شده است. در این میان در بحث فلسفه تفسیر سیاسی، مبانی تفسیر سیاسی خود سه گروه هستند که گروه اول مبانی فلسفه علمی تفسیر سیاسی شامل (امکان، اهمیت، ضرورت، جواز، مشروعیت، منابع، حجیت،) است و مسئله ضرورت تفسیر سیاسی در این گروه از مبانی جای دارد.
- تفسیر سیاسی در شرایط امروز جامعه و پیشرفت مسائل سیاسی چه کاربردی دارد؟ آیا جدا از مباحث نظری، کاربرد دیگری نیز دارد؟
ضرورتهای تفسیر سیاسی دو شاخه عملی و نظری دارد. این ضرورتها در حوزه عملیاتی، جامعه نخبگانی و تولیدکنندگان علوم انسانی اسلامی و قرآنی را وادار به توجه جدی به مسئله دانش تفسیر سیاسی میکند که سرخط آنها عبارتاند از: ضرورتها در حوزه شهروندی و ضرورتها در حوزه حکمرانی. اجمالاً اگر بخواهم بیان کنم، ادای تکلیف و احقاق حقوق شهروندان در حیات سیاسی یکی از این ضرورتهاست.
احکام و حقوق اجتماعی و سیاسی متعددی در قرآن تشریع شده و انسان را به انجام قوانین و الزامات الهی فرامیخواند. از این منظر کشف بایدها و نبایدها و تکالیف و حقوق اجتماعی و سیاسی از قرآن و عمل به مطالبات خداوند و رسول(ص) از مهمترین دغدغههای مخاطبان این کتاب است و این انتظار زمانی برآورده میشود که بتوان از منظر نیازها و انتظارت سیاسی به قرآن نگریست و با تفسیر به پرسشهای بشر در عرصه مدیریت حیات سیاسی پاسخ داد.
ضرورت دیگر شناخت جایگاه گروههای مختلف شهروندی در جامعه سیاسی است. جامعه برخوردار از انواع گروههای شهروندی همچون زنان و مردان، اقلیتها و اکثریت، احزاب و گروهها، موافقان، مخالفان و … است و ضرورت دارد تا حقوق و تکالیف هر یک از این گروهها و نقش و کارکرد هر یک در نظام اسلامی شناسایی و تعریف شود و تفسیر سیاسی چنین نیازی را پاسخ میدهد. نیاز مهندسان تدبیر حیات اجتماعی و سیاسی به آموزههای سیاسی معتبر قرآن کریم، نیاز به الگوهای قرآنی تشکیل و چگونگی ایجاد حکومت اسلامی، نیاز به برخورداری از فلسفه سیاسی قرانی که توان پاسخ به مسائل اصلی سیاست همچون منابع مشروعیت حکومت اسلامی و … را داشته باشد. برای مثال «مهندسی تدبیر حیات سیاسی بر مبنای اسلامی و قرآنی»، زمانی ممکن است که طراحان و تدبیرگران به تشریعات قرآنی در این حوزه دسترسی داشته باشند تا زیرساختهای قرآنی توانمندی برای بناهای سیاسی ارائه دهند و این دسترسی با تفسیر مبتنی بر منظومهای معتبر از مبانی، اصول و قواعد محقق میشود. - به نظر شما دسترسی به مبانی سیاست اسلامی چه نسبتی با تفسیر سیاسی قرآن کریم دارد؟
معتقدیم بنیادهای قرآنی و مبناهای وحیانی توضیح میدهد که نظام سیاسی ما مطابق آن مبناها طراحی و مستقر شده است یا نه؟ از جمله میتوان اموری را چون ضرورت تبیین بنای نظام حکومتی جمهوری اسلامی بر مبنای تشریعات قرآن، ضرورت ابتنای الگوی سیاست اسلامی به قرآن و… نام برد. ساماندهی زیرساختهای نظام بر مبنای قرآن زمانی ممکن است که «تفسیر معتبری از این آموزهها» داشته باشیم و با تولید دانش تفسیر سیاسی، زیرساختهای نظام حکومتی را طراحی کنیم تا ساختارهای دیگر با بر این پایه استوار شود.
ایکنا ـ آیا تفسیر سیاسی بر اساس مبانی، اصول و قواعد تفسیری، میتواند در ارزشگذاری وضعیت موجود سیاسی هم نقشی ایفا کند؟
یکی از ضرورتهای تفسیر سیاسی همین مسئله است. تفسیر سیاسی شما را توانا میسازد که به مجموعهای از معیارها دست یابید که نسبت وضعیت سیاسی موجود (همچون حکومتها و نظامهای سیاسی موجود) را با وضعیت مطلوب قرآنی و معیارها و شاخصههای قرآنی بسنجید و نقد و ارزشگذاری بناهای سیاسی موجود و منتسب به اسلام و قرآن نیازمند وجود چنین تفسیر معتبری است.
ایکنا ـ این تفسیر در مواجهه با علوم انسانی موجود هم میتواند کارکرد داشته باشد؟
حتماً همین طور است و بخشی از ضرورتهای تفسیر سیاسی ناشی از اقتضائات ترویج و تسلط علوم انسانی موجود بر مناسبات اجتماعی، سیاسی و مدیریت سیاسی و سلطه این علوم وارداتی در عرصه علمی کشور است، به گونهای که باید با تولید معرفت سیاسی قرآنی، به برونرفت از تجویزات فلسفههای سیاسی معارض اندیشیده شود. همین طور لزوم امکان اعتبارسنجی این دانشهای وارداتی ضرورت تفسیر سیاسی را دوچندان کرده است.با توجه به قطعی بودن تحول در علوم انسانی، از جمله در علم سیاست، وضعیت تفسیر سیاسی قرآن چطور میشود؟
اگر دقت شود حاصل سلطه علوم انسانی وارداتی بر مدیریت زندگی اجتماعی و سیاسی در قالب معضلات متعدد برای جامعه و نظام اسلامی مشاهده میشود. امروزه با تشکیل و استمرار نظام سیاسی اسلامی، مهمترین دشمنیها با آن از طریق مبارزات زیرساختی و تشکیک در مبناهای حاکمیت اسلامی سامان میپذیرد. همین مسئله ما را نیازمند «تحول در علوم انسانی» از جمله در سیاست در چهار سطح «تأسیس مبانی، منطق روششناسی، تولید گزارههای علوم انسانی برای انتقال کارایی لازم به جامعه، نظامپردازی» میسازد و جملگی این امور با تفسیر سیاسی به صورت جامع و معتبر و منضبط در اختیار خواهد بود.
ایکنا ـ به مسئله تهاجم علیه نظام اسلامی اشاره کردید. آیا این دانش نقشی در مواجهه با تهاجم علیه نظام اسلامی که بر مبنای قرآن است دارد؟
ارائه پاسخ قرآنی به شبهات در حوزه مسائل کلان سیاسی و جلوگیری از رخنه در مبانی اعتقادی و ارزشی نظام اسلامی هم از مهمترین ضرورتهای نیاز به تفسیر سیاسی است؛ به بیان دیگر امروزه با هجوم انبوهی از نظریهها و شبهات برخاسته از اندیشهها و مبانی غربی در حوزه مسائل کلان سیاسی و رخنهافکنی در مبانی اعتقادی و ارزشی نظام اسلامی روبهرو هستیم؛ بحرانی که موجب شده به دلیل ارائه پاسخ با مبانی غیر اسلامی، هر روزه بر دامنه تولید این شبهات افزوده شود و آموزش آنها موجب بیاعتقادی به تعالیم اسلامی و ترویج شک در مبانی دینی و اعتقادی میشود.
بدون تفسیر سیاسی معتبر، آسیبهایی بنیادین و فکری و اعتقادی گستردهای در انتظار نظام اسلامی است. مانند پاسخ به تز جدایی دین از سیاست. دفاع علمی از دین در عرصه سیاسی نیازمند تسلط به مبانی سیاست قرآنی و داشتن فهم و تفسیر منضبط سیاسی از قرآن است؛ برای مثال در مقابل تز جدایی دین از سیاست، آشنایی با فضای اندیشگی سیاسی قرآن است که نشان میدهد به دلیل جامعیت دین و قرآن کریم نسبت به ابعاد مختلف حیات بشری، پیوند دین و سیاست جزو مبانی مسلم فکری در نظر متصدّیان انقلاب و روشنفکران کشور است.