راهبرد مشخص انقلاب اسلامی در گام دوم؛ عصر قوی شدن
یادداشتی از مهدی رمضانی چابک رئیس حوزه ریاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی
وقوع تحولات اخیر درعرصه داخلی و بین الملل که در یک بازه زمانی محدود رخ دادند و هر کدام با وجود تلخی ها و شیرینی هایی که برای ملت ما در پی داشتند، خود یک نقطه عطف تاریخی بوده و تحولات و پسامد های نظری و عملی متعددی را به دنبال داشته است.
شهادت حاج قاسم سلیمانی و نظم منطقه ای و جهانی بعد از آن را می توان در مقام قیاس با وقایع تاریخی صدر اسلام مشابهت داد. عده ای این رویداد را با شهادت مالک مشابه دانسته اند اما با نگاهی عمیق تر به جریان شهادت مالک اشتر و تحولات حکومت علوی، پس از شهادت مالک شاید بتوان این قیاس را کنار نهاد و شهادت سردار سلیمانی را با شهادت حمزه و وقایع جنگ احد مشابه دانست. همان گونه که پس از شهادت حضرت حمزه و جنگ احد جریان پیروزی و گسترش اسلام شتاب گرفت و تثبیت و پیروزی حکومت نبوی تبلور یافت، حال می توان همین جریان پر شتاب بازیابی و گسترش جریان مقاومت در منطقه را پس از حاج قاسم سلیمانی ملاحظه و احساس کرد. فوری ترین اثر تقویت این جریان نونفس نوظهور تاثیر مستقیم اش بر هژمونی آمریکا در منطقه بوده که اقدام مقتدرانه سپاه در حمله به پایگاه نظامی عین الاسد نماد شکست این سیطره و هیمنه بوده است.
با این تحلیل و در جریان تکامل انقلاب اسلامی، می توان شهادت سپهبد سلیمانی را یک نقطه عطف دانست و بر مبنای این رویداد، تحولات منطقه وجهان را می توانیم به دو دوره کاملا مجزا تقسیم نمود: ۱-دوره اثر گذاری جبهه مقاومت به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در منطقه وجهان. ۲- دوره اثر گذاری شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی در تحولات منطقه و جهان و شکوفایی و بازآرایی جبهه مقاومت، مبتنی بر گفتمان قدرت. هریک از این دو دوره گفتمان مختص به خود را داشته و بازیگران متفاوتی در آن نقش ایفا کرده و استراتژی متفاوتی بر آن حاکم است.
تفکر حاکم بر دوره اول مبتنی بر یک الگوی مقاومتی است.این الگو تلاش دارد تهدیدات دشمن در خارج از مرز های ایران دفع شده و امنیت ملی حفظ شود. در این دوره فرمانده جریان مقاومت حاج قاسم سلیمانی ، پاسدار شجاع و متفکری است که مرزهای مقاومت را به خارج از مرز های ایران کشانیده با یاری رساندن به مستضعفین منطقه در مقابله با جبهه استکبار نقش فرماندهی جبهه مقاومت در منطقه را به خوبی ایفا می کند.
اما حال که در دوران پسا سلیمانی قرار گرفته ایم و دوره دوم شکوفایی جریان مقامت را شاهدیم الگوی جدیدی پیش روی ما قرا گرفته است. این الگو به طور مستقیم ناشی از تاثیرات خون شهید سلیمانی جوشش پیدا کرده و ظهور یافته است. سلیمانی نماد مقاومت و ایستادگی بود و شهید سلیمانی نماد مبارزه با ظلم وخونخواهی مقتدرانه است. گفتمان دوره سلیمانی فرمانده جبهه مقاومت، ایستادگی بود اما گفتمان متاثر از شهادت شهید سلیمانی مبارزه و پیروزی مبتنی بر مولفه های قدرت است.
در این چارچوب تحلیلی می توان فهم کرد که گفتمان مقاومت در حال تبدیل به گفتمان قدرت است و بیانات مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه تاریخی ۲۷ دی ماه ۹۸ نیز ترسیم کننده مسیرپیش روی ایران اسلامی در این فضای گفتمانی است. به تعبیر ایشان رمز موفقیت امت اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی در عصر جدید، علاوه بر صابر بودن و شکور بودن، قوی شدن است. گفتمان قدرت گفتمان غالب در همه عرصه ها در عصر جدید و در گام دوم انقلاب اسلامی خواهد بود و برای تحقق آن نسل جوان انقلابی رسالتی ویژه بر عهده دارد و بی تردید این راهبرد برای دشمنان خوف انگیز و برای دوستان و دلسوزان امید بخش خواهد بود.