لزوم طراحی مدل جدید تعاملی با محیط بینالملل
نوشتاری از مهدی رحیمی رئیس اداره تعاملات علمی بینالمللی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
در دههای که «پیچیدگی» وجه ممیزه آن با دهههای گذشته است و هر چه که به آینده نزدیکتر میشویم، این پیچیدگی، پیچیدهتر و گستردهتر میشود، نحوه مواجهه ما با نهاد علم و مهارتهای دانشی پیرامون آن نیز از گستردگی حیرتانگیزی برخوردار شده است. به همین جهت شاید راهبردهای مرسوم مواجهه با محیط برای اثرگذاری و اثربخشی بر آن نیازمند بازنگریست؛ چراکه راهبردها بیشتر تعلق به دهههای گذشته دارد تا حال و آینده!
به نظر میرسد این مقدمه، مدل مواجهه نهادهای سیاستگذار و علمی درگیر با صحنه علمی در سطح ملی و بینالمللی را تغییر خواهد داد. بدینمعنا که اگر در دورهای یک نفر با عنوان مسئول بینالملل بههمراه چند نیروی کارشناس، در وزارت علوم، بنیاد نخبگان، دانشگاهها و پژوهشگاهها متکفل به سامان رساندن کارویژههای متنوع و متکثر حوزهی بینالمللاند، با نظر به پیچیدگی و گستردگی محیط، جایگزینی یک مسئول با چند مسئول و تکثر استفاده از چندین مسئول بینالملل برای کارویژههای تعریف شده در این حوزه، راهبرد صائب باشد. اگر اینگونه باشد، شاید بکارگیری افرادی با عنوان «شتابدهندههای بینالملل» برای به ثمررسیدن و اثربخشی، راهبرد مناسب و منطبقتری با محیط باشد.
با نظر به آنچه گفته شد، بخش تعاملات علمی ملی و بینالمللی پژوهشگاه برای پیادهسازی مدل شتابدهندههای بینالملل، بنا دارد اولاً انحصار در کارویژهها و ثانیاً انحصار آن کارویژهها در یک نفر را شکسته و بجای آنکه از یک نفر انتظار داشته باشد که چند کار را – که حتماً هر کدام نیازمند کاربست مهارتهای خاص برای انجام آن کارویژههاست- انجام دهد، چند نفر با مهارتهای منحصر به خود و متناسب با کارویژهها را درگیر امور کرده و عملاً توان یک را تبدیل به توان دو، سه، چهار کند. طبیعی خواهد بود که توان دو، سه، چهار و … ، محصول دو، سه، چهار و … را خواهد داشت.
مزایای مدل حاضر با مدل گذشته و مرسوم دیگر نهادها در اینست که چون در مدل مرسوم، یک نفر مسئول، درگیر کار است، عملاً آن فرد میباید صرف زمانی برای به سرانجام رساندن هر یک از کارویژهها داشته باشد و باز هم طبیعی خواهد بود که زمان به سرانجام رسیدن کارها، طولانی شود اما در مدل پیشنهادی، با حذف یک نفر و تکثیر همان صرف زمانی و مالی در چند نفر، چون چند نفر به صورت موازی درگیر انجام کارها میشوند، زمان رسیدن به محصول کاهش یافته و در یک مقطع زمانی، میتوان بجای یک محصول، چند محصول یا خروجی با کیفیت به مراتب بهتر از گذشته – به دلیل استفاده از افراد مهارتمند و منحصر بهفرد در آن کارویژه- را مورد انتظار داشت.
اشکال دیگر مدلهای مرسوم اینست که قرار است یک نفر مسئول بههمراه نیروهای اجراییاش، رایزنی و بسترسازیهای موردنیاز برای انجام کارها را در زمانی مشخص به سرانجام رساند که بعضاً برخی از این رایزنیها و بسترسازیها شاید به خروجی ملموس نرسند و عملاً صرف هزینهها بر روی فرایندهای به ثمررسیدن امور هم شده است اما در مدل پیشنهادی، بجای سرمایهگذاری بر روی «فرایند + خروجی» و «فرایند – خروجی»، نقطه سرمایهگذاری زمانی و مالی بر روی «خروجی» قرار گرفته و خروجی ملموس و قابل سنجش از نوع کمی و کیفی محل توجه خواهد بود.
حال آنچه گفتهشد در مقام نظر است و آنچه که اهمیت دارد، عملیاتی کردن راهبرد پیشنهادیست. در همین راستا، اداره تعاملات برای فعالسازی این راهبرد، در گفتوگوهایی که با دوستان دکتری زباندان در کشورهای مختلف (از روسیه گرفته تا آلمان و اسپانیا و …) و همچنین نخبگان علمی در حال رفتوآمد با خارج از کشور، داشته، بنا دارد که از این افراد با عنوان «شتابدهندههای بینالملل» در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی استفاده نماید.
گام اول گفتوگو و نهاییسازی امر مزبور، با جناب آقای جلیلی بوده است؛
ایشان دانش آموخته حوزه علمیه قم (در سطح ورود به درس خارج) و دانشگاه (در دو رشته علوم اجتماعی و تجارت بین الملل دانشگاه تهران) بوده و تسلط کامل به چهار زبان انگلیسی، فرانسه، عربی و ترکی استانبولی دارند. قرار بر این شده که ایشان با عنوان شتاب دهنده (هماهنگ کننده) بین الملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اداره همکاری کنند. در کارویژه اول سپرده شده به آقای جلیلی نیز مقرر شده که در سفرهایی که به کشورهای عربزبان و کشورهای حاشیه دریای خزر دارند، با عنوان «نماینده پژوهشگاه» با رایزنهای علمی و فرهنگی ایران در آن کشورها و همچنین دانشگاهها و شبکههای علمی آنان گفتوگو کنند.
ایشان هماکنون در کشور ازبکستان بوده و انشاءالله در آینده، خبرهای تعاملات علمی ایشان را خواهیم شنید و دید.