رهبری کریمانه در اسلام
نوشتاری از علی آقا پیروز عضو هیات علمی گروه مدیریت اسلامی پژوهشکده نظام های اسلامی
این تحقیق اختصاص به چگونگی رهبری بر اساس آموزه های اسلامی دارد از این رو پرسش اصلی آن عبارت است از اینکه رهبری کارکنان در مدیریت اسلامی چگونه است؟
رهبری در مدیریت اسلامی دارای ارکانی از قبیل مبانی، اصول ، شیوه و شاخص هاست این مجموعه به شکل یک نظام و الگو، نشان دهنده رهبری در مدیریت اسلامی است اجزای این نظام با یکدیگر هماهنگ بوده و مجموعاً ارائه کننده سبک رهبری در مدیریت اسلامی هستند.
- مبانی و اصول رهبری در مدیریت اسلامی
مبانی رهبری در واقع همان الزامات نظری هستند که نوع نگرش به هر یک از مقولات ریاست و زیردستان را مشخص می کند بر اساس این مبانی، از ریاست نفی فضیلت می شود، از تحکّم و نگاه مستبدّانه پرهیز داده می شود ، ریاست ها به عنوان ابزاری برای خدمتگزاری و عدالت معرفی می شوند ، ریاست ها امانت تلقّی می شوند، ریاست ها جایگاه های آزمون الهی تعریف می شوند، نوع نگاه به زیردستان، کریمانه و بر اساس کرامت انسانی متعیّن می شود. در نگاه اسلامی کارمداری و کارمندمداری هر دو مصداق دارد، به کارکنان توصیه می شود، کار را کانون توجه قرار دهند، به مدیران نیز توصیه می شود زیردستان را کانون توجه قرار دهند. این مبانی، مسیر را برای شیوه رهبری کریمانه (اعمال نرمش حداکثری و شدت حداقلی) فراهم می سازد در جایی که این نگرش ها حاکم نباشد و افراد سرمست ریاست بوده برای خود امتیاز و فضیلت قائل شوند، ریاست ها منبعی برای بهره برداری های شخصی و رانت خواری باشد و امانتی در کار نباشد، افراد دراین جایگاه ها کاملاً آزاد باشند و به هر نحو، میل آنها اقتضاء کرد عمل کنند و آزمونی در کار نباشد، نگاه آنها به زیردستان نه کریمانه که از روی استضعاف و تحقیر باشد، کار و افزایش سودآوری را کانون توجه قرار دهند؛ در این صورت چگونه می توانند با زیردستان کریمانه برخورد کرده و با نرمش حداکثری تاثیرگذار باشند؟!، از آنان تفقد کرده ، از خطاهای آنها چشم پوشی کنند، انتقادات آنان را پذیرا باشند، گشاده رو و فروتن باشند با آنها مدارا کنند و …؟!
اما اصول رهبری یک سری قواعد رفتاری و الزامات عملی هستند که در همه زمان ها و مکان ها باید مراعات شوند.این اصول ثابت بوده و هرگز نمی توان از آن ها چشم پوشی کرد این اصول عبارتند از: تقوی و خودساختگی، هم سطحی و ساده زیستی، برخاستگی از درون ، عدالت و انصاف، بصیرت،استقامت، پیشگامی، علم و تخصص ،خیرخواهی و امانتداری، سعه صدر و بیان گویا و رسا. اغلب این اصول، مقولات تشکیکی هستند و شدت و ضعف بر می دارند هر اندازه مسئولیت و سطح مدیریت سنگین تر باشد به میزان بیشتری از این اصول مورد نیاز است این اصول به گونه ای هستند که شیوه رهبری (نرمش حداکثری و شدت حداقلی) بدون رعایت آن ها ، تاثیر چندانی نخواهد داشت برای مثال اگر مدیران نسبت به زیردستان خود فاقد عدالت و انصاف یا تقوی یا هم سطحی و ساده زیستی باشند، هر قدر هم که نرمش داشته باشند ، از نفوذ و تاثیرگذاری آنان خواهد کاست و اساساً نمی توان این شیوه را اسلامی نامید. همچنین برخی اصول به گونه ای هستند که اگر نباشند نرمش و مدارا زمینه اعمال نخواهد داشت مانند سعه صدر. اگر مدیران سعه صدر نداشتند نمی تواند مدارا کنند، نمی توانند شاخص های نرمش را در عمل تحقق بخشند.
- شیوه رهبری در مدیریت اسلامی
شیوه رهبری بر اساس آموزه های اسلامی کریمانه و دارای دو عنصر نرمش حداکثری و شدت عمل حداقلی است که بر اساس اقتضاءات اعمال می شود. در این شیوه ، اصل با نرمش است و شدت عمل فرع آن است و اعمال آن بستگی به وجود شرایط دارد.
- شاخص ها و ویژگی های عناصر رهبری در مدیریت اسلامی
عنصر اصلی رهبری کریمانه نرمش و رفق است این عنصر دارای شاخص هایی است که عبارتند از: تفقّد ، نظرخواهی ،انتقاد پذیری، گوش دادن، در دسترس بودن، گذشت و تغافل، رعایت ظرفیّت ها، گشاده رویی و فروتنی، تحمل ، مدارا و سازگاری.
عنصر دیگر رهبری کریمانه ، شدت عمل است این عنصر دارای مراتبی است که از کم تا زیاد می تواند اعمال شود. همچنین دارای ویژگی هایی است که عبارتند از : استثناء ناپذیری، شدت عمل شدید برای افراد ممتاز
- منابع قدرت در مدیریت اسلامی
منابع قدرت عبارتند از: قدرت پاداش ، قدرت تنبیه ، قدرت پست و مقام ، قدرت تخصص و قدرت مرجعیت . قدرت مرجعیت نیز دارای دو شاخه اصلی است که عبارتند از: قدرت اخلاق و قدرت معنویت(البته اگر بتوان اخلاق و معنویت را ذیل مرجعیت قرار داد) باید اذعان کرد که قدرت مرجعیت بیشترین سهم را در رهبری دارد و قدرتی که بتواند نفوذ بیشتری را در این دیدگاه به نمایش گذارد قدرت تقوا و معنویت است. به مدیران توصیه می شود برای تاثیر گذاری ، به همه انواع قدرت خود را مسلّح نمایند به ویژه قدرت هایی که تاثیرگذاری بیشتری دارند.
مدیران در سازمان ها وظایف متعددی را بر عهده دارند، این وظایف که گاهی از آن به «اصول مدیریت» یاد می کنند عبارتند از : برنامه ریزی، تصمیم گیری، سازماندهی ، هدایت و رهبری، کنترل و نظارت. البته برخی، وظایف دیگری را نیز اضافه می کنند در میان این وظایف، «رهبری» از اهمیّت خاصی برخورد است واز دیر باز مورد توجه اندیشمندان و محققان مدیریت بوده و همواره در باره زوایای مختلف آن، از جمله عوامل موفقیت یک رهبر به مطالعه و تحقیق پرداخته اند. علت اصلی توجه محققان به «رهبری» ، نقش حیاتی آن در پویایی و بالندگی سازمان و تاثیر چشمگیر رهبران قوی بر موفقیت بسیاری از سازمان هاست افزون بر این شاید بتوان ادعا کرد «رهبری» جوهره مدیریت است و «بکارگیری منابع انسانی» در تعریف «مدیریت» از طریق نحوه تعامل میان رهبر و پیرو، یا مدیر و کارکنان، شکل می گیرد.
در موضوع «رهبري» نظريه هاي فراواني از سوي صاحبنظران رهبري در مديريت ارائه شده است و هر يك خواسته اند شيوه رهبري رهبران موفق را تبيين كنند آن چه در این میان دارای اهمیت و مطلوب است، دیدگاه اسلامی در باره رهبری است آیا بر اساس آموزه های اسلام، رهبری ، از سنخ صفات است یا رفتار؟ آیا در شیوه رهبری، دارا بودن یک سری صفات لازم است یا انجام رفتارهای خاصی مطلوب است؟ آیا رهبری بر اساس آموزه های اسلامی اقتضایی است و یا آنکه ثابت بوده و درهمه شرایط یکسان است؟ در مجموع، چگونگی رهبری براساس آموزه های اسلامی اصلی ترین مسئله در این تحقیق است.
این تحقیق دارای یک مقدمه و پنج فصل است. در مقدمه، ارکان اصلی طرح از بیان مسئله تا ساختار تحقیق ذکر شده است فصل اول به کلیات و مفاهیم ، فصل دوم نظریه های رهبری ، فصل سوم مبانی و اصول رهبری در مدیریت اسلامی ، فصل چهارم شیوه رهبری در مدیریت اسلامی و فصل پنجم منابع قدرت در رهبری، اختصاص یافته است فصل سوم پاسخ به سوال فرعی اول ، فصل چهارم پاسخ به سوال های فرعی دوم و سوم و فصل پنجم پاسخ به سوال فرعی چهارم می باشد و مجموع این فصول، پاسخ به سوال اصلی تحقیق است که رهبری در مدیریت اسلامی را به شیوه رهبری کریمانه بیان می کند.