به گزارش اداره روابط عمومی اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام و المسلمین سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره سبک مدیریتی و رهبری سیاسی پیامبراکرم(ص) برای تحقق وحدت در جامعه و شکل نگرفتن دوقطبیهای مخرب انسجام درونی در جامعه اسلامی گفت: منطق پیامبر اکرم(ص) برای رهبری، هدایت و مدیریت جامعه طبق آیه قرآن «اشداء علی الکفار رحما بینهم» است. بر همین اساس پیامبر(ص) به تعبیر امروز دوگانه «خودی ـ غیرخودی» را تعریف کرده بودند؛ نوع تعامل ایشان هم با این دو جریان در راستای گرویدن آنها به اسلام و ارزشها بود.
«بینهم» در نظام معنایی پیامبر(ص) چه کسانی هستند
وی ادامه داد: به عبارتی پیامبر(ص) همان قدر که شدت و حرص دارند بر اینکه خودیها به سعادت برسند به همین نسبت نیز برای هدایت کفار و مشرکان به عنوان مصداق بارز جبهه غیر خودی حریص هستند، اما به طور طبیعی این حریص بودن برای هدایت این دو جبهه با دو رفتار متناسب با هر جبهه است. پیامبر(ص) نسبت به جبهه خودی، غربال را آنقدر ریز نمیگیرند تا خودیها بسیار محدود شوند و غربال ایشان به گونهای نیست که ذیل آن تعداد معدودی قرار بگیرند و بقیه از آن رد شوند.
ایزدهی اظهار کرد: در نظام معنایی و معرفتی پیامبر(ص) برای مدیریت جامعه اسلامی «بینهم» درباره کسانی صادق است که از یک طرف مؤمنان و مخلصان هستند. لذا رفتار با آنها از سنخ رحمت، محبت و ولایت است، اما در عین حال در برابر منافقان و یهودیان مدینه باز هم این فضا وجود دارد؛ یعنی پیامبر(ص) علیرغم اینکه به مردم آگاهی و بصیرت میدادند اما هیچگاه منافقان را که هیچ باوری به ایشان و اسلام نداشتند طرد نمیکردند و آنها را ذیل نظام طرفداران خودشان معنا میکردند. برای نمونه «عبدالله بن ابی» که رئیس منافقان مدینه است با اینکه حدود یکسوم سپاه پیامبر(ص) را در هنگام جنگ احد برمیگرداند و پشیمان میکند و جبهه اسلام شکست میخورد، اما پیامبر(ص) در هنگام برگشت هیچ یک از کسانی را که در آن جنگ شرکت نکردند نکوهش نمیکند با اینکه صدمات زیادی در آن جنگ به مانند شهادت حضرت حمزه به پیامبر(ص) وارد شد.
وی اضافه کرد: حتی پیامبر(ص) نه تنها اینها را نکوهش نمیکنند بلکه وقتی عبدالله بن ابی میخواهد در مسجد مدینه سخنرانی کند و عدهای میخواستند مانع سخنرانی او شوند اما باز هم پیامبر(ص) مانع کار آن افراد میشود زیرا او بالاخره از بزرگان مدینه بود و وجاهت و جایگاهی داشت و حتی به پسر عبدالله بن ابی اجازه نمیدهد به اعتبار اینکه پدرش باور قلبی به اسلام ندارد او را بکشد.
طرد نکردن؛ رویکرد پیامبر(ص) با منافقان و یهودیان مدینه
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه یادآور شد: در واقع با اینکه خبث باطنی این افراد برای پیامبر(ص) واضح بود اما ایشان نه تنها آنها را براساس حسن ظاهر قضاوت میکردند و نفاق آنها را برای مردم آشکار نمیکردند، بلکه با آنان به مثابه یک شهروند مسلمان در جامعه اسلامی رفتار میکردند. نمونه دیگر اعلام نکردن اسامی افرادی بود که پس از حجةالوداع و در اواخر عمر ایشان میخواستند پیامبر(ص) را ترور کنند و به شهادت برسانند و شاید این عدم اعلام نام آن افراد به خاطر ایجاد دوگانگی و اختلاف در جامعه اسلامی که به نفع امت اسلام نبود.
ایزدهی بیان کرد: لذا پیامبر(ص) همچنان که با مؤمنان محبتآمیز رفتار میکرد در برابر منافقان مدینه نیز اگر رویکرد محبت حداکثری نداشت اما آنها را طرد نمیکرد و با آنان به مانند شهروند جامعه اسلامی رفتار میکرد. حتی یهودیان مدینه با اینکه به پیامبر(ص) ایمان نیاوردند اما چون در ذیل نظام شهروندی مدینه قرار گرفتند و با پیامبر(ص) قراردادهای حمایتی بستند پیامبر(ص) با آنها رویکرد تسالم در پیش میگرفت و آنها را طرد نمیکرد و به تعبیری «جذب حداکثری» رویکرد کلان مدیریتی پیامبر(ص) در قبال جبهه خودی در مدینه بود.
وی ابراز کرد: در واقع با اینکه برحسب ظاهر یهود قصد اسلام آوردن نداشتند، اما این بدین معنا نبود که پیامبر(ص) آنها را از خود براند. وقتی برخی از این قبیلههای یهود نقض بیعت میکردند پیامبر(ص) در مواردی مجبور میشد در مواجهه با آنها تندی کند و درختی را قطع کند آنها با تعجب میگفتند ای پیامبر(ص) ما تا حالا ندیدیم که درختی قطع کنی و حرف تندی به ما بزنی. به عبارتی حتی وقتی پیامبر(ص) در جایگاه دشمن انها قرار میگرفت اما آن رویکرد محبتآمیز پیامبر(ص) را فراموش نمیکردند و به آن باور داشتند.
جذب حداکثری و دفع شر؛ مبنای رفتار پیامبر(ص) با مشرکان
ایزدهی درباره نوع مواجهه پیامبر(ص) با جبهه مشرکان گفت: این جبهه دشمنان آشکار پیامبر(ص) هستند که از قدیم ایشان را آزار دادند. اما پیامبر(ص) در زمان فتح مکه طبق آیه «انتم الطلقا» (شما آزادشدگان هستید) با آنها رفتار کرد و خانه ابوسفیان را به عنوان دشمن درجه یک اسلام، امن اعلام میکند و به سپاه اسلام دستور عدم تجاوز به آنها میدهد. در واقع رویکرد کلی پیامبر(ص) در مواجهه با مشرکان نیز بر جذب حداکثری است و حتی وقتی پیامبر(ص) در جنگی پیروز شدند در هنگام تقسیم غنایم سهمی را به مشرکان مکه اختصاص میدهند که تازه مسلمان شدهاند و شاید باور عمیقی هم نداشتند، به گونهای که مردم مدینه به ایشان اعتراض میکنند که چرا به اینها لطف و محبتی بیش از مقدار مردم مدینه انجام میدهد و حتی برخی نسبت به بیعدالتی به پیامبر(ص) میدهند. در حالی که فلسفه این رفتار پیامبر(ص) جذب حداکثری و دفع شر دشمن با هدف تقویت انسجام و وحدت جامعه اسلامی بود.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه بیان کرد: با تبیین رفتار پیامبر(ص) با چهار گروه مؤمنین، منافقان، یهود مدینه، مشرکان میتوان گفت شیوه رهبری کلان پیامبر(ص) مبتنی بر تعامل و همکاری حداکثری با این گروهها با هدف هدایت و به سعادت رساندن آنها بود حتی اگر احتمال حداقلی برای هدایت آنها وجود داشت. البته پیامبر(ص) در هنگامه جنگ و رو در رویی که دشمن آشکارا صف کشیده است دیگر چنین رویکردی ندارند و با شدت برخورد میکنند. در واقع «اشداء علی الکفار» در هنگامی است که دشمن آشکارا به نبرد آمده و شمشیر کشیده است.
وی افزود: پس از رحلت پیامبر(ص) اصحاب ایشان از مهمترین، اساسیترین و محوریترین سفارش پیامبر(ص) که پیروی و اطاعت از وصی و جانشین ایشان است عدول میکنند و تنها افرادی به انگشتان یک دست امر پیامبر(ص) را اطاعت میکنند و از امام علی(ع) حمایت میکنند. این به خاطر آن بود که پیامبر(ص) با کسانی تعامل و همراهی کرد و جنگها را پیش برد که شاید چه بسا عمده آنها باوری به پیامبر(ص) هم نداشتند، اما پیامبر(ص) همواره با آنها مسالمتآمیز و مهربانانه رفتار میکرد و این جذب حداکثری موجب شده بود که همه گروهها و اقشار جامعه اسلامی با پیامبر(ص) همکاری کنند و عملاً جزء دارالاسلام قرار بگیرند.
غیرخودی در اندیشه امام(ره) و مقام معظم رهبری کیست
ایزدهی اظهار کرد: این منطق در دوران پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده میشود و امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در نظام معنایی انقلاب این «خودی ــ غیر خودی» را دارند اما همه کسانی که در داخل نظام معنایی انقلاب قرار دارند جریان خودی محسوب میشوند به نحوی که عدهای به امام(ره) نامه مینویسند و میگویند ما نمیفهمیم که شما هم با جامعه روحانیت و هم با مجمع روحانیون تعامل مثبت دارید. آنجا مرحوم امام(ره) تلقی خود را در قالب منشور برادری بیان میکنند و این مسئله را تبیین میکنند که جبهه مخالف انقلاب آمریکا و اسلام آمریکایی است و جبهه خودی همه افراد انقلاب با همه گرایشها هستند و همین معنا در نظام معنایی مقام معظم رهبری قرار دارد و همه گروهها از چپ، راست، تند و کند جزء اصحاب نظام هستند و خودی محسوب میشوند.
وی درباره تسری این نگاه به تعامل شیعه و سنی گفت: در زمینه تعامل با اهل سنت و در راستای وحدت شیعه و سنی به عنوان یکی از آرمانها و شعارهای انقلاب اسلامی، به طور طبیعی اهل سنت خودی هستند و ذیل اسلام ناب قرار دارند و مخالف اسلام آمریکایی هستند. در واقع جبهه موافق و خودی انقلاب اسلامی در جهان اسلام، همه کسانی که در راستای اسلام ناب هستند چه شیعه باشند چه سنی، چه حزبالله باشند چه حماس، چه در عراق و یمن باشند و چه سوریه، مورد حمایت جمهوری اسلامی هستند. از آن طرف کسانی که اسلام آمریکایی را ترویج میکنند و در راستای اهداف آمریکا و نظام سلطه عمل میکنند غیر خودی محسوب میشوند حال میخواهد عربستان باشد یا هر جای دیگر.
ایزدهی اظهار کرد: حتی به تعبیر مقام معظم رهبری ممکن است این جبهه غیر خودی شیعه باشد اما انگلیسی تلقی شود و در راه اعتلای استعمار عمل کند. لذا رویکرد مدیریتی امام(ره) و مقام معظم رهبری تعامل با همه اقشار جهان اسلام به مثابه جبهه خودی است به شرطی که در راستای اهداف اسلام ناب حرکت کنند و اگر بروز و ظهور خارجی و آشکار آنها حرکت در مسیر اسلام آمریکایی و تشیع انگلیسی باشد غیر خودی تلقی میشوند. البته این بدان معنا نیست مواجهه با اینها در همان گام اول به شکل جنگ باشد. این دسته میتوانند مشمول رحمت نظام اسلامی قرار بگیرند بدین معنا که مردم در مرحله اول نسبت به این مبنا هوشیار شده و بصیرت پیدا کنند و از خطدهی آنها آگاه شوند و دوم اینکه ناآگاهان حاضر در این جبهه آگاه شده و از این مسیر برگردند و در نهایت مرحله آخر مواجهه با این جریانها در صورت تداوم این مسیر است.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه در پایان تصریح کرد: براین اساس رویکرد پیامبر(ص) و انقلاب اسلامی جذب حداکثری و دفع حداقلی است. البته جذب حداکثری به معنی تجاهل و ندیدن دشمن نیست، بلکه در عین دیدن دشمنی دشمن بنا بر تبدیل معاند به مخالف و مخالف به موافق است تا جبهه اسلام قویتر شده و دشمنها کمتر شوند. لذا کسانی که در جامعه اسلامی اقشار خاکستری محسوب میشوند قابلیت الحاق به انقلاب و نظام را دارند و نمیتوان اینها را رها کرد تا خودبهخود به جریان مقابل سوق پیدا کنند.