به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر مدیر و عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه، در گفتوگو با ایکنا گفت: در کشور شیعی ما که بر اساس مکتب اهل بیت(ع) اداره میشود، صدر تا ذیل جامعه یعنی از ساختارهای حکومتی تا کف جامعه باید بر مبنای هویت و فرهنگ شیعی و اهل بیتی شکل بگیرد؛ لذا در ساحت عرفان نیز نیازمند تبیین و استخراج عرفان اهل بیتی(ع) در هر دو ساحت نظری و عملی هستیم.
وی افزود: مقصود از عرفان اهل بیتی، عرفانی است که بر مبنای اجتهادی و استنباط با روش فقاهتی متناظر با معارف انفسی و عرفانی از نصوص دینی دریافت شود یا به عبارتی عرفانی است که از معارف وحیانی استنباط و اجتهاد میشود و این نه بدان معناست که عرفان اهل بیتی در برابر و تضاد با عرفان اسلامی و موجود است، بلکه در عرفانی است که از تولید بر مبانی و منابع وحیانی تا تبیین براساس تراث عظیم و غنیم معارف عرفانی موجود را شامل میشود.
عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه با بیان اینکه این عرفان «تولید از منبع وحیانی» و استکشاف و استخراج از آنهاست نه اینکه «تطبیق بر منابع وحیانی» داده شود، تصریح کرد: عرفان اسلامی موجود متخذ از کشف و شهود عرفاست؛ یعنی عرفای اسلامی نتیجه و محصول شهود خود را که شهود عینالیقین یا بالاتر حقالیقینی رسیده «دانشبنیان» میکنند و به دنبال آن دانش نظری و عملی عرفان اسلامی شکل گرفته که در جای خود کاملاً درست است.
ظرفیت عرفانی قرآن، روایات و ادعیه
رودگر با بیان اینکه عرفان اهل بیتی در مواجهه با آیات، احادیث و ادعیه شکل میگیرد، اظهار کرد: این سه مقوله در طول یکدیگرند و ظرفیت بالای عرفانی دارند که با روش اجتهادی میتوان از آن منابع دانش عرفان را استخراج کنیم.
مدیر گروه عرفان پژوهشگاه با بیان اینکه ما از «هندسه روشمند معرفتی» استفاده میکنیم، اظهار کرد: این هندسه روشمند مبتنی بر «استناد» در درجه اول، «اصطیاد» (شکارکردن) در درجه دوم و «استنباط» در مرحله سوم است؛ یعنی در مرحله نخست به ظاهر آیات و روایات و ادعیه که «ظهور در معارف عرفانی» داشته و آنها را بیان میفرمایند؛ در مرحله دوم باید «معارف باطنی» آن را شکار کنیم و در مرحله سوم نیز همان طور که در فقه اجتهاد میکنیم باید در عرفان نیز بر همان روش فقاهتی و مکانیسم خاص اجتهادی «اجتهاد و استنباط» کنیم.
امام خمینی(ره) کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه» را در عرفان نظری و علامه طباطبایی «رسالهالولایه» را در حوزه عرفان عملی با مبانی عقلی و مبتنی بر منابع وحیانی نوشتهاند و امروز وظیفه ماست که این میراث ارزشمند را که از قبل به دانش تبدیل شده به عرصه نظریهپردازی، گفتمانسازی و جریانسازی سوق دهیم
رودگر با تأکید بر مواجهه مجتهدانه با متون دینی برای تولید دانش عرفان، اظهار کرد: از طریق این متون، عرفان نظری بینشی – دانشی و عرفان عملی گرایشی – کنشی را استنباط و استخراج میکنیم و در اختیار جامعه علمی به خصوص نسل جوان که تشنه عرفان و سلوک معنویاند میگذاریم تا از یکسو گرفتار پیچ و خم و دشواریهای ادبیات کاملاً تخصصی عرفان اسلامی مصطلح و موجود مانند «فصوصالحکم و مصباح الانس» به علت دشواری متن و ادبیات تخصصی آن نشوند و از طرف دیگر هم گرفتار جریانات سکولار عرفانی و معنویتهای نوظهور نباشند، بنابراین بهترین راه استخراج عرفان اهل بیتی(ع) است.
نسبت عرفان اسلامی و اهل بیتی(ع)
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تأکید بر اینکه عرفان اهل بیتی نه در تضاد کامل با عرفان اسلامی موجود است و نه انطباق مطلق با آن دارد، تصریح کرد: نسبت آن دو نه تساوی و نه تباین بلکه عموم و خصوص من وجه است.
رودگر با تأکید بر اینکه باید درباره عرفان اهل بیتی، ایدهپردازی، گفتمانسازی و جریانسازی کنیم، گفت: چون این عرفان در یکی دو دهه اخیر در قالب عرفان شیعی، وحیانی، ثقلینی و … مطرح شده است. البته برخی شخصیتها و مراکز پژوهشی بر روی آن کار کردهاند، ولی هیچ کدام همانند پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی کار نکردهاند. این پژوهشگاه این کار را به صورت روشمند از سال ۱۳۸۰ آغاز کرده که البته گامهای اولیه در گروه عرفان برداشته شده است.
رودگر اضافه کرد: ابتدا باید در جامعه نخبگانی و علمی و فرهیختگانی کشور این عرفان تبیین، نظریهپردازی و گفتمانسازی و جریان سازی شود. گامهای خوبی هم از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این زمینه برداشته شده است، ولی باید این گامها را به نظریهپردازی و جریانسازی تبدیل کنیم تا گفتمان غالب در جامعه شود.
دانشبنیان شدن عرفان
وی با بیان اینکه عرفان اسلامی مصطلح موجود، کشف و شهود عرفاست در پاسخ به این سؤال که این نوع عرفان چون مبتنی بر تجربه شخصی است چه میزان اعتبار دارد، اضافه کرد: عرفان اسلامی از سوی خود عرفای اسلامی از قرن هفتم دانشبنیان شده است و به همین دلیل هم قالب دانشی به خود گرفت. از طرفی در دوران ابنعربی و به تدریج شاگردانش به این دانش پروبال بیشتری داده شد و کسانی مانند جامی، قیصری و … آن را پی گرفتند و معیارهای سنجش و موازین ارزیابی مواجید عرفانی (تجربههای عرفانی) و بروندادهای کشف و شهود را بیان و تبیین کردهاند تا منطق عرفان علمی کاملاً روشن شده و صدق مدعیات عرفانی مشخص شود.
رودگر افزود: سیدحیدر آملی را از جهتی باید بنیانگذار «عرفان نظری شیعی مصطلح» بدانیم که بعد از آن هم عرفان شیعه امتداد یافت تا اینکه در دوره ملاصدرا با ابتکارات وی از رشد قابل قبولی برخوردار شد و در قالب حکمت صدرا و بعد از آن نوصدرائیان تا به امروز امتداد یافته است.
وی با بیان اینکه عرفان اسلامی هرقدر گذشته رنگوبوی شیعی بیشتری به خود گرفته است، ادامه داد: در دوره معاصر شخصیتهایی مانند علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) پرچمدار عرفان شیعی بودند و امام کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه» را در عرفان نظری و علامه طباطبایی «رسالهالولایه» را در حوزه عرفان عملی با مبانی عقلی و مبتنی بر منابع وحیانی نوشتهاند و امروز وظیفه ماست که این میراث ارزشمند را که از قبل به دانش تبدیل شده به عرصه نظریهپردازی، گفتمانسازی و جریانسازی سوق دهیم و سبب رشدونمو آن شویم.