چهلسالگی بیم و امید
روایتی متفاوت از دکتر سید مجید امامی عضو شورای علمی گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی مرکز پژوهش های جوان
ماجرا چیست؟
در بررسی صورتجلسات شوراهای علمی گروههای پژوهشگاه، صورتجلسهای، توجهام را جلب کرد! چراکه در وسط بمباران بودم و حرفهای رد و بدل شده در آن جلسه، برای من که در هجوم عظیم بمباران ناامیدی بودم، آن حرفها، امیدبخش بود!
در آن جلسه، هر کسی از بیمها و امیدهای نظام میگفت! به نظرم مسئله همه آنها یک چیز بود؛ مسئلهی «روایت» از جمهوری اسلامی! اینکه دکتر امامی در طرح خود میباید با مروری بر روایتهای موجود، یعنی روایتهای سیاهنمایی از یک طرف و روایتهای امید واهی از سوی دیگر، به چارچوب و اصول روایت سومی از اوضاع کنونی دست یابد که بیشترین میزان واقعیتنمایی به مثابه الگوی «واقعبینی-آرمانگرایی-عبرت پژوهی» را به مخاطبان فعال دغدغهمند جوان کشور برای کنشگری مطلوب در راستای دستیابی به افق تمدنی ترسیمشده در انقلاب به دست دهد. چراکه با ارائه این الگو به مخاطب و بکارگیری آن توسط او، زاویهی نگاه مخاطب تعادل یافته و تلاش برای توجه همزمان به ضعفها و قوتها، در تمجید منصفانه و عیبیابی منتقدانه فعال خواهد شد.
و اما پایان ماجرا!
علیرغم آمارها و روندی که از کاهش برخی مؤلفههای سرمایه اجتماعی سنجش و گزارش شده است و شکلگیری ذهنیت ناکارآمدی ، روشن است که ظرفیت ها و موجودیت امید زایی نیز نسبت به آینده ی جمهوری اسلامی وجود دارد که در افکار عمومی و حتی اذهان نخبگان کشور مورد غفلت واقع شده است. البته این به این معنا نیست که نقاط ضعف و ناکارآمدی هایی که در رسانهها بزرگنمایی میشود همگی تصویرسازی غلط و خلاف واقعیت است. به بیان دیگر به دلیل عدم واقعنمایی بهموقع نقاط ضعف واقعی نظام از سوی نظام رسانهای و در نتیجه کمبود اطلاعات در عرصه افکار عمومی -مخصوصاً پس از رشد رسانههای دیجیتال و آنلاین- عرصه برای جولان کنشگران غیرحرفه ای و محفلهای تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی با تکیه بر نقاط ضعف پوشانده شده، باز میماند.
مقام معظم رهبری در یک سال گذشته بارها و بارها در سخنان خود صحبت از جبههی منسجم دشمن در تصویرسازی غلط از واقعیات داخلی کشور، هم برای افکار عمومی داخلی و جهانی را به میان آورده و هم مکرراً به ناصحیح بودن این تصویر و وجود ظرفیتهای عظیم و نقاط امید فراوان به آینده تاکید نمودهاند.
از نظر ایشان ناکارآمدی اقتصادی، فساد و قانونگریزی موجود در کشور موجد اصلیترین تهدید احتمالی یعنی ناامیدی است.
چهل سالگی در بیم و امید عنوان کتابی است که نه میخواهد در مورد امید اجتماعی نظریهپردازی کند نه کارنامه جمهوری اسلامی را مرور نماید؛ بلکه قصد دارد روایت های “بدبینانه و ناامید”، “خوش باورانه و منفعل” و “واقع نگرانه و فعال” را در سپهر فرهنگ و سیاست امروز ایران از یکدیگر تفکیک نماید و دلالتهای جامعهشناختی هر یک را وارسی نماید. رسیدن به سازه اجتماعی مستحکمی از چهل سالگی انقلاب اسلامی و تیپ مقتضی آن در افکار عمومی که افتخار به دیروز(کارنامه)، انتقاد به امروز و اعتماد به فردا را با چسب امید همراه هم میکند، از مسیر یک تتبع و تحلیل چندوجهی و عطف نظر و ترکیب نگاههای صاحبنظران حوزه سرمایه اجتماعی و فرهنگ سیاسی از یکسو و رسانه و ارتباطات از سوی دیگر ممکن میشود. لذا در این کتاب میخواهیم با ژانر جدیدی از تحلیل شاخصهای مربوط به امید اجتماعی مواجه شویم که فروپاشی اجتماعی را تایید نمیکند اما منکر بحرانهای خوشخیم “اعتماد، رضایت، نگرش به آینده و نگرش به کارآمدی” هم نیست.