ضرورت پاسخ قاطع ایران به دزدی دریایی انگلیس
دکتر محمد ملکزاده عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ اندیشه اسلامی
در روزهای اخیر خبر توقیف نفتکش حامل دو میلیون نفت ایران در منطقه جبل الطارق توسط نیروی دریایی انگلستان در صدر اخبار جهانی قرار گرفت. توقیف این نفتکش که گویا حامل نفت ایران به پالایشگاهی در سوریه بود، بلافاصله مورد تایید و استقبال انگلستان قرار گرفت. سخنگوی ترزا می نخست وزیر مستعفی انگلیس با گستاخی از اقدام مقامات جبل الطارق در توقیف نفتکش حامل نفت ایران تجلیل کرد و آن را «پیام روشنی» برای «غیر قابل قبول» دانستن نقض تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سوریه دانست.
در بررسی این دزدی آشکار دریایی از سوی دولت انگلیس که آن را میتوان در راستای تقسیم کار امریکا و اروپا برای فشار بر ایران به رغم عمل به تعهدات این کشور در برجام دانست، نکاتی قابل توجه میباشد:
همراهی انگلیس با تحریم های ظالمانه آمریکا علیه ایران
در حالی که انگلستان و سایر کشورهای اروپایی پس از نقض برجام از سوی آمریکا و بازگشت تحریمهای ظالمانه کاخ سفید علیه ملت ایران به دروغ ادعا نمودهاند از تحریمهای یک جانبه آمریکا علیه ایران تبعیت نمیکنند اما این اقدام دولت انگلیس نشان میدهد آنها در عمل با تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران کاملا هماهنگ میباشند. بطوریکه دولت اسپانیا پس از این اقدام انگلیس در بیانیهای که مورد تایید گاردین هم قرار گرفت اعلام کرد که لندن این کار را به درخواست واشنگتن انجام داده است. این امر به تعبیر تحلیلگر المیادین نشان میدهد برخلاف ادعاهای بدون عمل اروپاییان درباره پایبندی به تعهداتشان در قبال ایران، آنها در پس پرده با دولت آمریکا در فشار حداکثری علیه ایران تقسیم نقش کردهاند و هر دو از یک قماشند.
بدعت انگلیس در نقض قوانین دریانوردی
مقامهای انگلیسی برای سرپوش نهادن همراهی انگلستان با امریکا در تحریمهای ایران، به بهانه دیگری متوسل شدهاند و توقیف نفتکش حامل نفت ایران را «وظیفه اخلاقی و قانونی» دولت انگلستان برای اجرای تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سوریه توصیف کردهاند! حتی گفته میشود «رابر مکر» سفیر انگلیس در تهران نیز با گستاخی تمام از این اقدام غیر قانونی دولتش به دلیل نقض تحریمهای اتحادیه اروپا دفاع کرده است. این ادعا در حالی مطرح میشود که تحریمهای اتحادیه اروپا صرفا برای کشورهای عضو این اتحادیه لازمالاجرا است اما نفتکش ایرانی از آبهای بینالمللی در حال گذر بوده و ایران نیز تعهدی نسبت به اجرای تحریمهای اتحادیه اروپا نداشته است. گذشته از اینکه تحریمهای ادعایی اروپاییان علیه سوریه بر مبنای قوانین بین المللی و شورای امنیت هم نبوده و جمهوری اسلامی ایران نیز این تحریمهای همسو با سیاستهای خصمانه واشنگتن علیه دولت قانونی سوریه را هرگز نپذیرفته است.
سابقه بد انگلیس در اذهان عمومی ملت ایران
سابقه روابط ایران و انگلیس از حدود چهارصد قبل تاکنون یعنی از دوره صفویه که مسیونرهای انگلیسی برای ترویج و تبلیغ آیین خود وارد ایران شدند و در شهر اصفهان اقدام به دایر نمودن نمایندگی سیاسی کشور انگلستان نمودند، دارای فراز و فرودهای فروانی بوده است. تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران در طول این مدت نشان میدهد سرنوشت بسیاری از اتفاقات ناخوشایند کشورمان به سفارتخانه انگلیس گره خورده و همواره این استعمار پیر بوده که در بخش اعظمی از این سالها با نفود و تسلط بر حاکمیت سیاسی در ایران، سرنوشت کشورمان را در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی رقم زده است. مروری بر لیست بلندبالای دخالتها و اقدامات تجاوزگرانه انگلیس در ایران پرده از جنایات استعمار پیر در ایران برمیدارد: تسلط تدریجی و بی سر و صدای قوای انگلیسی بر جزایر ایرانی خلیج فارس؛ دخالت در عزل و قتل قائم مقام فراهانی صدراعظم دانشمند ایرانی و نیز رقم زدن سرنوشتی مشابه برای فرزند خوانده و دست پروردهاش امیرکبیر؛ جداسازی هرات و بحرین از ایران؛ تلاش برای انحراف نهضت مشروطه ملت ایران؛ اشغال ایران از سوی نیروهای ارتش انگلیس در میانه جنگ بینالملل اول؛ غارت منابع نفت ایران؛ طرح تقسیم ایران میان بریتانیا و روسیه؛ اشغال ایران در جنگ بین الملل دوم علیرغم اعلام بی طرفی دولت ایران در این جنگ؛ هدایت کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و… تنها بخشی از اقدامات ضد منافع ملی مردم و کشور ایران است که در کارنامه سیاه انگلیسیها در ایران ثبت شده است. به ویژه در یکصد سال اخیر انگلستان ضد ایرانیترین سیاستها را علیه کشورشان در پیش گرفته و تنها چیزی که در این میان کمترین اهمیتی نداشته منافع ایران و مردم این کشور بوده است. در بخش اعظمی از دوران حاکمیت قاجار و پهلوی در ایران، اگر چه ایران رسما به اشغال نظامی درنیامده بود اما حکومت مرکزی ایران عملا بر بخشهای وسیعی از امپراتوری خود تسلط چندانی نداشت و به ویژه دولت انگلیس در کمرنگ کردن نقش حاکمیت مرکزی به عنوان عامل اصلی محسوب میشد. بنابراین طبیعی است که همواره خاطره بدی از انگلیس در اذهان عمومی ملت ایران برجای مانده باشد. به همین دلیل پس از انقلاب اسلامی نیز دور جدیدی از روابط ایران و انگلیس آغاز شد. زیرا انقلاب اسلامی رژیم سلطنتی دست نشانده و مورد حمایت انگلیس و آمریکا را در ایران برچیده بود و این امر آنان را خشمگین و در دشمنی علیه ملت ایران مصممتر ساخت و حتی برای مدتی به قطع روابط سیاسی دو کشور هم انجامید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در واقع انگلیس به همراه اسرائیل و آمریکا همواره یکی از سه ضلع مثلث شرارت بوده است.
انتظارات از ایران برای پاسخ قاطع و فوری به انگلیس
در این شرایط که ایران اسلامی کشوری مستقل و مقتدر میباشد انتظار به حق ملت ایران پاسخ قاطع و فوری به اقدام تجاوزگرانه انگلیس بدون هیچ گونه مسامحه و خویشتنداری بیمورد است. این چیزی است که به گفته گاردین حتی باید مورد انتظار دولتمردان انگلیسی هم باشد. زیرا به نوشته گاردین: «وزارت خارجه انگلیس در چند روز گذشته با یک معضل روبرو شده بود و میدانست که اگر آنطور که ایالات متحده درخواست کرده، این کشتی را توقیف کند، تهران را که شدیدا به دنبال صادرات نفت است، عمیقا خشمگین میکند.» از این رو در این شرایط هر گونه مسامحه در پاسخ ایران نسبت به استیفای حقوق قانونی خود میتواند دشمنان ملت ایران را گستاخ تر نماید.