در تحقيقي كه تحت عنوان «گامهاي پسين در فلسفة برين، گام مباني» قبلا منتشر شد روشن كرديم كه موضوع فلسفۀ اولی بر اساس ديدگاه فلاسفه‏، عبارت است از «هستي» (به معناي مطلق واقعيت)، و نيز روشن كرديم كه چنین دیدگاهی به وجوه متعددی باطل و نا‌معقول است‎؛ و در ادامۀ بحث در آنجا اثبات نمودیم آنچه می‌بایست موضوع فلسفۀ اولی قرار گیرد، «وجود متجلی» است، نه «هستي».

از سوئي روشن است كه موضوع هر علمي موجب تمايز آن علم است از ساير علوم؛ زيرا در مسائل هر علمي از احكام ذاتي آن موضوع سخن گفته مي‌شود؛ ازين‌رو تمايز موضوعات علوم به تمايز مسائل علوم منجر مي‌گردد؛ و هر علمي مجموعه‌اي است از مسائل آن علم؛ بنابراين با دگرگوني موضوع يك علم خود علم دگرگون خواهد شد؛ پس با روشن شدن اين نكته كه موضوع فلسفة اولي «وجود متجلی» است، نه «هستي» چنانكه فلاسفه معتقدند، به‌راحتي مي‌توان نتيجه گرفت كه امور عامة فلسفة اولي نيز (كه احكام عام و فراگير موضوع فلسفة اولي هستند)، و مسائل آن دگرگوني بنيادين خواهند كرد، و بالتبع با دگرگوني بنيادين مسائل فلسفة اولي، خود فلسفة اولي نيز كه مجموعه‌اي از همين مسائل متفاوت است، دگرگوني بنيادين خواهد كرد؛ بر اين اساس با قرار گرفتن «وجود متجلی» در جايگاه موضوع فلسفة اولي، لازم و ضروري است كه فلسفة اولي را از نو بازسازي كنيم بدين شكل كه از تك‌تك احكام عام و فراگير اين موضوع جستجو كرده و حكم بودن آنها را براي «وجود متجلی» اثبات كنيم، و مجموعة جديدي را از مسائل در فلسفه سامان دهيم؛ و اين كاري است كه به عنايت و توفيق حضرت حق در اين تحقيق انجام گرديد؛ و ازين‌رو نام اين تحقيق را «گامهاي پسين در فلسفة برين، گام امور عامه» مي‌نهيم.