به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی «انقلاب اسلامی در ایران و ایالات متحده آمریکا» دوازدهمین جلسه از سلسله جلسات چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با موضوع کلی ((انقلاب و آمریکا)) توسط گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه، روز دوشنبه مورخ ۱۳ اسفندماه جاری برگزار شد.
در ابتدای نشست دکتر احمد صادقی ویژگیهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی پس از انقلاب اسلامی را به این شرح دانست: خدامحوری، تقابل با استکبار، حمایت از ملتهای مظلوم و مستضعف.
وی تصریح کرد: این ویژگیها بر دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی حاکم است.
به اعتقاد صادقی عناصر تاریخی و جغرافیایی ایران نیز باعث شد که برخی ویژگیها را به دستگاه سیاست خارجی افزوده شود.
صادقی گفت: دینمحوری که از دورهی امپراطوری پارس وجود داشت؛ استقلال خواهی که در چند صد سال گذشته خیلی بارز بوده و اکنون باعث تقابل در برابر سلطهطلبی آمریکا شده است؛ مقاومت در برابر سلطهی اقتصادی و سیاسی خارجی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی مورد تأکید شده است و همین عامل نیز باعث تقابل جمهوری اسلامی با آمریکا شده است.
دکتر صادقی چند دوره را در روابط و تقابل جمهوری اسلامی و آمریکا را میتوان تشخیص داد: دوره اول از ابتدای انقلاب تا تسخیر لانهی جاسوسی طول کشید، به لغو قرارداد سنتو، لغو کاپیتولاسیون، لغو پیمان دوجانبه دفاعی منجر شد.
دورهی دوم از تسخیر لانهی جاسوسی تا پایان جنگ که به آمریکا به عنوان عامل اصلی جنگ بر علیه جمهوری اسلامی نگاه میشد.
دورهی سوم که پس از پایان جنگ تا پایان دولت سازندگی ادامه یافت. با حضور و اقدام ولی فقیه، امکان خروج از چارچوب سیاست خارجی جمهوری اسلامی به وجود نیامد و علیرغم شتاب برای تعدیل و آزادسازی اقتصادی اجازه داده نشد که سیاست خارجی ایران منحرف شود.
دورهی ۷۶ تا ۸۴ که بحث گفتگوی تمدنها بر روابط ایران حاکم بود و این مسأله هم باعث فراز و فرود در سیاست خارجی جمهوری اسلامی شد که البته باز هم ولایت فقیه مانع از انحراف سیاست خارجی شد.
بازههای بعدی و دورههای بعدی مورد بررسی قرار نگرفت و موکول به بحثهای بعدی شد.
دکتر صادقی با اشاره به تقابل آمریکا در برابر ایران خط ثابت برخورد با ایران را تحریم ایران دانست و تأکید کرد: هرجا میبینیم که اندکی تحریمها برداشته شده، کاملا تاکتیکی بوده و مربوط به خواستهی خاصی بوده و نباید تصور کرد که یک تغییر استراتژی رخ داده است.
دیپلمات دستگاه سیاست خارجی به آسیبشناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرداخت و آسیبها را عمدتا ناشی از استحالهی برخی نیروهای وزارت خارجه و توجه به رفاه به جای پایبندی به اصول انقلاب اسلامی دانست.
صادقی افزود: این نقطه ضعف باعث میشود که آن مقاومتی که توانست ایران را در برابر توطئههای آمریکا در جنگ و تحریم و کودتا قدرتمند ساخت آسیبپذیر شود.
در ادامه دکتر منوچهر محمدی ضمن تقدیر از ارائهی بحث دکتر صادقی تلاش کرد صورتبندی جدیدی به بحث دهد.
وی با اشاره به کتاب خود با عنوان «سیاست خارجی ایران در دورهی پهلوی» تاریخ دیپلماسی ایران را چنین مرور کرد: در دورهی صفویه ایران استقلال دیپلماسی داشت و اجازهی نفوذ به ابرقدرتها را نمیداد و خود یک ابرقدرت بود.
وی گفت: در زمان قاجار ایران استقلال خود را تا حد زیادی از دست داده بود و صحنهی رقابت روس و انگلیس برای تعیین سیاست خارجی ایران بود. در این دوره انگلستان و روسیه اجازه نمیدادند کشورهایی مانند فرانسه یا آمریکا در ایران حضور و نفوذ داشته باشند.
محمدی افزود: پس از جنگ جهانی اول، روسیه از ایران بیرون میرود و انگلیس قدرت مطلق شدند. آمریکا دو بار تلاش کرد وارد ایران شود و هر دو بار هم شکست خورد. یکی مذاکرهی داور با آمریکاییها بر سر نفت سمنان بود که منجر به برخورد شدید رضاخان با وی و مرگ داور شد.
نوینده کتاب انقلاب اسلامی در بوته آزمون ادامه داد: نکتهی مهم و جالبی که دکتر محمدی در ادامه اشاره کرد این بود که حضور آلمان پیش از جنگ جهانی دوم در ایران به دستور و صلاحدید انگلیس بود و اصلا تصمیم مستقل رضاخان نبود.
وی تصریح کرد: هدف این بود که با حضور آلمانها نفوذ شوروی در ایران کاهش یابد. نشانهی آن هم اینکه آلمان صرفا خدمات را انجام میداد (ساختمانسازی، صنایع، سلاح و…) اما اجازهی حضور در صنعت نفت ایران را نداشت با اینکه نیاز مبرمی به نفت داشت. چون انگلستان اجازهی این کار را به آلمان نداد.
دکتر محمدی به سند مهمی اشاره کرد که در دوران حضورش در وزارت دفاع مشاهده کرده بود و گفت: ایران از انگلستان درخواست کرد که نمایندهای برای نوسازی صنایع نظامی ایران معرفی کنند و در پاسخ انگلستان دو آلمانی را معرفی کرد! او تأکید کرد که اینکه علت اشغال ایران نزدیک شدن رضاخان به آلمان بود را دروغی بزرگ توصیف کرد و تأکید کرد که این ارتباط رضاشاه با آلمان با اشارهی انگلستان بود.
منوچهر محمدی گفت: علت اشغال ایران در واقع این بود که نیاز به حضور مستقیم انگلستان و مراقبت از خط ارتباطی با شوروی بود. تصمیم بر این بود و نشانهی آن هم این بود که پس از اولتیماتوم ظاهری انگلستان برای اخراج آلمانیها از ایران رجبعلی منصور که از انگلوفیلهای معروف بود علیرغم مخالفت جدی وزرا و در بیخبری رضاخان، نخست وزیر بیانیهی شدیداللحنی علیه انگلستان صادر میکند که زمینهی اشغال ایران فراهم شود.
در دورهی بعدی پس از کودتای ۲۸ مرداد آمریکا نیز در ایران حضور پیدا کرد. اما نکتهی مهم این بود که تا زمان انقلاب انگلستان هرگز اجازه نداد که ساختار ایران آمریکایی شود و انگلستان نفوذ و سلطهی خود را در حفظ کرد. فعالیتهای افرادی همچون تیمور بختیار، ولیالله قرنی، و بقایی که تلاش میکردند بر علیه انگستان فعالیت کرده و حتی از آمریکانیز کمک گرفتند همگی شکست خوردند. چون انگلستان این کودتاها و فعالیتها را علیه خود تشخیص داده و آنها را خنثی کرد. دکتر محمدی تأکید کرد که در دورهی پهلوی دوم سلطهی نظامی و اقتصادی آمریکا و سلطهی مطلق سیاسی انگلستان در ایران برقرار بود.
در ادامه دکتر محمدی با اشاره به حضور خود در زمان انقلاب در آمریکا به روایت خود از واکنش این کشور به انقلاب اسلامی پرداخت. به گفتهی وی آمریکا از انقلاب اسلامی کاملا غافلگیر شد و اصلا انتظار این انقلاب را نداشت و مطمئن به ادامهی حکومت پهلوی بودند. سپس تلاش کردند با انقلابیون تماس بگیرند به همین دلیل به سراغ قطبزاده، یزدی و بنیصدر رفتند. پیش از همه با بنیصدر تماس گرفتند که سابقه ارتباط با آمریکاییها داشت. در زمان کودتای ۲۸ مرداد کرمیت روزولت در همدان در خانهی پدر ابوالحسن بنیصدر حضور یافت. خود او نیز به عنوان مشاور اقتصادی در استخدام دولت آمریکا بود و اسناد آن در لانهی جاسوسی کشف شد.
دکتر محمدی سپس به دورهی پس از انقلاب اسلامی پرداخت و با اشاره به کتاب در دست تألیف خود با عنوان سیاست خارجی دولتهای جمهوری اسلامی تأکید کرد که در تمام این دوران سیاست خارجی ایران با حفظ اصول انقلاب اسلامی بود و علت این بود که ولایت فقیه نظارت بر سیاست خارجی دارد. دیپلمات سابق جمهوری اسلامی تأکید کرد که رابطهی ایران و آمریکا از نوع حاصل جمع صفر است و سادهلوحانه است که تصور کنیم رابطهی برد برد با آمریکا امکانپذیر است. زیرا اهداف سیاست خارجی ایران و آمریکا در تعارض با هم است و امکان سازش وجود ندارد. دادن اندک امتیاز به آمریکا منجر به دادن سایر امتیازها به آمریکا خواهد شد.
دکتر محمدی به خاطرهی خود در زمان حضور وزارت خارجه از سفر به آلمان را اشاره کرد که در آنجا از من خواستند ایران اندکی مکث کند تا امکان مذاکره به وجود آید. من به آنها گفتم که تجربهی ناموفق ما در تعامل باعث شده که اعتماد نکنیم. در زمان مذاکره حتی به ما اجازه ندادید که سه سانتریفیوژ ما کار کند و حتی رشتهی فیزیک هستهای را در ایران تعطیل کردید.
دکتر منوچهر محمدی دو جریان را در سیاست خارجی ایران معرفی کرد:حکومتگرایان و انقلابیان. حکومتگرایان کسانی هستند که معتقدند ما انقلاب کردیم تا به حکومت برسیم و باید با آمریکا سازش کنیم تا حکومتمان ادامه یابد. اما انقلابیون به قدرت به عنوان هدف نگاه نمیکنند و به همین دلیل قائل به سازش با استکبار نیستند.