به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی “تاثیر انقلاب اسلامی بر توسعه ادبیات”، از سلسله پیش نشستهای همایش ملی نقش انقلاب اسلامی در توسعه و تاسیس علوم انسانی، صبح دوشنبه ۱۲ آذر ماه جاری در سالن جلسات سازمان مرکزی پژوهشگاه برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر محمدرضا سنگری مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه، پیرامون تاثیر انقلاب بر توسعه ادبیات گفت: وقتی با انقلاب اسلامی مواجه میشویم با دو واژه انقلاب و اسلام مواجه هستیم. انقلاب اگر مردمی باشد توسعهآفرین و باعث همافزایی است. اسلام هم همانطور که در قرآن موجود است هم به آفاق اشاره دارد، هم به انفس هم به خالق و هم به مخلوق و هم به کشف و هم به شهود؛ به عبارت دیگر برای انسان اعتبار قائل میشود. به همین دلیل اسلام هم توسعه آفرین و هم سبب همافزایی است.
وی در تصویف انقلاب اسلامی با بیان اینکه انقلاب حرکت از موجود به موعود است، افزود: انقلاب حرکت به سمت آرمانهاست و همیشه آرمان نیازمند زبان و زبان، آرمان ادبیات است. انقلاب باعث خودهوشمندی شگرف در نویسندگان شد انقلاب باعث افزایش تعداد نویسندگان و ادیبان شد. انقلاب باعث ارزشیابی و پرداختن به ارزشها و باعث ایجاد خودفکری شد.
سنگری در بیان توسعه ادبیات بعد از انقلاب تصریح داشت: نگاه ما به گذشته و نگاه به آینده برای ساخت ادبیات امیدوار را شکل میدهد. ادبیات ماقبل از انقلاب دچار یاس شدید بود که با انقلاب تبدیل به ادبیات امیدوار شد. توسعههای ادبیات در عهد انقلاب شامل ورود همگانی مردم اعم از کودکان و زنان به عرصه ادبیات بود. ورود نظامیان به داستان نویسی، ورود آثار نویسندگان زن، نهادهای مختلف در بوجود آوردن آثار به میدان آمدند مانند بسیج، سپاه، هلال احمر و ارتش. در برهه ای تولید ادبی روستایی شکل گرفت، تولید ادبی در حوزه علمیه شکل گرفته و چاپ مجموعههای شعری افزایش یافت. نشستهای رهبر معظم انقلاب و تقریظهای ایشان به کتابها و شب شعر و شب خاطرههای ایشان بسیار تاثیر گذار بوده است. پس از انقلاب توسعه ترجمه آثار به سایر زبانها، رشد ۲۵ برابری ترجمه آثار به زبانهای دیگر، رشد ۷۵ برابری مطبوعات و ایجاد پدیدههای نوظهور ادبی مثل سنگرنوشتهها و لباسنوشتهها بوقوع پیوست.
در ادامه این نشست دکتر احمد شاکری عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه و خالق رمان های ادبی که به عنوان دیگر ارائه دهنده بحث حضور داشت در باب توسعه ادبیات بعد از انقلاب اسلامی گفت: با وقوع انقلاب در ایران تغییرات شگرفی در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور رخ داد که امواج آن بر ادبیات داستانی نیز سرایت کرد. سوالاتی در این زمینه قابل طرح است از جمله اینکه آیا این تغییرات محتوایی است یا ساختاری؟ این تغییرات ادبیات را رو به جلو برد و یا تنزل داد؟ آیا این تغییرات به تولید ادبیات بومی انجامیده است؟این نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به مفهوم شناسی انقلاب در گونه شناسی ادبیات داستانی معاصر عنوان کرد: مفهوم شناسی انقلاب بستگی به این دارد که انقلاب را مکتب فکری بدانیم یا واقعه تاریخی. اگر تاثیر انقلاب را در واقعه تاریخی در نظر بگیریم، تاثیر محدودی است. بهتر است که آن را در ضمن یک مکتب بررسی کنیم.
وی اظهار داشت: اقسام تعریف انقلاب و لوازم آن عبارتند از: دوره ای، ماهوی- مضمونی، موضوعی-ماهوی، دوره ای-ماهوی، ماهوی-دوره ای. امکان تحقق ادبیات انقلاب مسئله دیگر است. متعلق امکان متعدد است و شامل امکان تحقق روایت، امکان تحقق جریان نقد ادبی و امکان تاسیس نظریه ادبی می شود.
شاکری در مورد نسبت داستان انقلاب و داستان دفاع مقدس به عنوان کلان گویه با ادبیات داستانی دینی تصریح کرد: انقلاب اسلامی جریانی پدید آورد که گونه هایی ذیل آن موجود شدند از جمله داستان انقلاب،داستان دفاع مقدس،داستان معصومان و داستان تاریخی. نسبت سنجی دو کلان واقعه گفتمان ساز انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در تاسیس ادبیات داستانی معاصر مسئله دیگری است. عده ای می گویند اگر انقلاب نبود دفاع مقدس نبود و در نتیجه ادبیات مقدسی هم نبود لذا نسبت ها باید در این حوزه تعیین شود. این گونه گفته می شود که وقوع دفاع مقدس مانع ادبیات انقلاب شد یعنی نتوانستیم تاثیر انقلاب را بر ادبیات ببینیم. باید تعریف شود این دو یعنی ادبیات داستانی دفاع مقدس و انقلاب اسلامی مکمل هم هستند یا معارض هم.
عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مورد منظرگاه تحقیق درباره رمان گفت: نظری وجود دارد که می گوید رمان محصول غرب است و نمی تواند قالب خوبی برای انقلاب باشد. نظریه دیگر می گوید، انقلاب می تواند مفهوم و شخصیت به رمان بدهد. دوگانه مکتب فکری و جریان اجتماعی در شکل گیری ادبیات داستانی معاصر مساله دیگری است که باید بررسی شود. سوالی که اینجا مطرح می شود این است که مکتب فکری در قیاس با وقایع اجتماعی چه نقشی در شکل گیری ادبیات داستانی معاصر داشته است؟ در شکل گیری ادبیات داستان معاصر سهم وقایع اجتماعی، سیاسی مثل انقلاب و دفاع مقدس چیست؟ در شکل گیری ادبیات داستانی موضوعی متناسب با آن بیش از تاثیر بن مایه های فکری و مکاتب فلسفی کلامی در تاسیس نوع یا گونه ای جدید در ادبیات داستانی بوده است.
شاکری خاطرنشان کرد: مسئله دیگر علل تقدم وقایع اجتماعی در ادبیات داستانی معاصر نسبت به مکاتب فکری است. ادبیات جزیی نگر است و محسوس را در نظر می گیرد. ادبیات معاصر زاده تجربه غنی است که در پی وقایع اجتماعی رخ داده است. ادبیات در حوزه های علمیه غربت دارد. فاصله اندیشمندان حوزه های دانشی از ادبیات داستانی نوین در کشور را شاهدیم. انقلاب اسلامی به عنوان واقعه تاریخی زمانی مکانی علت برخی وقایع دیگر پس از خود و معلول وقایع پیش از خود است.
نویسنده کتاب درباره مانایی و میرایی تصریح کرد: یکی از حوزه های انقلاب، ادبیات داستانی است بنابراین این تحول خواهی دایمی است که می تواند ادبیات دایمی انقلاب خواه و تحول زا را موجب شود. تئوری چندگفتمانی و ضد مطلوب در تاسیس مدام ادبیات انقلاب اسلامی مسئله مهمی است. ادبیات انقلاب نباید ضد خود را طرح کند. این تئوری می خواهد بگوید چطور ادبیات انقلاب می تواند ضد خود را بپذیرد. ظهور ادبیات داستانی نوین در ایران معلول تحول خواهی است.
حامد رشاد افزود: این موضوع یک موضوع بینارشتهای است. بین رشتههای مطالعات انقلاب اسلامی، تاریخ معاصر، تاریخ عصر انقلاب و نقد ادبی و نظریههای ادبیات است.
این محقق و پژوهشگر ادبی تصریح داشت: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اثری را به قلم آقای محمدرضا سرشار به نام چشم انداز ادبیات داستانی انقلاب اسلامی منتشر کرده که به صورت مبسوط به این حوزه میپردازد و همچنین اثر “از نتایج سحر” استاد محمدرضا سنگری هم به پژوهش در باب اشعار انقلاب می پردازد. همانطور که انقلاب در توسعه ادبیات اثر گذاشته ادبیات هم در ترویج و نشر و تحکیم مسیر انقلاب نقش داشته است.
در ادامه این نشست دکتر فرشاد مهدی پور رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه گفت: بین مفهوم توسعه و پیشرفت تفاوت های بسیاری وجود دارد همان طور که رهبر معظم انقلاب هم اشاره کرده اند، بهتر بود به جای واژه توسعه از واژه پیشرفت و تعالی استفاده میشد.
وی در پایان همچنین افزود: نمیتوانیم ادبیات را به یک محدوده تاریخی مکانی محدود کرد انقلاب مبنا و منبع و ماده و سوژه ادبیات است.