به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی جایگاه زاویه دید در دشمنشناسی ادبیات دفاع مقدس، توسط گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه با حضور اساتید و صاحبنظران این حوزه صبح روز دوشنبه مورخ ۲۸ آبانماه جاری در تهران برگزار شد.
دکتر احمد شاکری عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست به ارائه یافتههای پژوهشی خود در این باره پرداخت و گفت: گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه چند سالی است که به حوزه ادبیات داستانی دفاع مقدس توجه نشان داده و بر مسائل این حوزه تمرکز کرده است. مقوله “دشمنشناسی در ادبیات داستانی دفاع مقدس” در دو سال گذشته مورد توجه قرار گرفته که خود در بر گیرنده سه حوزه مطالعاتی “شناختشناسی”، “روایتشناسی” و “جریانشناسی” است. دفتر اول این پژوهش با تمرکز بر “شناختشناسی” به پایان رسیده و توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ خواهد رسید. دفتر دوم که مشتمل بر روایتشناسی و جریانشناسی است در حال انجام است.
شاکری افزود: موضوع کرسی حاضر بحث زاویه دید در دشمنشناسی ادبیات داستانی دفاع مقدس است که خود یکی از فصول شش گانه متفرع از روایتشناسی است. به نظر میرسد سه پرسش اصلی در ذیل بحث از جایگاه زاویه دید در دشمنشناسی ادبیات داستانی دفاع مقدس قابل طرح است: مدخلیت و مرجعیت زاویه دید در نگرش و گرایش به دشمن؛ علیت سنجی زاویه دید در ماهیت ادبیات داستانی دفاع مقدس و توسعه و تحدید مفهومی دشمن در انواع مختلف زاویه دید.
وی با اشاره به هندسه معرفتی موضوع مورد بحث ابراز داشت: سخن گفتن از نقش و کارکرد زاویه دید در دشمنشناسی کار در حوزه مضاف داستان است و نتایج علمی مستخرج از دانشهایی چون: فلسفه ادبیات، فلسفه زاویه دید، دشمنشناسی، معرفتشناسی، فلسفه ادبیات داستانی دفاع مقدس و روایتشناسی به صورت توامان به کار گرفته میشوند.
شاکری سپس با طرح بحثی مقدماتی درباره جایگاه، کارکرد و مولفهها و انواع زاویه دید در ادبیات داستانی گفت: زاویه دید منظرگاهی است که راوی بواسطه آن به جهان داستان معرفت یافته و مخاطب را از آن آگاه میسازد. زاویه دید معرف راوی و امر مقوم روایت است. همچنین به نظر میرسد زاویه دید توامان واجد پاسخهایی برای سه پرسش اساسی است: چه کسی داستان را روایت میکند؟ راوی چه معرفتی نسبت به جهان داستان دارد؟ داستان چگونه روایت میشود.
وی تصریح کرد: باید توجه داشت زاویه دید علت ناقصه در دشمنشناسی است؛ بنابراین به تنهایی قادر به تبئین تئوری دشمنشناسی در ادبیات داستانی دفاع مقدس نیست. بلکه در تئوری دشمنشناسی در ادبیات داستانی دفاع مقدس باید با گذر از بحثهای شناختشناسی و روایتشناسی و دقت در تمامی جوانب روایی موثر در دشمنشناسی به ترسیم الگویی مطلوب برای ادبیات داستانی دفاع مقدس اقدام نمود. در این تحقیق، زاویه دید نسبت به جوانب داستان حیثیت مابه بنظر دارد. لذا در بحث از دشمنشناسی نه میتوان زاویه دیدی را طرد کرد و نه میتوان فی نفسه مراتبی برای آن در نظر گرفت.
عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: یکی از مهمترین مسائلی که در ضمن بحث از زاویه دید مطرح میشود، نقش این نهاد در مدیریت حضور و غیاب نویسنده و در نتیجه حضور و غیاب خواننده در جهان داستان است. به بیانی دیگر زاویه دید در سه بعد نسبت نویسنده، نسبت راوی و نسبت مخاطب را با دشمن تعیین میکند و این سه را در جهت مقصد هنری داستان سامان میدهد.
نویسنده کتاب “آنک جنگ اینک داستان” با اشاره به شکلواره جهتمند طولی کارکردهای سه گانه زاویه دید گفت: کارکردهای دشمنشناسی، دشمننمایی و دشمن احساسی سه برداری هستند که در یک جهت و با نسبتی طولی با یکدیگر کار میکنند. از یک سو، هر یک از زاویه دیدها به واسطه سعه و ضیق اطلاعات راوی یا موانع و مجاری بیانی او شناخت مشخص و مقدری از دشمن ارائه میکنند. از سوی دیگر زاویه دیدهای درونی و بیرونی به واسطه خفا یا اشکار سازی نویسنده و امکان دروننگری مستقیم یا محدودیت برای آن به میزان نمایشی شدن متعلق روایت (دشمن) دامن میزنند و بالاخره، نتیجه آگاهی و نمایش ایجاد همدردی، همدلی و همذات پنداری یا نفرت یا دیگر پنداری با دشمن است.
سپس شاکری به بررسی ظرفیتهای انواع زاویه دید در پرداخت دشمن اشاره کرد و گفت: هر یک از زاویه دیدها ظرفیتها و محدودیتهای خاصی در روایت و نمایش دشمن دارند. آنچه اهمیت دارد آن است که ادبیات داستانی دفاع مقدس در طول تاریخ چهل ساله خود بسیار کم از این ظرفیت استفاده کرده است. به نظر میرسد نزدیکترین، بی واسطهترین و احساس برانگیزترین صورت روایی درباره دشمن مربوط به زاویه دیدهای درونی دشمن و بخصوص روایت دشمن از زبان دشمن است. چنین زاویه دیدی به نحوی بیواسطه مخاطب را با جهان ذهنی دشمن مواجه و از آن اگاه میسازد. البته این به معنای بیرون راندن جبهه حق در ادبیات داستانی و واسپاری درونمایه به جهان بینی و ایدئولوژی دشمن نیست. بلکه این پیرنگ داستان و سرنوشت و غایت کنش داستانی است که مخاطب را به قضاوتی درباره دشمن رهنمون میشود.
نویسنده کتاب “درباره مانایی و میرایی” گفت: در طول سال جاری به همت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نشستهایی برای مرور ادبیات داستانی دفاع مقدس در دهه شصت برگزار شده است. پیوست مطالب نظری همانند آنچه در این جلسه مطرح میشود با نمونههای بیرونی تولید شده به روشنی سیر تحول معنایی و محتوایی ادبیات داستانی دفاع مقدس و فرآیند تبدیل مستندنگاری به داستان را در این حوزه تبئین و تحلیل مینماید.
وی افزود: واقعیت آن است که بکارگیری زاویه دیدی چون اول شخص در ادبیات داستانی دفاع مقدس متاثر از زمینههای بیرونی و درونی و ادبی و اجتماعی بوده است. این بسترهای فکری و فرهنگی هستند که مقتضای ساختار بندی روایت داستانی را با زاویه دیدی خاص فراهم میکنند و همین امر در معنا یافتگی اثر داستانی تاثیری تعیین کننده خواهد داشت.
در پایان عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نسبت زاویه دید با امر غیبی، خصوصیت در زمانی و در مکانی زاویه دیدها و تاثیر آن در دشمنشناسی، زاویه دید و گونهشناسی سنی و دشمنشناسی راوی نوجوان و بزرگسال در ادبیات داستانی دفاع مقدس، زاویه دید و دشمنشناسی و دشمن احساسی در راوی زن (مادر، خواهر و همسر) در ادبیات داستانی دفاع مقدس، زاویه دید و امر مقدس، راوی قدسی و عرفی، دوگانه راوی- شخصیت و مسئله همذات پنداری مخاطب، نسبت زمانی راوی با مروی و اینکه راوی در چه نقطه زمانی نسبت به مروی قرار دارد، بررسی زاویه دید اول شخص و جریان سیال ذهن، ادبیات داستانی دفاع مقدس و راوی غیر قابل اعتماد، ادبیات داستانی دفاع مقدس و راوی “خود گریز”، و سیر تطور کنشگر تاریخی به راوی تاریخی و راوی داستانی و روایت از دشمن را از جمله موضوعات دیگری دانست که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
در ادامه دیگر افراد حاضر در این کرسی علمی نیز به تبادل نظر و گفتوگو پرداختند.