به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست فرایند تبدیل گونه پیشین ادبیات داستانی دفاع مقدس به گونه پسین عصر روز چهارشنبه مورخ ۱۴ شهریورماه جاری با حضور دکتر احمد شاکری عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه و آقای دکتر محمد حنیف در سالن جلسات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر احمد شاکری عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه به تبیین موضوع مورد بحث پرداخت و گفت: ادبیات داستانی دفاع مقدس به لحاظ تقدم رتبی و زمانی، گونه شاخص برآمده از جریان متعهد به ارزشها، مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران است. تبدیل؛ تحویل و تغییر این گونه به گونههای دیگر نه تنها واقعیت تاریخی، که ضرورتی اجتماعی، فرهنگی و ادبی است.
به گفته وی بررسی امکان، چگونگی، چرایی و مراتب این فرایند مقوله راهبردی در حوزه جریان شناسی ادبیات داستانی معاصر و آینده پژوهی ادبیات داستانی در دهههای آتی است.
شاکری با طرح دو پرسش که آیا تبدیل گونه ادبیات داستانی دفاع مقدس به گونههای پسین امری امکان پذیر است، و یا ماهیت قواعد، مراتب، آیات، ضرورتها و ارزشهای حاکم بر این فرایندها چیست، گفت: ادبیات داستانی دفاع مقدس متاثر از ظرفیتها، موقعیتها، موضوعات، مضامین و زمانه دفاع مقدس و محدود به آن شکل گرفته است اما ظرفیتها و موقعیتهای نوپدید و موضوعاتی که ادبیات داستانی انقلاب اسلامی آن را نمایندگی و نمایشی میکند- چه بالقوه و چه بالفعل- بسیار پر تعداد و متنوعتر از دفاع مقدس است. لذا این پرسش به وجود خواهد آمد که نسبت گونههای نوپدید با گونههای دفاع مقدس چیست؟ و باید دانست گونههای نوپدید نسبت به گونه دفاع مقدس تاخر زمانی و رتبی دارد و نمیتوانند و نمیبایست در انفکاک و تباین کامل با گونه دفاع مقدس به وجود آید. در این صورت طبق چه اسلوب و قواعدی ادبیات داستانی دفاع مقدس میتواند مؤلفههای گونهای خود را جدا ساخته و با حفظ ارزشها و مبانی به استقبال گونههای دیگر بیاید.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تاکید بر اینکه در صورت عدم تئوری پردازی احتمالاتی وجود دارد، توضیح داد: در این صورت احتمال وجود دارد اولا تجربه ادبیات داستانی دفاع مقدس در گستره ادبیات پس از انقلاب تجربه ابتر باشد. ثانیا گونههای جدید مسیر آزمون و خطای گونههای دفاع مقدس را دوباره تجربه کند. ثالثا جریان ادبیات متعهد پس از انقلاب در گسست به تجربه ادبیات داستانی دفاع مقدس دچار ارتجاع به دوره پیش از انقلاب شود. رابعا شبه گونههای غیراصیل مرجع تجربی گونههای پسینی بشود. خامسا فرایند صیرورت ادبیات داستانی پس از انقلاب اسلامی به سوی نوع و قالب مطلوب داستانی دچار انحراف و رکود گردد.
نویسنده کتاب جستاری در اصطلاح شناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاع مقدس با بیان اینکه ادبیات داستانی دفاع مقدس گونهای تثبیت شده وقاعدهمند است گفت: ادبیات داستانی دفاع مقدس واجد مؤلفهها و مقومات اصیل ادبیات داستانی دفاع مقدس است. گونههای ادبی قابل تبدیل و تبدیل به یکدیگر هستند همچنین ادبیات داستانی انقلاب اسلامی برای نیل به ادبیات داستانی مطلوب ضرورتا در دوران گذار از ادبیات داستانی دفاع مقدس عبور خواهند کرد.
شاکری تصریح کرد: ادبیات داستانی دفاع مقدس به دلیل محدودیتهای موضوعی، مضمونی، تجربی و اجتماعی قادر نخواد بود کلیت نیازها و ضرورتهای ادبیات داستانی انقلاب اسلامی را نمایندگی کند.
وی همچنین مقاصد موجود و مفروض برای فرایند تبدیل گونه ادبیات داستانی را اینطور برشمرد وگفت: در بخش موجود ادبیات داستانی انقلاب اسلامی به معنی الاخص و در بخش مفروض بالامعنی الاعلم است.
شاکری درباره تبیین فرآیند هم اضافه کرد: فرایند مقولهای جهتمند قابل بررسی، زومراتب و واجد آغاز و پایان ، برجسته سازی یک فرایند در حوزه ادبیات داستانی با تقسیمات متعددی از انواع قالبها،گونهها، مکتبها و رویکردها در آن به معنای مسئله مند سازی حرکت مشخص و دقیق است.
این نویسنده درباره تاثیر ضرورت درونی گونهها بر صیرورت بیناگونهای گفت: پدید آمدن ادبیات داستانی دفاع مقدس در صیرورت ادبیات داستانی دفاع مقدس، زایش ادبیات انقلاب اسلامی را به چالش خواهد کشید.
وی در ادامه سخنان خود نیز منظور از فرایند در این پژوهش را تکثر دانست به نحوی حکه موضوع نخست باقی مانده و موضوع دوم تحت تاثیر موضوع اول و در نتیجه حفظ امور مقوم آن ایجاد شود، گفت: داستان انقلباب اسلامی و دفاع مقدس بر اساس معیارهای درون متنی و ترکیب وصفی نسبت ساوی دارند زیرا هر داستانی که از ارزشها دفاع میکند و به امر قدسی توجه دارد انقلابی است و بالعکس. پس تبدیل و تبدیل در این قسم معنی ندارد چون تفاوتی میان این دو نیست. به تعبیری نسبت میان ادبیات داستانی دفاع مقدس بالامعنی الاعلم و ادبیات داستانی انقلاب اسلامی بالمعنی الاعلم تساوی است.
نویسنده انجمن مخفی یادآوری کرد: تجربه ادبیات داستانی دفاع مقدس فیالجمله مستعد برای پدید آوردن گونه انقلاب اسلامی است. ادبیات داستانی سیاه دفاع مقدس به عنوان زیرگونه ادبیات دفاع مقدس، پدید آمدن ادبیات انقلاب اسلامی را با مخاطراتی مواجه میسازد.
دکتر محمد حنیف دیگر سخنران این نشست نیز با طرح این سوال که «داستان دفاع مقدس چیست و چه مبانی و ساختاری دارد؟»، بیان کرد: در بحث ادبیات ما با سه مفهوم مکتب ادبی، گونه یا ژانر ادبی و سبک ادبی روبهرو هستیم که این اصطلاحات گاه از سوی برخی بهصورت آمیخته و التقاطی بهکار میرود. در بحث موردنظر ما، استفاده از گونه صحیح نیست و باید از مکتب ادبی صحبت کرد. چراکه چند نفر یک سری مبانی فکری و ساختاری را در یک حوزه بهعنوان مکتب ادبی معرفی میکنند که در این مکتب گونههای مختلفی همچون جادویی، رئالیسم و وحشت جای میگیرد.
وی افزود: تاکنون درجهت شکلگیری مکتب ادبی انقلاب اسلامی تلاشهایی از سوی افرادی همچون محمدرضا سرشار، احمد شاکری و محمدرضا سنگری انجام شده ولی هنوز مشخصهها و شاکلههای مکتب ادبی انقلاب اسلامی سروشکل مشخصی بهخود نگرفته است.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، گفت: سخن من این است که مثلا در ۱۰ سال اول جنگ چه آثاری با چه ویژگیهایی داشتیم و امروز در دهه اخیر چه آثاری داریم. با مطالعه گستردهای که روی طیف گستردهای از آثار این حوزه داشتم و همچنان هم ادامه دارد. اگر بخواهیم بگوییم آثار امروز چه تغییراتی کرده، باید به نمونههایی اشاره کنیم. با بررسیها مشخص شد که ازنظر آماری تعداد داستانهایی که با موضوع دفاع مقدس و جنگ نوشته شده، نسبت به سالهای گذشته افت کمی داشته است.
نویسنده کتاب داستان سیاسی داستان انقلاب ادامه داد: در سالهای اخیر گرایش به خاطرهنویسی زیاد شده، ولی از تعداد رمانها و داستانهای دفاع مقدس، کاسته شده است. البته این دلیل نمیشود بگوییم کارها ازنظر کیفی هم ضعیف شدهاند. اتفاقا آثار تاثیرگذار در حوزه ادبیات داستانی بهویژه در حوزه دفاع مقدس در چند سال اخیر بیشتر بوده است. از مطالعه آثار به این نتیجه میرسیم برخلاف سالهای دهه اول دفاع مقدس، امروز به هر دلیلی، اعتنای ناشران به کارهای جنگی و دفاع مقدس بیشتر شده است. از نکات قابلتوجه در این زمینه، اقبال بیشتر ناشران غیردولتی به کارهای جنگی و دفاع مقدس است. ناشرانی همچون نیستان، نیماژ، مروارید و چشمه اهتمام چشمگیری به آثار دفاع مقدس داشتهاند.
وی با بیان اینکه موارد ذکر شده نشان از جایگاه تاثیرگذار دفاع مقدس در زندگی جامعه و مردم ایران دارد، اظهار کرد: ازجمله کارهای تاثیرگذار و شاخص این حوزه تاکنون میتوان به رمان «هرس» نوشته نسیم مرعشی، «بُز نقرهای» اثر مرسده کسروی، «سیاسنبو» به قلم محمدرضا صفدری، «چلچلهها» نوشته مرحوم گلابدرهای، «عشق و چیزهای دیگر» اثر مصطفی مستور و مجموعه داستانهای «عروسی در باران» رحمت حقیپور و «خط مرزی» از سید حسین موسوینیا اشاره کرد.
این منتقد ادبی، گفت: یکی دیگر از شاخصههای این دوره، حضور پررنگتر و تاثیرگذارتر نویسندگان زن است. سال ۱۳۱۰ ایراندخت تیمورتاش، اولین زنی بود که رمان نوشت و ۱۳۱۲ نیز زهرا خانلری که دکترای ادبیات داشت، رمانی نوشت. امروز حضور بانوان نویسنده بسیار تاثیرگذار و مهم است. ازجمه همین رمان «هرس» اثر نویسنده جوان نسیم مرعشی که کار تاثیرگذار و قابلاعتنایی است. در سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۲ تعداد داستاننویسان زن به مرد نسبت ۱ به ۱۷ بوده و در سال ۸۵ این نسبت ۱ به ۱۰ شده است.
عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه با اشاره به مواردی از بحث مضمون در ادبیات داستانی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز توضیح داد: در ۱۰ سال اولیه جنگ و دو سه سال پس از پایان جنگ، نه اینکه اثری از مصائب جنگ در کتابها نبود ولی تعداد آثار در این زمینه نسبت به آثاری که به حماسهها میپرداختند، انگشتشمار بوده است.