چکیده مقالات هفتاد و چهارمین شماره از فصلنامه علمی پژوهشی ذهن

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هفتاد و چهارمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی ذهن با ارایه مقالات زیر منتشر گردید:

بررسی انتقادی نگره علم‌شناختی تفکیکی / حمیدرضا شاکرین

چکیده:

مباحث علم‌شناختی در ادبیات تفکیکی جایگاه درخور اهمیتی دارد. در این نگرش دیدگاه‌های ویژه‌ای درباره چیستی علم، رابطه آن با نفس، ارزش علم و چگونگی به‌دست‌آوردن آن وجود دارد. این دیدگاه‌ها می‌تواند نقش چشمگیری در منطق فهم دین، معرفت‌شناسی دینی و علوم و معارف اسلامی ‌در پی داشته باشد. مقاله پیش‌رو بر آن است مهم‌ترین مسائل مطرح‌شده در این مبحث را بررسی و داوری کند. برایند پژوهش آن است که ادعای تفکیکیان در مباینت علم و نفس نادرست و دلایل آن مخدوش است و به سنجش‌ناپذیری معرفت می‌انجامد.

تحلیل انتقادی دلایل قائلان به مادیت ادراک، با نگاه به مبانی حکمت متعالیه / اعظم قاسمی، هادی وکیلی، محمد فروغی

چکیده:

در این پژوهش ابتدا اصول کلی و مشترک قائلان به نظریه‌های مادی‌انگارانه و دیدگاه‌های مخالف دوگانه‌انگاری، که برای اختصار آنها را «قائلان به مادیت ادراک» می‌نامیم، بر می‌شماریم؛ ادلۀ یادشده در دو دستۀ کلی قرار می‌گیرند: دلایلی که در رد دوگانه‌انگاری جوهری اقامه شده است و دلایلی که برای اثبات دیدگاه‌های یگانه‌انگاری ارائه گردیده است. سپس به تحلیل و بررسی این دلایل می‌پردازیم. در پایان با بررسی دلایل مختلف، مشخص شد که دو دیدگاه رفتارگرایی و کارکردگرایی برای ادعای خود دلیلی اقامه نکرده‌اند. دلایل مطرح‌شده برای ماتریالیسم حذف‌گرا و این‌همانی به این دلیل که بر پایۀ استقرا هستند یا امید به پیشرفت دانش عصب‌شناسی در آینده، بسی جای تأمل ندارند؛ ولی نشان داده شد که برهان‌های ناتوانی تبیین دیدگاه دوگانه‌انگاری، تاریخ تکاملی، وابستگی عصبی، تأثیر روان‌گردان‌ها بر آگاهی و برهان مغز دوپاره، خدشه‌پذیر نیستند؛ ولی با نظر صدرالمتألهین مبنی بر جسمانیۀ‌الحدوث وروحانیۀ‌البقا بودن نفس انسانی سازگاری دارند.

ذات‌گرایی جدید در فلسفۀ علم معاصر(جریانی مهم، اما ناآشنا در ایران معاصر) / ابراهیم دادجو

چکیده:

در عرصه «فلسفۀ علم معاصر» دو جریان قابل تشخیص است: ۱. جریان ضد ذات‌گرایی؛ ۲. جریان ذات‌گرایی. جریان نخست از زمان بارکلی و هیوم تا پیش از چهل سال اخیر یکه‌تاز میدان بود و در چهل سال اخیر از طریق پوزیتیویست‌ها و فلسفه‌های تحلیلی و زبانی منشأ فراموشی جریان دوم شده است. جریان دوم در چهل سال اخیر به ظهور رسیده و در تقابل با مابعدالطبیعۀ هیومی ‌به‌شدت به گسترش و تقویت مابعدالطبیعۀ ذات‌گرایانه همت گماشته است. متأسفانه ایران معاصر از جریان دوم تا حدود زیادی بی‌اطلاع است. در نوشتار پیش ‌رو کوشیده‌ایم نشان دهیم ما و فلسفۀ اسلامی‌ ما که در بنیاد خود، ذات‌گرا و واقع‌گراست، به‌شدت به جریان دوم نیازمندیم و با أخذ و نقادی جریان دوم به‌خوبی می‌توانیم در عرصه‌های گوناگون علم و عمل، در عرصه‌هایی همچون فلسفۀ اسلامی، فلسفۀ علم، علوم انسانی اسلامی، علم دینی، الگوی اسلامی ‌ایرانی پیشرفت، اسناد بالادستی علمی‌ و مدیریتی و در عرصه‌های دیگری، در مسیرهایی واقع‌بینانه قرار گیریم.

دفاع از واقع‌گرایی هستی‌شناختی بدون التزام به واقع‌گرایی معرفت‌شناختی / جهانگیر موذن‌زاده، میر‌سعید موسوی کریمی

چکیده:

واقع‌گرایی علمی را می‌توان متشکل از سه منظر معنا‌شناختی، معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی دانست. پوزیتیویست‌های منطقی که رویکرد حاکم بر تجربه‌گرایی در نیمۀ اول قرن بیستم بودند، به منظور طرد متافیزیک از ساحت علم، هر سه منظر فوق را رد کردند؛ اما ون فراسن در قالب رویکرد تجربه‌گرایی برساختی- و با همان هدف طرد متافیزیک از ساحت علم تجربی- با طرح تمایز میان هویت‌های مشاهده‌پذیر و مشاهده‌ناپذیر، منظر معناشناختی مد نظر واقع‌گرایان علمی را می‌پذیرد؛ ولی در مخالفت با واقع‌گرایان علمی ‌از تمایزهای معرفت‌شناسانه و هستی‌شناسانۀ مشاهده‌پذیر و مشاهده‌ناپذیر دفاع می‌کند. در این مقاله قصد داریم ضمن دفاع از تمایز معرفت‌شناسانۀ مشاهده‌پذیر و مشاهده‌ناپذیر مدنظر ون فراسن، با تکیه بر آموزه‌هایی از حکمت متعالیۀ ملاصدرا منکر تمایز هستی‌شناسانۀ مشاهده‌پذیر و مشاهده‌ناپذیر شده و از نوعی منظر واقع‌گرایی هستی‌شناسانه با نام واقع‌گرایی وجودی دفاع کنیم.

نسبت میان بازی‌های زبانی، صورت‌های‌ زندگی و حیات اجتماعی انسان در ویتگنشتاین متأخر/ مهدی دهاقین، عبدالرزاق حسامی‌فر، سیدمسعود سیف، محمدحسن حیدری

چکیده:

ویتگنشتاین در فلسفۀ متأخر خود با طرح نظریۀ کاربـردى‌ مـعنا‌، معنای واژه را به کاربرد آن در جریان و شکل زندگی پیوند میدهد. از نگاه او، زبان امری عمومی و اجتماعی و زبان خصوصی امری ناممکن است. کاربرد زبان در قالب بازیهای زبانی صورت میگیرد و کاربرد بازیهای زبانی خود، انواع گوناگون صورتهای زندگی را شکل میدهد. صورتهای زندگی پیوندی با ساختار حیات اجتماعی انسان دارند. در این نوشتار میکوشیم نسبت میان کاربرد واژهها و صورت¬های زندگی را بحث کنیم و نشان دهیم که چگونه کاربرد واژهها، یک بازی زبانی را شکل میدهد و چه نسبتی میان بازیهای زبانی و صورتهای زندگی وجود دارد. همچنین در این مقاله به بررسی نسبت میان صورت‌های زندگی و تاریخ طبیعی انسان از یک سو و زندگی اجتماعی انسان از سوی دیگر خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد اگرچه پیوند میان این عناصر پذیرفتنی است، اما نمیتوان آن را بهطور مطلق تأیید کرد؛ زیرا تغییرات در هر یک از اینها لزوماً متناظر با تغییر در عناصر دیگر نیست.

مبناگرایی در تقلیل‌گرایی اخلاقی طبیعت‌گرا / بهروز محمدی‌منفرد

چکیده:

بر اساس تقلیل‌گرایی اخلاقی طبیعت‌گرا، ویژگی‌های اخلاقی به ویژگی‌های غیراخلاقی طبیعی و تجربی ازقبیل لذت و کامیابی کاهش می‌یابند. در این رویکرد باورهای حاکی از مشاهده‌های غیراخلاقی به عنوان پایه و مبنا برای توجیه باورهای اخلاقی به ‌شمار می‌آیند. این ادعا بر پایۀ پذیرش «امکان استنتاج باید از هست» و گسترش آن به حوزۀ معرفت‌شناسی است. از نظر نگارنده این رویکرد با عنوان مبناگرایی اخلاقی غیرشهودگرا پاسخی به استدلال تسلسل قهقرایی به‌شمار می‌آید؛ اگرچه با چالش‌هایی روبه‌روست که در این نوشتار به آن پرداخته شده است تا اینکه به موضع مختار نیز در حوزۀ توجیه باور اخلاقی اشاره شود. پیامد تبیین رویکرد حاضر این است که پیوندی وثیق میان اخلاق هنجاری و فرااخلاق وجود دارد؛ به این صورت که بحث توجیه باور اخلاقی تأثیرگذار در شناسایی قلمرو مصادیق نظریۀ هنجاری اخلاقی، به‌ویژه فایده‌گرایی و خودگرایی طبیعت‌گرایانه است.

شبکۀ شعاعی معنای ایمان از دیدگاه اندیشمندان اسلامی/ علیرضا قائمی‌نیا، شعبان نصرتی، سولماز ایرانی

چکیده:

واژه ایمان و مشتقاتش در بیش از هفتصد آیۀ قرآن یاد شده است که این خود اهمیت این واژه را در جهانبینی قرآن نشان میدهد. بررسی تغییر معنای ایمان با توجه به دیدگاه افراد و با استفاده از نظریۀ شبکه شعاعی در معناشناسی شناختی به سازماندهی معانی متفاوت ایمان کمک میکند. شبکۀ شعاعی مدل گرافیکی برای سازماندادن معانی متفاوت یک واژه درباره یک معنای مرکزی است که به آن معنای مرکزی، پیشنمونه میگویند. مبنا در شبکۀ شعاعی و در این پژوهش بر اساس انواع تغییر معنایی است که واژه سیاقهای گوناگون پیدا میکند.

تغییر معنا- با توجه به دیدگاههای متفاوت- یکی از انواع تغییر معناست. معنای واژۀ ایمان نیز با توجه به دیدگاه لغتدانان، متکلمان اسلامی و مفسران تغییر میکند. معنای پیشنمونه از میان معانی متفاوت یک واژه انتخاب می‌شود و از معیارهای آن میتوان به اولین معنای مورد قبول، تفوق در شبکۀ معنایی، رابطه با دیگر معانی واژه، پیشبینی دستوری و تصور راحت اشاره کرد. معنای پیشنمونۀ ایمان، تصدیق قلبی است که چهار دستۀ معنایی از آن انشعاب می‌شود؛ ۱. ایمان همراه با عمل، تصدیق قلبی افزون بر مولفۀ عمل؛ ۲. ایمان بدون قلب، تصدیق قلبی بدون مؤلفۀ قلب؛ ۳. حاصل ایمان؛ ۴. معنای مساوی با ایمان که همان معرفت است.

بررسی انتقادی رویکردهای سرل، دنت و پاتنم به جایگاه فلسفی هوش مصنوعی/ محمدحسین محمدعلی‌خلج

چکیده:

این مقاله  به دو بخش کلی تقسیم شده است. در بخش نخست صورت‌بندی پاتنم، دنت و سرل به جایگاه فلسفی هوش مصنوعی به صورت کلی، طرح شده و نقاط ضعف هر یک نشان داده می‌شود. سپس صورت‌بندی برگزیده با تفکیک دو تراز فلسفه‌علمی و فلسفه‌ذهنی شرح داده می‌شود. در تراز فلسفه‌علمی مسئله آن است که آیا هوش مصنوعی می‌تواند دستگاهی بسازد که در آزمون نامحدود تورینگ پیروز شود؟ اما در تراز فلسفه‌ذهنی مسئله این است که اگر چنین دستگاهی ساخته شد، آیا ذهن دارد؟ در بخش دوم از نوشتار مهم‌ترین مسئله‌های طرحشده در این دو تراز ارزیابی می‌شود. مهم‌ترین مسئله در تراز فلسفۀ علمی، مسئلۀ چارچوب، یعنی مسئلۀ چگونگی روبه‌رویی با رویدادهای تعریف‌ناشده و غیرمنتظره است. این مسئله بزرگ‌ترین مانع بر سر راه پیروزی هوش مصنوعی در آزمون تورینگ بوده است. در ادامه در تراز فلسفه‌ذهنی سه مسئله ارزیابی شده است: مغالطۀ آدمک، استدلال اتاق چینی و نقد بر اساس تئوری گودل. مغالطۀ آدمک نشان می‌دهد هوش مصنوعی امر ذهنی را به امری دلخواه تبدیل می‌کند، اما دو نقددیگر، اگرچه بر پارادایم کلاسیک هوش مصنوعی وارد است، بر شبکه‌های عصبی پیوندگرا وارد نیست.

علاقمندان می‌توانند جهت تکمیل اطلاعات و تهیه این فصلنامه به وبگاه فصلنامه علمی پژوهشی ذهن و یا پایگاه اینترنتی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مراجعه نمایند.