به گزارش روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یکی از کتابهایی که اخیرا در حوزه مطالعات قرآنی و در زمینه اعجاز قرآن روانه بازار نشر شده «اعجاز و تحدی» پاسخ به شبهات به قلم حجتالاسلام سیدمحمدحسن جواهری، مدیر گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه است، در ادامه گفتوگوی ایشان با خبرگزاری ایکنا از منظرتان عبور خواهد کرد؛
حجت الاسلام جواهری در ابتدا در پاسخ به این سؤال که چرا قرآن معجزه است، بیان کرد: یک پاسخی که بسیاری از نویسندگان میدهند این است که قرآن وجوه اعجاز مختلفی دارد و به این دلیل که اعجاز بیانی و … دارد معجزه است، اما راه دیگر برای این که اثبات کنیم قرآن معجزه است این است که بگوییم چون این کتاب تحدی کرد و عرب نتوانست مانند آن را بیاورد در نتیجه معجزه است.
وی تصریح کرد: اما ممکن است سؤال دیگری مطرح شود و آن این که چرا عرب از آوردن مانند قرآن عاجز است که برای این پرسش نیز پاسخهای مختلفی داده شده است، از جمله این که یک عده نظریه صرفه را مطرح کردهاند و یک عده نیز قائل به این هستند که قرآن وجوه اعجازی مختلفی دارد و یکی از آنها اعجاز بیانی و تأثیری است که اگر این وجه فهم شد مشکل حل میشود اما نکته مهم این است که اگر این وجه نیز روشن نشد نگرانی وجود ندارد چراکه قبلا از طریق تحدی اعجاز قرآن اثبات شده است.
جواهری در ادامه بحث تحدی را مطرح کرده، در این زمینه گفت: تحدی در تعریف اعجاز حضور دارد که این حضور یا صریح است و یا این که بر فضای تحدی حاکم است، به این معنا که وقتی پیامبر(ص) معجزهای میآرود یا باید به صراحت بگوید که من این معجزه را آوردم و چیزی است که شما از آوردن آن عاجز هستید و از جانب خداوند است یا این که فضا، فضای تحدی است.
وی بیان کرد: اما در مورد خود تحدی باید گفت که به معنای هماورد طلبی پیامبر(ص) از عموم مخاطبان است که این معنا شهرت دارد، اما در این زمینه که تحدی در قرآن به چه صورت است نیز مطالب مختلفی مطرح شده است، یک نظریه این است که میگویند در ابتدا که خداوند قرآن را نازل کرد به همه قرآن تحدی کرده و بعد سادهتر شده و گفته ۱۰ سوره بیاورید و در ادامه تخفیف بیشتری داده شده و خداوند درخواست کرده که یک سوره مانند قرآن آورده شود و بعد که نتوانستند به یک حدیث تنزل پیدا کرد که این برداشت مشهور از آیات تحدی است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه در ادامه افزود: برخیها نیز تلاش کردند که معنای دقیقتری در این زمینه ارائه کنند که در این کتاب آن نظریات نیز مورد بررسی قرار گرفته است اما هیچ کدام از آنها منطبق و یا کاملا منطبق بر آیات نیست، در این جا دو مشکل وجود دارد، یکی این که نظریه تحدی باید با قرائن و سیاق آیات بخواند و نکته دیگر در این زمینه ترتیب نزول آیات است که در این زمینه نیز روایاتی وجود دارد و برخی معتقدند که این روایات از صحت برخوردار هستند اما ما طبق بررسیها اثبات کردهایم که این روایات غیر قابل اعتماد هستند، با این وصف اگر بتوان به نظریهای توفیق یافت که بر این گونه روایات نیز منطبق باشد، طرفداران این روایات را نیز همراه میکند.
وی بیان کرد: به هر حال نکته اصلی این است که باید تحدی با قرائن موجود در آیات و سیاق آنها همخوانی داشته باشد، همچنین اگر بخواهیم طبق روایات ترتیب نزول پیش رویم معضلی به وجود میآید و آن این که بر این اساس ترتیب آیات تحدی از یک سیر منطقی خارج میشود و به این صورت میشود که خداوند ابتدا به کل قرآن و سپس به ده سوره و بعد به یک سوره و … تحدی کرده است.
مدیر گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه تصریح کرد: لذا اگر بخواهیم مبتنی بر روایات ترتیب نزول پیش برویم به چنین مشکلاتی برخورد میکنیم اما اگر بتوان نظریهای را مطرح کرد که با سیاق و قرائن دیگر آیات همخوانی داشته باشد دیگر با این معضلات نیز برخورد نخواهیم کرد و لازم نیست که به ترتیب نزول بپردازیم.
وی در ادامه به تبیین نظریه خود در این زمینه پرداخت و بیان کرد: این نظریه با ترتیب نزول آیات مشکلی پیدا نمیکند اما باید تبیین شود که چرا خداوند در سورههای مختلف به گونههای متفاوتی آیات تحدی را مطرح کرده است و یکجا فرموده یک سوره بیاورید و در جای دیگر ۱۰ سوره و … را مطرح کرده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه تصریح کرد: جواب مشهوری که به این مسئله داده شده این است که این سیر تنزّلی یک سیر منطقی است از کل سوره آغاز شده است، اما این نظر با سیاق و قرائن دیگر آیات سازش ندارد و اگر منطق تنزلی را قبول کنیم باید روی قرائن آیات چشم خود را ببندیم اما نظریه مورد نظر ما افزون بر این که با قرائن بیشترین تطبیق و همخوانی را دارد، حکمت کاربست ملاکات مختلف در آیات تحدی را نیز شرح میدهد که این رویکردی کاملا نو به مسئله است.
وی بیان کرد: ما در این نظریه منطق تنزّلی را به گونه دیگری تقریر کردهایم که همه ویژگیها اعم از سازگاری با سیاق آیات و … را در خود دارد، میگوییم در این معنای جدید از منطق تنزلی خداوند ابتدا به همه قرآن و بعد به یک سوره در لفظ و محتوا تحدی میکند، در واقع در مرحله دوم تخفیف داده و گفته است که یک سوره بیاورید که در لفظ و محتوا همسان قرآن باشد، در اینجا دیگر کسی نمیتواند یک سوره را بگیرد و فقط لفظ آن را تغییر دهد بلکه محتوا نیز از اهمیت برخوردار است.
جواهری در ادامه تصریح کرد: اما در ادامه وقتی کسی نتوانست این کار را انجام دهد خداوند باز هم تخفیف داد و فرمود: اگر میگویید که اینها مفتریات است ۱۰ سوره بیاورید «أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ»، که تنها به جهت لفظی غنی باشد و محتوا را در نظر نگیرید، این قید مفتریات که در آیه ۱۳ سوره هود مطرح شده است نشان از همین دارد که محتوا استثنا شده است.
وی گفت: بنابراین خلاصه نظریه این شد که خدای متعال ابتدا به همه قرآن تحدی میکند، آنگاه به یک سوره در لفظ و محتوا و سپس به ۱۰ سوره در لفظ و قالب (که به نظر سادهتر از یک سوره در لفظ و محتوا ست)، و در نهایت با عبارت «بحدیث مثله» قالب سوره را نیز بر میدارد و کار را بیش از پیش بر معارضان ساده میکند.
وی در ادامه بیان کرد: در آیه ۸۸ سوره اسراء « قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا» فضایی است که از علم الهی سخن میگوید و میفرماید که جز اندکی از علم در اختیار ندارید، فضای حاکم بر آیه این گونه است که انکاری از مشرکان گزارش نشده است، اما در سوره یونس میبینیم که اتهام به افترا از سوی مخاطبان صورت گرفته است و علم و آگاهی مخاطب به چالش کشیده شده است، اما در سوره مبارکه هود شاهد این هستیم که مخاطب آیه جاهلان هستند که تخصص آنها ادبیات بوده است و از نظر علمی قوی نبودهاند لذا خداوند به اینها تخفیف داده است و خواسته که تنها به بعد لفظی در تحدی توجه داشته باشند.
جواهری در ادامه افزود: همچنین در این کتاب به مباحثی از قبیل داور پرداخته شده است که داور باید چه ویژگیهایی داشته باشد که به صورت مفصل بحث شده است، علاوه بر این بحث معارضات و اسلوب و شرایط معارضه و مقابله به تفصیل بیان شده است و بحثی نیز داریم به نام معارضان و متهمان که در این بخش افرادی که از گذشته تاکنون وارد این فضا شدهاند را آورده و مهمترین ساختههای آنها را نقد کردهایم.
مؤلف کتاب اعجاز و تحدی و پاسخ به شبهات افزود: این کتاب دفتر نخست اعجاز قرآن است که به مسئله اعجاز و تحدی می پردازد و وارد وجوه درونی اعجاز نمی شود و بررسی وجوه درونی اعجاز به دفترهای دوم و سوم موکول شده است. دفتر دوم که خود دو جلد است به اعجاز بیانی و تأثیری اختصاص دارد. این دفتر ویرایش شده و در مسیر انتشار است. دفتر سوم به اعجاز علمی و تشریعی و برخی وجوه دیگر اختصاص دارد و به این ترتیب با سه دفتر و چهار جلد پرونده اعجاز بسته شده است.