به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در خصوص جهان فکری، رویکردها و مشخصات سبک سینمایی عباس کیارستمی، میزگردی با حضور اعضای شورای علمی گروه ادب و هنر مرکز پژوهشهای جوان روز سهشنبه مورخ ۱۷ بهمنماه جاری در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
در ادامه گزارشی از این میزگرد تقدیم حضورتان میشود:
دکتر علی آخوندی محقق و پژوهشگر حوزه سینما در ابتدای این جلسه اظهار داشت: کیارستمی زاویههایی با جمهوری اسلامی داشته است او در آثارش اعتراضاتی با سیاستهای نظام دارد که با زبان سینمایی آنها را بیان میکند. مثلا در مورد بی هدفی و سرگردانی کاراکترها در زندگیشان، او این موضوع را به حکومت مرتبط میداند و سیاستمداران را در این زمینه مقصر میانگارد. از سوی دیگر کیارستمی اهل محافظه کاری در سینما نیست او جسارت در بیان دیدگاههای خاص خود دارد؛ مخاطب اصلی کیارستمی در این خصوص بیش از همه وجدان خود آدمی است او به انسان یادآوری میکند از کجا امده است و آمدنش بهر چه بوده است؛ البته او در این مسیر تحلیلهای شخصی خود را به مخاطب ارائه میکند و از منظر معرفت شناسانه اسلوب قابل تاملی را در پیش میگیرد.
دکتر رضا جلیلی استاد دانشگاه در این میزگرد گفت: بسیاری از آثار کیارستمی جنبه شخصی سازی دارند یعنی چندان برای مخاطب قابل فهم نیست چون داخل آنها کدهای روایی و تصویری مبهمی وجود دارد. کیارستمی فیلمسازی مغرور و تکرو بوده به این معنا که سبک دیگر سینماگران را اصلا قبول نداشته و ساختارشکنیهای زیادی در آثار او وجود دارد. باید به دنبال پاسخ به این سوال باشیم که آیا اندیشه سینمایی کیارستمی در کتابهای او مثل باد و برگ، سعدی از دست خویشتن فریاد، همراه با باد، گرگی در کمین و… هم وجود دارد؟
میرشمس الدین فلاح هاشمی منتقد سینما در این جلسه ابراز داشت: کیارستمی فقط یک فیلمساز نبوده است او در عرصههای مختلف هنری دستی بر آتش داشته است این تنوع کاری باعث شده تا آثار سینمایی او صرفا از منظر سینمایی قابل تحلیل و نقد نباشد؛ کیارستمی را باید به همین دلیل جامع دید و فراتر از سینما به آثار سینماییاش نگریست این نکته موضوع مهمی است که نباید تک بعدی به آثار کیارستمی توجه داشت. مساله دیگر در مورد کیارستمی تفکرات لیبرالیستی اوست او قائل به هیچ مرزبندی در هنر و سینما نیست و معتقد است خط قرمزی در این رابطه نباید لحاظ شود؛ این نگاه در سینمای متعهد امروز جایی ندارد.
حجت الاسلام مهدی جهان استاد حوزه و دانشگاه در این جلسه بیان داشت: جهان فکری کیارستمی را باید مورد توجه قرار دهیم؛ به این سوال باید بپردازیم که اندیشه نهیلسیم کیارستمی به سینما ورود دارد؟ اینکه برخی کیارستمی را فیلمسازی درون گرا معرفی کردهاند قابل نقد است اتفاقا او فیلمسازی برون گرا بوده و جهانی اندیشیهای زیادی در آثار او وجود دارد. ما باید این خط سیر را در پیش بگیریم که چرا سینما در ایران به کیارستمی نزدیک نشد. دنیای سیاه کیارستمی باید نقد شود. ذائقه مردم ایران اثار کیارستمی را نپذیرفته است. سینمای کیارستمی مخاطبان خاص و محدودی دارد که غالبا در خارج از کشور زیست میکنند.
محمد قاسمیپور مدرس کارگاههای سینمایی در این جلسه گفت: بدون تردید در سینمای امروز کیارستمی پیرو پیدا کرده است. کیارستمی با اشخاصی همچون ساتیاجیت رای، ویتوریو دسیکا، اریک رومر و ژاک تاتی مقایسه شده است. باید آثار کیارستمی را درست تحلیل کنیم. واقعیتهای بیرونی را نمیتوانیم جدای از اثار او نقد کنیم. رویکرد کیارستمی سینمایی بلند او از سینمای مستند جدا است. او در سینمای بلند به دنبال قصه گویی نیست در حالی که در سینمای مستند بر خلاف رویه مرسوم قصه میگوید. شاید همین تفاوت ها باعث شده که کیارستمی به عنوان یک فیلمساز خاص جلوه کند.
امیر حامد مجیدینیا منتقد سینما سخنران بعدی این میزگرد بود که طی سخنانی اظهار داشت: رابطه کیارستمی با سینماگران اروپایی نزدیک بوده به حدی که در یک ظرف غذا میخوردند. کارهای ایشان متاثر از سینمای دهه ۵۰ است. مولفههایی که در سینمای کیارستمی مانند استفاده از کودکان به عنوان نقش اول و قهرمان داستان، سبک مستندگونه، بهرهگیری از فضاهای ساده و روستایی، حذف کارگردان در اثر، وجه شاعرانگی در فیلمنامهها، معناگرایی در سناریو و… وجود دارد، قابل تحلیل است. سینمای کیارستمی، نگاه به گیشه ندارد. خود کیارستمی هم دنبال ساختن برای عامه مردم نیست. حتی خود او در مصاحبهای عنوان میکند که برای دل خودش فیلم میسازد و دیگران هم مجبور نیستند آثار او را ببینند!
رضا رسولی محقق و پژوهشگر حوزه سینما نیز اعلام کرد: اتفاق بدی بین عوام میافتد وقتی یکی میمیرد به او نگاه ترحمآمیز میکنند. ما نباید در بحث پژوهش اینطور عمل کنیم. کیارستمی پرچمدار سیاهنمایی در سینمای ایران است. آقای کیارستمی فیلمساز نیست یک اپوزوسیون سینماگرنماست. البته این کلام آقای دولتآبادی درباره ایشان است. کیارستمی اندیشهای و ایده و تفکر و جریانشناسی نداشته است. منتها چون چند بار در جشنواره کن دعوتش کرده بودند معروف شده است. کیارستمی مثل یک بادکنک سینمایی است که بی جهت غربیها بر آن دمیدهاند و بزرگش کردهاند. البته دیدگاههای او بعضا عوض شده است. مثلا در مورد گوشت خوک نظر او عوض شده است یا در مورد دفاع مقدس در مصاحبهای که با حبیب احمدزاده ۲سال پیش داشت مواضع تند قبلیاش را تصحیح نموده است.
محمدحسن شاهنگی مدیر گروه ادب و هنر مرکز پژوهشهای جوان در انتهای این جلسه گفت: سرچشمه بسیاری از زاویه دیدهای سینمای کیارستمی به سینمای رئالیسم بازنی فرانسه و جهان بینی خاص شاگردان مکتب کایه دو سینمای فرانسه بر می گردد. تاثیر گیری کیارستمی از سینمای ژاپن و حتی هند غیر قابل انکار است. این تاثیر پذیری نشان از روحیه ماجراجویانه، تنوع طلبانه و البته تقلید گرایانه کیارستمی دارد؛ این فیلمساز به مسائل انسان جهانی بیش از مسائل انسان مسلمان ایرانی توجه میکند و به همین دلیل اگر از معنویت در آثار او نشانی باشد این معنویت ریشه در اخلاق مادی گرایانه دارد تا دین الهی؛ این مشی مورد استقبال محافل سینمایی سکولار در قلب اروپا قرار میگیرد و اساسا وجه اصلی استفاده از کیارستمی در مقام داور در بسیاری از جشنوارههای خارجی اروپایی در همین مولفه مهم نهفته است.