مراد از فلسفه احکام، مصلحت موجود در برخی احکام یا علت آنهاست. در قرآن کریم، در کنار بیان فلسفه فرستادن پیامبران و نزول کتابهای آسمانی، به فلسفه برخی از احکام نیز اشاره شده است. برخی از منابع فقهی شیعه و اهل سنّت نیز به فلسفه احکام پرداختهاند.
رابطه برخی از احکام با فلسفه آن، رابطه علی و معلولی است؛ برخی دیگر، رابطه مقتضی و مقتضا دارند. تنها خداوند و کسانی که از معدن دانش الهی برخوردارند، از فلسفه حقیقی احکام آگاهاند. حضرت فاطمه(س) در خطبه خود به فلسفه برخی از احکام اشاره کرده است:
به فرموده آن حضرت(س)، ایمان، برای طهارت و پاکی از پلیدی شرک و نماز برای پاک شدن از کبر است؛ و زکات، فزونی روزنی و تظهیر جان را در پی دارد. حکمت روزه تثبیت و تحکیم پایههای اخلاص در روح و جان روزهدار است.
فلسفه حج، تحکیم و استقرار پایههای دین و بالا بردن جایگاه آن است و حق و عدل موجب آرامش و اطمینان دلها و اقتدار و اجرای دین میشود و رعایت عدالت در احکام از سوی حاکمان، موجب اطمینان، قرار و ایجاد انس متقابل میان مردم و حکومت میشود.
از نگاه حضرت فاطمه(س) فلسفه امامت، ساماندهی و هماهنگی مکتب و جامعه است، و جهاد و پیکار با دشمنان مایه سربلندی و عزت اسلام میباشد. همچنانکه صبر و استقامت در اطاعت الهی و بروز مصیبتها، زمینه استجابت خواستهها و پاداش اعمال نیک را فراهم میآورد.
امر به معروف، از دیدگاه ایشان برای رواج فضیلتها و واداشتن مردم به خوبیها و نهی از منکر، مانعی بر سر راه بدعتها و عامل پاکسازی دین است؛ و نیکی به والدین، انسان را از قرارگرفتن در معرض خشم خداوند و والدین حفظ میکند. همچنانکه صله ارحام، فزونی جمعیت و طول عمر را به بار میآورد.
آن حضرت در ادامه به فلسفه برخی دیگر از احکام اجتماعی اشاره میکند: به باور ایشان، حکمت قصاص، پاسداری و صیانت از جان انسانهاست. وفا به عهد و پیمان، آمرزش و بخشش گناهان را در پی دارد.
حضرت فاطمه(س) نتیجه درستی ترازو و پیمانه را ازبینرفتن کمفروشی میداند. نسبت ناروا به دیگران، موجب لعنت خداوند در دنیا و آخرت است و پرهیز از آن، رهایی از لعن الهی را در پی دارد.
به فرموده آن حضرت، پرهیز از شرابخواری برای دوری از پلیدی، و پرهیز از سرقت، برای حاکم شدن روح پاکی در جامعه است. همچنانکه پرهیز از خوردن مال یتیم، موجب در امان ماندن از ستم میشود و پرهیز از زنا، قرار نگرفتن در معرض خشم پروردگار را در پی دارد.