مؤلفان کتابهای تراجم و تاریخی اهل سنّت، بیشتر به مسائل حاشیهای و کماهمیت پرداخته و برخی دیگر، جانبدارانه، روایاتی را گزینش کرده و آنها را نقل کردهاند، و به ویژه در مورد حوادث پس از رحلت رسول اعظم(ص) نمیخواستند به گونهای اطلاعرسانی کنند که افکار مسلمانان درباره دستگاه خلافت مخدوش شود. بااینحال، در میان این گزارشها مطالبی وجود دارد که برخی از ابعاد حقیقت را بیان میکند.
در کتاب های تراجم و تاریخی اهل سنّت تأکید شده که مسلمانان جایگاه و احترام ویژهای برای فاطمه(س) قائل بودند. در این کتابها آمده: فاطمه(س) محبوبترین شخص نزد پیامبر(ص) بود؛ آیه تطهیر در شأن فاطمه(ص) و خانوادهاش نازل شده است و او در جهان آخرت، از مقامی والا برخوردار است. پیامبر(ص) دخترش را بهترین زن عالم و سرور زنان امت و اهل بهشت میخواند. هرچند در این موارد گزارشهایی نیز آوردهاند تا از برتری او بر همه زنان عالم بکاهند یا برخی دیگر را همشأن او قرار دهند.
در مورد تولد حضرت فاطمه(س) گزارش مشهور در منابع اهل سنّت این است که آن حضرت پنج سال پیش از بعثت به دنیا آمده تا بدینطریق، ده سال بر سن حضرت افزوده شود و انتقاد شیعه مبنی بر شهادت آن حضرت در سن هیجده سالگی و پیگیری دلایل آن کماهمیت جلوه داده شود.
برخی از جزئیات در خصوص ازدواج فاطمه(س) : خواستگاری برخی از صحابه و نپذیرفتن درخواست آنان، و ولیمه عروسی فاطمه(س) را به تفصیل آوردهاند. در کنار آنها برخی گزارشهای نادرست نیز وجود دارد؛ ازجمله گریه فاطمه(س) از فقر مالی علی(ع) یا تصمیم علی(ع) برای ازدواج مجدد و خشم رسول اکرم(ص) از آن.
در ماجرای فدک با آنکه رسول خدا(ص) فدک را به فاطمه(س) بخشید و فدک سه سال، در اختیار فاطمه(س) بود. ولی این مطلب در گزارش اهل سنت نیامده و تنها ذکر شده که ابوبکر، پس از رسیدن به خلافت، آن را مصادره کرد و دختر رسول خدا(ص) برای بازپسگیری فدک، ابتدا به هبه بودن و سپس به ارث بودن آن استناد کرد و علی(ع) و امایمن را بر گفته خود، شاهد گرفت. ولی خلیفه شهادت آن دو را نپذیرفت و به حدیثی از پیامبر(ص) استناد کرد که پیامبران از خود ارث نمیگذارند (ارجاع به مقاله فدک).
خطبه حضرت فاطمه(س) در مسجد بهندرت و با اختصار نقل شده است در حمله به خانه حضرت فاطمه(س) و شهادت آن حضرت، بیشتر منابع اهل سنت دچار تناقض شدهاند از یک طرف آتشزدن را فقط یک تهدید دانسته و وفات حضرت فاطمه(س) را به گونهای ترسیم کردهاند که گویا گرفتار عارضه خاصی نبوده، از سوی دیگر پشیمانی ابوبکر در آخر عمر از حمله به خانه حضرت، عیادت ابوبکر و عمر از حضرت زهرا(س) در بستر بیماری و ناخشنودی آن حضرت از ایشان را گزارش گرداند.
بیشتر مورخان و راویان اهل سنّت، ماجراهای دیگری گزارش نکرده و یا انکار کردهاند.
نامه ابوبکر مبنی بر بازگرداندن فدک به فاطمه(س) و پاره شدن آن توسط عمر، لگد زدن و سیلی زدن به فاطمه(س) پس از پاره کردن نامه، ضربه قنفذ، قرار گرفتن میان در و دیوار و سقط شدن فرزند فاطمه(س) در جیان این حوادث و شهادت آن حضرت بر اثر آن.
برخی از منابع اهلسنّت برای عادی نشان دادن امور، مدعی نماز ابوبکر بر جنازه آن حضرت با چهار تکبیر شدند و ضمن اعتراف به دفن شبانه، مخفی بودن محل دفن آن حضرت را انکار کردند.