امر به معروف و نهى از منكر، جايگاه ويژه اى در نظام اعتقادى اسلام دارد. على(ع)نيز از اين مفهوم اساسى فراوان سخن گفته است. از منظر امام، امر به معروف و نهى از منكر، امر به همه نيكى ها و بازداشتن از همه مفاسد در حوزه هاى اخلاقى، اقتصادى، سياسى و جز آن است. هدف و غايت دين نيز اجراى بايدها و ترك نبايدها است؛ لذا على(ع)امر به معروف و نهى از منكر را غايت دين و فلسفه حكومت اسلامى مى شمارد. تأمين حقوق مردم، حفظ نظام اجتماعى سالم و تحقق نظارت حكومت اسلامى، از كاركردهاى امر به معروف و نهى از منكر به حساب مى آيند.
وجوب امر به معروف و نهى از منكر، منوط به چند شرط است. شناخت معروف و منكر از ضروريات اجراى اين فريضه است. معروف و منكر بايد از موارد مسلم و قطعى باشند، نه از مواضع اجتهادى. برخى از عالمان، شناخت و كسب علم در اين زمينه را واجب دانسته اند. ديگر شرط امر به معروف و نهى از منكر، توجه به احتمال تأثير آن است. البته فقيهان در اين باره پژوهش هاى بسيار كرده اند. در نظر برخى از آنان، آدمى موظف است زمينه تأثير امر به معروف و نهى از منكر را نيز فراهم كند.
اصرار بر ادامه منكر و ترك معروف ، مايه مفسده نبودن اجراى اين فريضه، و پايبندى آمر و ناهى به گفته هاى خود، شروط ديگر اين فريضه اند. دانستن مراتب امر به معروف و نهى از منكر، اهميت بسيار دارد. منطق اين فريضه، حركت از ساده به دشوار است.
در نظر على(ع)، اين فريضه سه مرتبه قلبى و زبانى و عملى دارد كه يكى برتر از ديگرى است. پرهيز از تجسس و پرده درى و دشنام دادن و مدارا و نرمى و شكيبايى، همه از آداب امر به معروف و نهى از منكر دانسته شده اند. آموزه امربه معروف و نهى از منكر، مسلمانان را به ايجاد سازمانى به نام «حسبه» هدايت كرد كه تنها وظيفه اش امر به معروف و نهى از منكر بود. آغازگر اين حركت، رسول خدا(ص) بود و على(ع)نيز در دوران خلافت خويش به امر حسبه و نظارت بر كاركرد اصناف مى پرداخت. نظارت مستقيم، ناشناس ماندن، تفكيك حقوق شخصى از حقوق عمومى، از اصولى بود كه امام در اجراى حسبه به كار مى بست.