اسما و صفات خداوند

موضوع اسما و صفات الهى از مباحث دیرین اندیشه دینى است و سخنان على(ع) در این زمینه، بى آن که ناظر به نظریه هاى کلامى خاص باشد، سرشار از معارف عمیق است. مباحث لفظشناختى، وجودشناختى و معناشناختى صفات، سه محور کلى موضوع اسما و صفات به شمار مى آیند. صفت، علامتى است بیان کننده وصفى از موصوف، اما اسم، با بیان وصف یا بدون آن بر مدلول خود دلالت مى کند. به عکس این، در معارف اهل بیت(ع) اسم و صفت مترادفند.

 در اندیشه على(ع) شناخت صفات الهى با توحید ارتباط مى یابد. مراتب سلوک دینى نیز با شناخت صفات حق متناظر است. موضوع نفى صفات و استدلال بر نفى هر گونه صفت از ذات بارى در سخنان على(ع) آمده است. با وجود احتمالات گوناگون در تفسیر این امر، اطلاق این سخنان در نفى صفات، قرائن افزون ترى دارد. برخى از سخنان حضرت نیز بر وجود صفت در خداوند دلالت مى کند. پاره اى از این سخنان ناظر به مباحث معناشناختى صفات است، و پاره اى دیگر ناظر به مباحث وجودشناختى صفات. بخش دیگرى از سخنان حضرت در این زمینه، به بحث استقلال و خلقت اسما مى پردازد.

 در مجموع، مى توان گفت که در اندیشه على(ع)صفات قدیم و زاید بر ذات الهى، باطل و نامعقول است. همچنین صفات و اسماى حق، حقایقى مستقل از ذات الهى و مخلوق او به شمار مى آیند. در عین حال، میان خالق و مخلوق بینونت صفتى برقرار است. وجود هر صفت در مخلوق، به معناى امتناع آن در خداوند است. مرتبه بلند توحید، آن است که آدمى هر گونه صفت را از ذات آفریدگار نفى کند. نظریه هاى معناشناسانه صفات در اندیشه متکلمان و فیلسوفان گوناگونند. اما بررسى سخنان على(ع)در این موضوع، معارفى عمیق به دست مى دهد. معرفت «بالکنه» محال است و توان بشرى در شناخت خداوند محدود. معرفت احاطى به ذات و صفات ربوبى و نیز توصیفى که بکوشد به این امر منجر شود محال است. نسبت احاطه و توصیف، نسبت تلازم است. احتجاب حق تعالى از وهم و عقل نیز در سخنان على(ع) آمده است. توصیف و تحدید ملازم یکدیگرند. پس، شناخت توصیفى، ویژه مخلوقات است. میان خالق و مخلوق در ذات و صفات، بینونت در کار است و حجاب معرفتى و حجاب تکوینى ارتباطى مستقیم دارند. با این حال، باب معرفت ربوبى و اسماى او گشوده است. معرفت او ناممکن نیست، بلکه برترین معارف است. پس، استدلال عقلى بر ذات و صفات روا است؛ زیرا حجت و معرفت، بى تعقل به دست نمى آید. على(ع) درباره شناخت فطرى و قلبى از اسما و صفات نیز سخن گفته است. این شناخت، گونه اى از منابع معرفت است. در سخنان اهل بیت(ع) هم از وصف فعلى و هم از وصف سلبى یاد شده است.