به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هشتاد و سومین شماره از فصلنامه علمی پژوهشی قبسات در حوزه فلسفه دین و کلام جدید منتشر شد.
فصلنامه قبسات با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیری آقای دکتر محمد محمدرضایی و با همکاری قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه منتشر میشود.
مقالات ارایه شده در این شماره از مجله علمی پژوهشی قبسات به همراه چکیده مقالات به شرح زیر است:
– واقعگرایی و صدق گزارههای دینی با کدام ساز وکار؟ / محمدباقر سعیدی روشن
چکیده:
واقعگرایی و معرفتبخشی گزارههای متافیزیکی، دینی و اخلاقی از مسائل چالشبرانگیز میان پوزیتیویستها و دینباوران در چند دهه اخیر است. مناقشه در صدق این سنخ قضایا به فلسفه علم پوزیتیویستی ارجاع میشود که مناط اثبات هر نوع واقع را وابسته به تحقیق تجربی نمود. واقع چیست؟ واقعگرایی چیست و پارادایمهای آن کدام است؟ منطق و مناط اثبات صدق گزارههای گوناگون چیست؟ در این مقال ضمن بیان مفهوم واقعگرایی، یعنی اذعان به واقعیتهای مستِقل از فاعل شناسا و اشاره به پارادایمهای واقعگرایی، واقعگرایی انتقادی نقد میشود و از واقعگرایی خاص، یعنی دیدگاهی که متعلق شناخت را غیر از فاعل شناسا دانسته، سهم عین و ذهن را به تناسب در معرفت ملحوظ داشته، بر جامعیت مبادی معرفتی اذعان و علم را بر اساس سنجهپذیری به قطعی و معتبر تقسیم کرده و بر کمالپذیری معرفت انسان باور دارد، حمایت میشود. آنگاه با اشاره به تنوع گزارهها و تکیه بر مفهوم واقع- در هر مورد به تناسب خود- و همینطور تبیین معیار صدق و فلسفه علم مبتنی بر تطابق گزاره با واقع یا خارج و نظر به اینکه هر نوع گزاره متضمن نوعی خاص از واقعیت است، این رویکرد تایید میشود که «هر نوع واقعیتی منطق خاص خود» و «شرایط صدق» مناسب خود را دارد و نمیتوان منطق اثبات گزارههای تجربی را بر تمامی گزارهها تعمیم داد. بر اساس معیار فوق، روش تحقیق در «گزارههای دینی» و اثبات صدق آنها نیز به حسب نوع گزاره معلوم میشود.
– نظریه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه (نظریه حکمت متعالیه تعلیم و تربیت)؛ مفهومشناسی و روششناسی / سعید بهشتی
چکیده:
هدف از مقاله پیش رو پاسخگویی به دو پرسش بنیادین درباره نظریه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه است. پرسش نخست جنبه مفهومشناختی و پرسش دوم جنبه روششناختی دارد. پیش از تبیین مفهومشناختی این دانش فلسفی اسلامی، نُه گام مقدماتی به ترتیب بیان شده است؛ از سوی دیگر به لحاظ نوشتن عنصر روش در تعریف دانش نام برده، دو روش عمده تحقیقاتی این دانش، یعنی «روش استطباقی» و «روش استنتاجی» همراه با مرحلههای هر کدام بهتفصیل معرفی شده است. سپس بر مبنای دو برداشت معنایی گوناگون از دانش بنیادین فلسفۀ اسلامی، دو معنای متفاوت نیز از فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی عرضه شده است: فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اخص و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اعم. فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اخص نیز در دو لایه گذرگاهی و قرارگاهی به بحث گذاشته شده است. سرانجام با توجه به گامهای نهگانه مقدماتی و نیز دو روش پژوهشی نام بردهو همچنین دو معنای اخص و اعم فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، دو تعریف از این دانش فلسفی ارائه شده است. فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اخص، یکی از علوم فلسفی اسلامی است که با سه روش عقلی، نقلی و شهودی به استکشاف و پردازش گزارههای فلسفی و تربیتی برگرفته از نظام حکمت متعالیه- به عنوان منبع گذرگاهی و نیز جامعترین نظام فلسفه اسلامی ـ و قرآن کریم و سنت معصومان (ع) ـ به عنوان منابع قرارگاهی- از یک سو و استطباق گزارههای فلسفی و تربیتی و نیز استنتاج و پردازش گزارههای تربیتی از سوی دیگر همت میگمارد. فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اعم، یکی از علوم فلسفی اسلامی است که با دو روش عقلی و نقلی به استکشاف و پردازش گزارههای فلسفی و تربیتی برگرفته از علوم فلسفی و تربیتی بشری از یک سو و استطباق گزارههای فلسفی و تربیتی و نیز استنتاج و پردازش گزارههای تربیتی از سوی دیگر همت میگمارد.
– فلسفه عرفان در اندیشه استاد مطهری / محمدجواد رودگر
چکیده:
عرفانشناسی یکی از راهبردهای بنیادین دوره جدید و نیازهای کنونی جامعه اسلامی – انقلابی در حال تکوین تمدن نوین اسلامی است. اندیشیدن درباره عرفان اسلامی و تولید فلسفه عرفان اسلامی، برآمده از درک و دردهای عمیق و از اضلاع مهم منظومه اندیشهای استاد مطهری(ره) است؛ وی که به اهمیت فلسفههای مضاف و ضرورت تولید آنها بهویژه در فلسفه اخلاق اسلامی، فلسفه دین اسلامی، فلسفه تاریخ اسلامی و… بهطورکامل پی برد و در گفتارها و نوشتارهای حکیمانه و آیندهنگرانهاش از جمله «وظیفههای اصلی و کنونی حوزههای علمیه» به آنها اشاره کرد. اکنون پرسش این است که استاد شهید در فلسفه عرفان اسلامی چه بینش و گرایشی داشت و عرفان اسلامی را در معانی، مبانی و ساز و کار سلوک تا شهود چگونه بیان و تبیین کرده و نظر و نظریههایش چیست؟ نوشتار پیش رو به برخی از موارد یادشده پاسخ داده و فرضیه تولید فلسفه عرفان اسلامی را به صورت دلالتهای تطابقی، تضمنی و التزامی از میان آثار نوشتاری و گفتاری استاد مطهری جستوجو کرده است.
– فلسفه عمل با نگاهی به دیدگاه علامه طباطبایی در رساله «المنامات و النبوات»/ ابوالفضل کیاشمشکی
چکیده:
در این مقاله مساله تحلیل فلسفی عمل و کنش انسان از دیدگاه علامه طباطبایی در رساله «المنامات و النبوات» مورد بحث قرار گرفته است. جناب علامه با طرح چند اصل فلسفی مهم میکوشد فرایند شکلگیری فعل اختیاری انسان را از منظر فلسفه عمل تبیین کند. اهم اصول مورد نظر ایشان عبارتاند از اصل نیاز، میل و گرایش، اصل توجه، اصل گزینش، اصل ضرورت اعتباری و اصل تشکیک وجودی. دیدگاه علامه با استفاده از این اصول و نحوه تعامل آنها درنهایت ما را به مُدلی از فلسفه عمل میرساند که در عین تشابه با کنشهای فروانسانی و طبیعی- در سطح جمادات، گیاهان و حیوانها- در مرتبه و سطحی بالاتر از مراتب و سطوح وجود و به نحو تشکیکی رخ داده، ویژگیهای متفاوتی را بروز میدهد که منشا انتزاع صفتهای آگاهی و اراده و اختیار میشوند. درنتیجه و بر این اساس هیچ یک از نظریه وحدتانگاری تقلیلگرا و نظریه دوگانهانگاری تباینی، تفسیر درستی از کنش انسانی به دست نمیدهند، بلکه باید نظریه دوگانهانگاری تشکیکی- و مراتبی- را مبنای تحلیل و تبین کنش انسان قرار داد.
– فلسفه مضاف از دید علامه جعفری / ابوالحسن غفاری
چکیده:
در مقاله پیش رو با روش استنباطی و اجتهادی تلاش شده است با تحلیل منظومه فکری علامه جعفری در حوزه فلسفههای مضاف، بهویژه فلسفه علم، به برداشتی از ماهیت فلسفه مضاف از دید وی دست یافته شود. یافتههای مقاله را میتوان به این صورت خلاصه کرد: الف) برخی از مؤلفههای تشکیلدهنده فلسفه مضاف روئوس ثمانیه علوم است که در آثار پیشینیان وجود دارد؛ ب) بنمایههای فلسفه مضاف در اندیشه حکیمان پیشین وجود دارد؛ ج) فلسفه مضاف دانشی ناظر است که اصول و مبانی ثابت و متافیزیکی علوم را به جهت پایداری علم و با هدف عالی حیات انسانی بیان میکند.
– فلسفه مدیریت اسلامی / علیآقا پیروز
چکیده:
مراد از فلسفه مدیریت اسلامی بحثهایی مانند چیستی، ضرورت و چرایی، ثبوت و تحقق کامل و مبانی روشی و محتوایی مدیریت اسلامی است. هدف نوشتار پیش رو کاوش در مسایل چیستی، ضرورت و چرایی، ثبوت و اجرای کامل، مبانی روشی و محتوایی مدیریت اسلامی است. مدیریت اسلامی ترکیبی از رویکردهاست و عبارت است از: شیوه بهکارگیری منابع، برگرفته از آموزههای اسلامی برای دستیابی به هدفها در جهت ارزشهای اسلامی. ضرورت مدیریت اسلامی بیشتر از راه فرهنگ اثبات میشود. این مقوله عینیت خارجی دارد؛ گرچه هنوز به صورت کامل، دانش آن تولید و مدوّن نشده است. رویکردهای تهذیبی، امضایی و تاسیسی مبنای تولید آن قرار میگیرد. این دانش متاثر از مبانی محتوایی مانند الزام شناختی، هستیشناختی، بهویژه انسانشناختی بر پایه کرامت انسانی است. اصل اولی در رهبری، نرمش و در مواردی از آن، بهشدت عمل عدول میشود. کنترل و نظارت شدید غیرمنطقی است. مشارکت در برنامهریزی و تصمیمگیری متناسب با توان کارکنان، لازمه حفظ کرامت آنهاست. نگاه ابزاری به کارکنان صحیح نیست. استفاده از شیوههای آمرانه و استبدادی محض معقول نیست. با توجه به ویژگی حقیقتجویی، اطاعت بیچونوچرا متوقّع نیست و با توجه به دوساحتیبودن او، نظریههای مادی در انگیزش کامل و پاسخگوی همه نیازها نیست. لازم است محققدر تولید مدیریت اسلامی و برای پاسخ به مسایل میان راهحلها (گزارههای اسلامی) و مبانی تردد و تامل داشته باشد تا پاسخهایی دقیق و منطبق بر مبانی را دریافت و ارایه کند. روش تحقیق، کتابخانهای و بر توصیف و تحلیل دادهها استوار است.
– بررسی و نقد نظریه زبان رؤیایی قرآن / جواد محمدی، کرم سیاوشی، ابراهیم ابراهیمی
چکیده:
این پژوهش نظریه «زبان رویایی قرآن» را بررسی و نقد کرده است. پیش از هر چیز عناصر اصلی و مبانی نظریه مذکور و نیز ادلّه آن را بهروشنی و اختصار تبیین نموده، آنگاه به بررسی، نقد و بیان تهافتها و اشکالات آن همّت گماشته است. دیدگاه مذکور با اتخاذ مبناهایی چون تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول- و به عبارت دیگر زبان قوم- و طرح ادلّهای مانند منقولات و ماثورات تاریخی، ساختار و متن قرآن و وجود تناقض در آیات، کوشیده است زبان قرآن را «زبان رویا» و فهم آن را نیازمند تعبیر و خوابگزاری معرّفی نماید. از واکاوی آن مبانی و بررسی این ادلّه به دست میآید که اندیشه «زبان رویا» رویایی بیش نیست و قرآن هرگز زبان خواب را بر نمیتابد. تحقیق حاضر بر شیوه تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع مکتوب سامان یافته است.
– مراتب جسم انسان از نگاه صدرالمتالهین / فروغالسادات رحیمپور، محمود شکری
چکیده:
بدن عنصری، روح بخاری، بدن مثالی و بدن اخروی مراتب گوناگون جسم انسانی هستند که در مقاله حاضر دیدگاه ملا صدرا درباره آنها بررسی میشود. آنچه صدرا درباره روح بخاری گفته است، همانند رأى فیلسوفان پیشین است و دیدگاههای خاص وى بیشتر در حوزه بدن عنصری و مثالی و اخروی قابل پیگیری است. نظر صدرا در باب بدن عنصری و نحوه حضور صور مختلف در آن –که بر مبنای حرکت جوهری اشتدادی صورت گرفته است- دیدگاه مبتکرانهای از ارتباط ساحتهای مادی و مجرد انسان ارائه میدهد. اما دیدگاه او در خصوص بدن مثالی و اخروی در مقایسه با روح بخارى و بدن عنصرى، دیدگاهی بحثبرانگیزتر بوده، درنتیجه نیازمند بررسى دقیق و مشروحی است که بتواند سؤالات و ابهامهای مطرحشده را بهخوبى روشن سازد. مقاله حاضر با بررسی آثار گوناگون صدرا در این خصوص، تلاش میکند تصویر روشنی از دیدگاه وی در این زمینه ارائه نماید و بدین ترتیب به اشکالهای موجود، پاسخ درخوری دهد.
علاقمندان میتوانند جهت تکمیل اطلاعات و تهیه این فصلنامه به وبگاه فصلنامه علمی پژوهشی قبساتیا پایگاه اینترنتی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مراجعه نمایند.