به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی”فلسفه روش تحقیق در علوم انسانی” با ارایه حجت الاسلام علیرضا پیروزمند و نقد حجج اسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه و دکتر رمضان علیتبار روز پنجشنبه مورخ ۲۱ بهمنماه جاری در قم برگزار شد.
در ابتدای این کرسی علمی حجت الاسلام دکتر علیرضا پیروزمند، قایم مقام فرهنگستان علوم اسلامی، در بیان معرفی بحث گفت: در بررسی علوم انسانی به صورت خاص و اعتباریات اجتماعی به صورت عام یکی از سوالات قابل طرح، تقدم بین مبانی نظری و نیازمندیهای عملی است. از یک نگاه همه نهادها و محصولات اجتماعی از جمله نظریات علمی بر بنیانهای نظری استوارند و تغییر این بنیانها به تغییر دستگاههای معرفتی و اجتماعی میانجامد و از سوی دیگر بسیاری از بزرگترین تغییرات اجتماعی و دگرگونیهای معرفتی از تغییر در جهتگیریهای عملی و تحول در نظام نیازمندیهای عینی ناشی شدهاند. با مثالی تاریخی میتوان از تحلیل برهه تاریخی رنسانس غربی این سوال را مطرح کرد که آیا تغییر در روبناهایی همچون نقاشی و مجسمهسازی و ادبیات بود که فرهنگ و ذایقه و طلب اجتماعی را تغییر داد و زمینه را برای گمانهزنی و نشر و پذیرش مبنای فلسفه مدرنیته و پیدایی عالمی جدید فراهم آورد یا بالعکس این تغییر در جهانبینی و نگاه به عالم بود که تغییرات اجتماعی گسترده از دنیای هنر تا سیاست و فرهنگ را پدید آورد.
عضو هیات علمی فرهنگستان علوم اسلامی در ادامه افزود: جامعه دینی ایران معاصر نیز برای نیل به سبک زندگی اسلامی با نیازمندی عملی به الگوهای اداره و پیشرفت کشور متفاوت با مدلهای رایج توسعه غربی مواجه شد و پیگیری این نیاز نشان از ضعف ساختاری دستگاه کارشناسی کشور داشت که دانشآموخته نرم افزار تولید تمدن غرب بود و نمیتوانست عقلانیت و محصولاتی متفاوت تولید نماید و یا دستکم برای چنین تولیدی بهینه و چابک نبود. واکاویهای پژوهشگران نشان از نفوذ مبانی اومانیسم و سکولاریسم و راسیونالیسم در نظریات علوم انسانی رایج داشت ولی در عمل متخصصان مسلمان هم که جهان و انسان و معرفت را به گونهای متفاوت میدیدند و میدانستند در عمل تولیداتی مشابه همکاران غربی عرضه میکردند.
این کارشناس مسایل فرهنگی همچنین در بیان نظام مقایسه مبانی و روشهای تحقیق در علوم اجتماعی تصریح داشت: یکی از راههای هموار کردن تبیین و فهم یک نظریه، ایجاد چهارچوبی برای مقایسه آن با سایر نظریات رقیب یا مشابه است، بههمین منظور در این بخش مدلی برای مقایسه مبانی و روشهای تحقیق ارایه میشود. در ساخت هر مدل سعی میشود تا با ساده سازی و کاهش کمّی عوامل موثر، عواملی که اهمیت و تاثیر بیشتری برای آنها فرض میشود باقی مانده و نظریه به وسیله آنها تبیین شود. این کاهش با راهکارهای مختلفی مثل انتزاع گیری، تقلیل و تحلیل قابل انجام است ولی در فلسفه نظام ولایت، مفاهیم و عوامل به وسیله اجمالگیری و تقوم کاهش مییابند به نحوی که عوامل باقی مانده کل عوامل موثر را ولو اجمالا در بر گیرند.