گناه مردم یا مسئولان؟ تبیین یک سوءبرداشت رایج درباره بلایای جمعی
نوشتاری از حجت الاسلام دکتر قاسم ترخان عضو هیأت علمی گروه کلام اسلامی و الهیات جدید پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی / بخش دوم
پرسش: چرا باران نیامدن را به گناه مردم وصل میکنید؟ آیا در این موضوع نقش گناهانی که مسئولین انجام میدهند برجسته نیست؟
پاسخ: یکی از مطالبی که گفتیم این بود که تأثیر گناه قطعی است؛ اما باید توجه داشت که اولاً گناه به عنوان عامل بلای طبیعی از حیث تأثیرگذاری عمومیت دارد و شامل مردم و مسئولان میشود و نباید آن را در محور خاصی محدود کرد؛ ثانیاً برخی از گناهان از وزن بیشتری برخوردارند.
۱. شمولیت گناهان: همه مردم و مسئولین
در دو سو عمومیت وجود دارد: هم گناه مردم و هم گناه مسؤلان میتواند تأثیراتی داشته باشد و هم تأثیر آن عمومی است یعنی تأثیرات محدود به انجام دهندگان گناه نخواهد بود.
خداوند در آیات متعددی سرنوشت یک جامعه را به اعمال تمامی اعضای آن گره زده است:
در سوره انفال، آیه ۲۵ میفرماید: «وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لَّا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنکُمْ خَاصَّهً…»؛ «و از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمیرسد (بلکه همه را دربرمیگیرد)…» ) تفسیر المیزان (ترجمه)، ج۹، ص۶۴-۶۵).
الف) این آیه از سویی به قشر خاصی خطاب نکرده است و شامل همه میشود؛ یعنی تأکید بر گناهان مسئولان و حاکمان، به معنای نادیده گرفتن مسئولیت تودهٔ مردم و توجیه رفتارهای عمومی آنان و نقشی که گناهان آنان میتواند داشته باشد نیست.
در متون دیگر هم که مصادیق گناهان مؤثر بر بلاهای طبیعی، اخلاقی و اجتماعی بر شمرده میشود (مانند ظلم و ستم (سوره یونس، آیه ۱۳)، تفرقه و اختلاف (سوره انفال، آیه ۴۶)، توزیع ناعادلانه ثروت (سوره توبه، آیه ۳۴)، فقدان امر به معروف و نهی از منکر، ) گروه خاصی مورد خطاب قرار نگرفتهاند و همه افراد را شامل میشود.
ب) از سوی دیگر، آیه بیان میکند که عذاب الهی یا پیامدهای منفی گناه، میتواند دامن همه جامعه را، حتی افراد خوب را، بگیرد اگر گناه در جامعه شیوع پیدا کند و کسی برای جلوگیری از آن اقدام نکند.
در سوره رعد، آیه ۱۱ بیان شده است: «…إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ…»؛ «…به راستی که خداوند حال قومی را تغییر نمیدهد تا زمانی که آنان آنچه را در خودشان است (از صفات و اعمال ناشایست) تغییر دهند.»
این آیه تغییر در سرنوشت یک “قوم” (جامعه) را منوط به تغییر در “خودشان” (جمعی) میداند.
۲. اسباب قویتر در تأثیرگذاری: نقش محوری گناهان مسئولان
اگرچه گناه همه افراد در سرنوشت جامعه مؤثر است، اما گناهان صاحبان قدرت و نهادهای اجتماعی تأثیر به مراتب گستردهتر و مخربتری دارند. این یک اصل عقلی و شرعی است که در منابع دینی بر آن تأکید شده است.
از نظر منطق عقلی روشن است که یک تصمیم غلط یا یک گناه از سوی یک حاکم، مدیر یا قاضی، میتواند کل یک کشور را به فلاکت بکشاند، اقتصاد را نابود کند، یا عدالت را در جامعه از بین ببرد. در حالی که گناه یک فرد عادی معمولاً دایره تأثیر محدودتری دارد.
در متون دینی با روایاتی از این دست مواجهیم:
در حدیث پیامبر اکرم (ص) فرمود: «إِذَا وُسِّدَ الْأَمْرُ إِلَى غَیْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَهَ» (وقتی کار به نااهل سپرده شود، منتظر قیامت باش [یا فروپاشی را انتظار بکش]). (ابوالقاسم پاینده؛ نهج الفصاحه ج ۱ ص ۲۰۲، حکمت ۲۴۶)؛ این حدیث نشان میدهد که “نااهلی” و خطای مسئولان، یکی از علائم و دلایل اصلی فروپاشی جوامع است.
امام علی (ع) در نامهای به مالک اشتر درباره والیان و فرمانداران میفرماید: «فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنَ النَّاسِ أَحَدٌ أَقْدَمَ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى فِی کَبِیرِ جُرْمٍ مِنْ إِمَاءٍ سُوءٍ…»؛ بیگمان هیچ کس از مردم، در ارتکاب گناه بزرگ، جسورتر به درگاه خداوند متعال از حکمرانان بد نیست… (نهج البلاغه، نامه ۵۳). این بیان حضرت به وضوح نشان میدهد که گناهان مسئول ظالم، از بزرگترین گناهان نزد خداوند است زیرا آثار شوم آن کل جامعه را دربرمیگیرد.
در نهایت، هرچند گناه هر فردی در سرنوشت جمعی اثر دارد، اما “میزان تأثیر” یکسان نیست. گناهان نهادهای حاکمیتی، مسئولان، مراکز فرهنگی و اقتصادی به دلیل “دایره نفوذ گستردهتر” و “الگو بودن” آنها، به عنوان “اسباب قویتر” در جریان سنتهای الهی اجتماعی عمل میکنند. بنابراین، در تحلیل مشکلات یک جامعه، اگرچه باید به اخلاق عمومی توجه کرد، اما مسئولیت نخبگان و صاحبان قدرت، بسیار پررنگتر و حیاتیتر است.











