به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر محسن ردادی عضو هیأت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه در مورد اقدام اخیر اسرائیل علیه کشورمان به گفت وگو با خبرگزاری تسنیم، پرداخته است که در ادامه می خوانید.
تسنیم: با توجه به اقدام اسرائیل علیه کشورمان در بامداد شنبه، دیدیم ضمن دفاع نیروهای مسلح و حفظ آرامش مردم، اخلالی در زندگی روزانه مردم اعم از هجوم به فروشگاهها، کمبود کالاها، ناآرامی و غیره صورت نگرفت. شما این واکنش جامعه را چطور تحلیل میکنید؟
ردادی: دربارهی اینکه در این حادثه اخلالی در زندگی مردم صورت رخ نداد، باید گفت این را بهحساب اطمینان مردم به هدایت جامعه توسط عقلا و رهبریِ قدرتمند و همچنین اطمینان به توانمندی نیروهای نظامی در دفاع از کشور مرتبط دانست. یعنی مردم مطمئن بودند نیروهای نظامی کشور به اندازهی کافی قدرتمندند تا مقابل همه تهدیدات بایستند.
بنابراین وقتی این اقدام اسرائیل علیه کشورمان صورت گرفت، شاهد بودیم که مردم زندگی روزانهشان را داشتند؛ برخی در پارکها ورزش صبحگاهیشان را انجام دادند و مدارس هم باز بود و کلاسها تشکیل شد. در این ماجرا دیدیم کوچکترین اتفاقی نیفتاد؛ البته یک بخش از این روال عادی بهواسطهی شجاعت مردم ایران نسبت به شهروندان رژیم صهیونیستی است؛ همان زمانی که حریم ایران مورد تجاوز قرار گرفته بود و زندگی عادی جریان داشت، شهروندان رژیم صهیونیستی به پناهگاه رفته بودند.
زندگی صهیونیستها در وضعیت ازهم گسیخته قرار دارد؛ بسیاری از مردم ساکنان سرزمینهای اشغالی آوارهاند و از محل زندگیشان خارج شدند و جرأت بازگشت به آن را ندارند. هر کسی دچار ناامنی میشود به محل زندگی خود و جایی که آرامش دارد پناه میبرد، این محل آرامش میتواند دامن مادر، وطن و یا شهر خود باشد. مردم ایران چون در سرزمین خود یعنی سرزمینی که هزاران سال پدرانشان اینجا زندگی کردند، زیست دارند احساس آرامش میکنند یعنی نمیخواهند فرار کنند.
مردم ایران حس میکنند که این سرزمین به ایشان آرامش میدهد و امن است؛ همانطور که برای پدرانمان امن بوده، برای ما هم امنیت فراهم میکند. اما صهیونیستها چنین تصوری ندارند گویا آنها در درونشان هم میدانند اشغالگرند و بنابراین هر اتفاق و تهدیدی که رخ داد، باید از فرار کنند. گویا آنها میدانند که بهصورت عاریهای و موقت در فلسطین زندگی میکنند. محل زندگی موقت انسان هیچوقت به فرد آرامش نمیدهد و در مقایسه با رفتار شهروندان ایرانی میبینیم که صهیونیستها به چه ترتیبی میترسند و فرار میکنند.
مردم اسرائیل با همهی پناهگاههایی که برایشان ساخته شد، با گنبدهای بهاصطلاح آهنین، سامانههای دفاعهای ضدموشکی چند لایه و غیره آرامش ندارند. اما در مقابل، مردم ایران میدانند که این سرزمین متعلق به آنهاست و این حس را دارند که باید از آن دفاع کنند و فرار نمیکنند؛ صهیونیستها اینطور نیستند و سریعاً دست به فرار میزنند.
تسنیم: در این ماجرا شاهد بودیم تمامی اقشار، گروهها، بازیگران، ورزشکاران و غیره و همچنین احزاب سیاسی این اقدام را محکوم کرده و بر حفظ تمامیت ارضی کشور تأکید داشتند. این اجماع داخلی بر محکومیت تجاوز اسرائیل را چگونه رقم میخورد؟
ردادی: تمام کسانی که نسبت به کشور عُلقهای داشته و نسبت به وطنشان علاقهای دارند، به این ماجرا واکنش نشان داده و از تعرض به سرزمینمان ابراز نارضایتی کرده و این را محکوم کردند.
عموم و قاطبهی مردم این درک را داشتند و باید این نگاه تقویت شود. مردم فهمیدند که موضوع فقط جمهوری اسلامی نیست بلکه بحث ایران هم هست؛ به هیچ عنوان بحث ایدئولوژیک، بحثهای عدالتطلبانه، بحثهای جهانیاندیشی و … مطرح نیست. این موضوع کاملاً ملی بوده و مردم ایران کاملاً درک کردند که تعرضی به سرزمینشان صورت گرفته و این به هیچ عنوان قابل توضیح، توجیه و چشمپوشی نیست.
بنا بر این بود که مردم ما نسبت به این موضوع واکنش جدی از خود بروز دادند. این درک درستی است که مردم از یکطرف خطر را درست تشخیص دادند که رژیم صهیونیستی با کلیّت ایران مشکل دارد و نه فقط جمهوری اسلامی؛ مردم میدانند دشمن میخواهد سرزمینی را نابود کند که دیگر در آن امثال سلیمانیها، نیلفروشانها و سپاه پاسداران و غیره بیرون نیاید. بنابراین با کلیت این سرزمین مشکل دارند نه با شخص، اعتقاد و نگاه خاص.
لازم است این درک تقویت شود و رسانهها نیز مورد پردازش قرار دهند که همهی مردم با هر سلیقهی سیاسی و وجود هر اختلافنظری، بر سر سرزمین توافق و اشتراک نظر دارند که هر نوع تعرضی نسبت به این آب و خاک صورت بگیرد، باید با قاطعیت پاسخ داده شود و واکنش جدی مردم را در بر خواهد داشت؛ در این ماجرا نیز همینطور شد. باید به درک و بصیرت مردم آفرین گفت و از آن استقبال کرد.
نکتهی بعدی اینکه موضوع فراتر از این واقعه و اتفاق است؛ این واقعه رخ داد و میگذرد و پاسخ متناسب خود را دریافت میکند اما یک موضوع راهبردی و بلندمدتتری باید در ذهن سیاستمداران نقش ببندد. دربارهی بسیاری از کسانی که نسبت به اصلاح امور ناامید هستند، امروز جا برای آشتی و اینکه به نظر مشترک برسیم و با گفتوگو اختلافنظرها را رفع کنیم، وجود دارد.
این واقعه بر نگاه کسانی که فکر میکنند مردم از دست رفتهاند و نگاه مردم کلاً از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی متفاوت شده و دیگر این مردم، مردمِ سابق نیستند، خط بطلانی کشید و نشان داد نقطه مشترکی بین همهی ما مردم ایران وجود دارد که میشود بر سر آن به اشتراک نظر رسید.
لازم است این نکته را اضافه کنیم که، دولت اعلام کرده وفاق ملی را دنبال میکند و این فرصت خوبی است که دولتمردان، نمایندگان مجلس و مابقی بخشهای حکمرانی به این موضوع توجه داشته باشند و بر نقاط مشترک تأکید داشته و بکوشند با گفتوگو با مردم و ایستادن بر سر نقاط مشترک، وحدت کلمهای که مد نظر امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب است را محقق کنند.
ما باید جملات، عقاید، باورها و گفتمان مشترکی تولید کنیم که همه در آن جانمایی شوند. گفتمان وطندوستی، دفاع از کشور و تلاش برای پیشرفت کشور گفتمانی است که همهی مردم در آن جا میشوند و نباید از این گفتمان هراس یا ترسی داشته باشیم و یا آن را پس بزنیم. بلکه نقطه بسیار مهمی برای گفتگو و اشتراک نظر و همچنین رسیدن به یک توافق ملی است.
تسنیم: در این قضیه دیدیم اقشار مختلف مردم و حتی آنانکه در موضوعات اقتصادی گلهمندی داشته و در مشکلات بهسر میبرند نیز به میدان محکومیت این تجاوز آمدند و خواستار حفظ تمامیت ارضی کشور شدند. تحلیل شما از این واکنش چیست؟
ردادی: در همهی کشورها نارضایتی وجود دارد و کشور ما هم از این مستثنی نیست اما مهم است آن بخش از عقاید، باورها و اشتراکات موجود بین جامعه به اندازه کافی بزرگ باشد که کشور هویت خود را حفظ کند. وقتی خطری یک کشور را تهدید میکند و تهدیدی رخ میدهد، بعضی از افراد دچار از هم گسیختگی میشوند یعنی مردم از هم دور شده و همدیگر و مسئولان را سرزنش میکنند اما این اتفاق اصلاً در کشور ما رخ نداد یعنی علیرغم اینکه در ماه اخیر فشارهای اقتصادی بعضاً بیشتر هم شده و مردم در فشار قرار گرفتند اما بهقدری هوشمندند که میدانند فشارهای اقتصادی یکی-دو ماه اخیر بر مسئولیتشان نسبت به کشور و یکدست بودن، همصدایی و دفاع از کشور اثر نمیگذارد.
نکتهی مهم بعدی، موضوع رهبری است؛ مردم احساس و درک میکنند که رهبریِ قدرتمند، هوشمند و عاقلی در این کشور وجود دارد و امور ذیل او به پیش میرود. واقعیت این است که بخش عمدهای از تابآوری مردم و بخش مهمی از آرامش جامعه در این واقعه و وقایع مشابه، متکی به این است که احساس میکنند سکاندار کشور و نظام فرد کارآزموده، توانمند، مدیر و مدبر است، به مردم اهمیت میدهد و دارای تجربهی کافیست و تصمیمات صحیح اتخاذ میکند.
جامعه میداند در این وقایع پیچیدهای که هر تصمیمی هزینههای خود را در بر دارد و شاید نمیشود تصمیم کامل و جامعی گرفت، مردم ما به اینکه رهبری میتواند درستترین تصمیم را بگیرد اعتماد دارند و این تصمیم به مردم آرامش داده و موجب تابآوری مضاعف کشور میشود. این اعتماد موجب میشود گلهها و نارضایتیها با درک صحیح از شرایط، اینجا سر باز نکند و مردم موضوعات را از همدیگر تفکیک کنند.