به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سومین نشست علمی از سلسله نشست های همایش ملی کودک، عرفان و سلامت معنوی با عنوان «مثنوی کاوی با کودکان (پرورش هوش معنوی)» توسط دبیرخانه همایش با مشارکت دانشگاه بین المللی امام رضا علیه السلام پنج شنبه ۲۷ آذر ماه ۱۴۰۴، در اتاق جلسات کوثر دانشگاه امام رضا علیه السلام به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
سومین نشست همایش کودک و عرفان و سلامت معنوی است تحت عنوان «مثنویکاوی با کودکان (هوش معنوی)» که به همت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام رضا علیهالسلام برگزار شده است؛ با حضور آقای دکتر مهدی فردوسی مشهدی، پژوهشگر و استاد دانشگاه، و با دبیری آقای دکتر حمیدرضا نویدمهر، مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام رضا علیهالسلام.
این نشست علمی با ارائه دکتر مهدی فردوسی مشهدی پژوهشگر و استاد دانشگاه و دبیری آقای دکتر حمیدرضا نویدمهر، مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام رضا علیهالسلام برگزار شد.
در آغاز، دبیر علمی جلسه از برگزارکنندگان همایش کودک و عرفان و سلامت معنوی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از مشارکت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تشکر نمود. آنگاه به طرح موضوع پرداخت و سخن را به جناب آقای دکتر فردوسی مشهدی سپرد.
دکتر مهدی فردوسی مشهدی نیز کلام خویش را در چهار بخش تقسیم نمود و به تبیین هر بخش پرداخت.
بخش اول دربارهٔ چیستی هوش است که در بین تعریفهای متعدد، یک تعریف را برگزید که هوش به معنای ظرفیت یا امکان یا به تعبیر تسامحی به معنای توانایی یا استعداد است.
بخش دوم دربارهٔ چیستی هوش معنوی است و دارای دو مقدمه است. مقدمهٔ اول دربارهٔ معنای معنویت و مقدمهٔ دوم دربارهٔ ارکان هوش معنوی است. در مقدمهٔ اول، معنویت از معنا گرفته شده و معنا در چهار معنا به کار رفته؛ معنا در برابر ماده؛ در برابر صورت؛ در برابر لغو؛ در برابر لفظ. اگر در برابر ماده باشد و ماده به معنای محسوس باشد، معنوی یعنی غیر محسوس و غیر ملموس است؛ پدیدهٔ غیر محسوس. این یک تعریف هستیشناسانه است. اگر در برابر صورت و صورت به معنای ظاهر باشد، معنوی یعنی غیر ظاهری که همان باطنی است؛ درک امور باطنی. این یک تعریف معرفتشناسانه است. اگر در برابر لفظ و معنا مدلول آن باشد، معنوی یعنی مدلولی؛ معنوی یعنی فراتر از ملفوظات و کشف مدلول است. این یک تعریف زبانشناسانه است. اگر در برابر لغو و بیهوده و بیقصد باشد، معنا یعنی مقصود و با هدف. این یک تعریف روانشناسانه است. در معنویت هر چهار تعریف را میشود مد نظر گرفت.
مقدمهٔ دوم نیز به ارکان معنویت توجه میدهند و به گفتهٔ یکی از اندیشمندان اشاره میکنند که انسان دارای سه ساحت شناختی، عاطفی و ارادی است. بر این اساس به دوازده رکن هوش معنوی میپردازند و در هر یک به اشعاری از مولانا در مثنوی اشاره میکنند. ارکان هوش معنوی در ساحت شناختی و معرفتی عبارتند از: خویشتنآگاهی، به معنای تمرکز بر خود؛ خوداندیشی، به معنای استقلال رأی؛ ارزشمندی و بینشمندی به معنای آرمان و هدف کلان و عالی من؛ کلاننگری، به معنای نگاه از بالا به تصویر کلی زندگی؛ کلیشهزدایی به معنای از بین بردن چارچوب بستهٔ ذهنی و فکری. اما ارکان هوش معنوی در ساحت ارادی عبارتند از: پرسشمندی و چرامندی؛ دشواریپذیری یعنی استواری؛ دیگرگونخواهی و آرمانخواهی. ارکان هوش معنوی در ساحت عاطفی عبارتند از: دیگرخواهی به معنای شفقت و مهربانی؛ فروتنی این که عضوی از کل جهان هستم نه مرکز جهان؛ خودانگیختگی به معنای زیست در حال.
آقای دکتر فردوسی به بخش سوم یعنی نسبت مثنوی و کودک میپردازد و در این راستا به سه گام اشاره میکنند: یکی مثنویدانی، دوم مثنویخوانی و سوم مثنویکاوی. در مثنویدانی به کتاب مثنوی الأطفال نوشتهٔ میرزا محمودخان مازندرانی، ملقب به «مفتاحالملک و رموز» اشاره میکنند که مثنوی را تلخیص و بعد از دشوارزدایی، اشعار متناسب با کودکان را گردآوری کرده است. در مثنویخوانی نیز گسترش سنت شاهنامهخوانی به مثنویخوانی کشیده شده تا اینکه به امروز به مثنویکاوی رسیده که برای ارتقای هوش معنوی و پرورش آن دوازده رکن به کار میرود.
در نهایت بخش چهارم به این پرسش پاسخ داد که ما در حوزهٔ مثنویکاوی به دنبال چه هستیم؟ چه الگویی داریم که البته پاسخ آن را به همراه دیگر بخشها در مقالهای تبیین خواهند کرد. اما در این نشست به پانزده گام اشاره میکنند که عبارتند از: اول: هدفگذاری؛ دوم: اندامشناسی؛ سوم: موضوعشناسی؛ چهارم: پیامشناسی؛ پنجم: مسئلهگزینی؛ ششم: غربالگری؛ هفتم: ساماندهی؛ هشتم: فراوری؛ نهم: پیریزی و پیرنگری؛ دهم: سازگارسازی؛ یازدهم: برانگیزانندگی؛ دوازدهم: مفهومسازی و صورتسازی؛ سیزدهم: تحقیق دادهها؛ چهاردهم: نتیجهگیری و استخراجسازی و پانزدهم: بررسی آن نتیجهها.











