فلسفه اسلامی؛ از بنیان تا جامعه

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به مناسبت روز بزرگداشت علامه طباطبائی(ره) هم اندیشی تخصصی با موضوع “جایگاه‌ فلسفه اسلامی” توسط گروه فلسفه پژوهشگاه چهارشنبه ٢۱ آبان ماه ۱۴۰۴ به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

دکتر سیداحمد فاضلی عضو هیأت علمی دانشگاه قم در این هم اندیشی با موضوع فلسفه اسلامی، از بنیان تا جامعه به ارائه مباحث خود پرداخت که متن آن در ادامه می‌آید: 

 اگر چه سیستمی که مشتمل بر مراحل بلوغ عملیاتی شدن ایده‌ها در علوم انسانی باشد کمتر مطرح است، اما در حوزه علوم و فنون مسیر نسبتاً مشخصی را طی می‌کند. این مسیر مشتمل بر سه مرحله تحقیق، توسعه و عملیاتی شدن می‌باشد که در ۹ مرحله مشخص طی می‌شوند. این ۹ مرحله عبارتند از: اول، مطالعات علمی برای ویژگی‌های بنیادین که فردی است و خود پژوهشگر متصدی آن است. دوم، اصول اساسی و عملکرد مرحله دانشی مورد بررسی قرار می‌گیرد، به گونه‌ای که هنوز تحلیل و آزمایشی وجود ندارد. پژوهشگر اجزای اساسی تحقیق را شناسایی کرده است. در مرحله سوم، آغاز عملی و تحقیق توسعه‌ای وجود دارد. اقدامات عملی پیش‌بینی‌های مرحله دوم بررسی و تایید می‌شود. مطالعات تحلیلی، مدل سازی و مقیاس گذاری انجام می‌شود و بررسی سطح کیفیت عملکرد اجزای تحقیق شناسایی و نیز اثرات متقابل مولفه‌های پژوهش برشماری می‌گردد.

در مرحله چهارم، نمونه تولید می‌شود و در محیط آزمایشگاهی تایید می‌گردد. بدین منظور، اجزای تحقیق از منظر انسجام آنها بررسی می‌شوند و میزان دقت با اغماض مشاهده می‌گردد و اگرچه در حد چهارچوب تحقیق باقی مانده است، توسط کاربر متخصص قابل اجرای محدود است. در مرحله پنجم، نمونه در محیط آزمایشگاهی تایید می‌شود و میزان دقت در تهیه نمونه افزایش می‌یابد و به همین نسبت، میزان دقت در عملیاتی شدن پژوهش نیز افزایش می‌یابد. در محیط آزمایشگاهی و شبیه سازی شده، اجرا با صحت بالاتری انجام می‌شود بنابراین اطراف و اضلاع پژوهش و مولفه‌های آن واقعی‌تری می‌گردند. در نمونه اولیه عملاً مولفه‌های واقعی تولید و اجرا می‌شود و فرایند رسیدن به آن بازنگری می‌گردد. اگر پژوهش آثاری در مولفه‌های یاد شده دارد، در این مرحله آن آثار تجزیه و تحلیل می‌شوند. در مرحله ششم، نمونه اولیه و مدل پژوهش سیستمی در محیط شبیه سازی شده به صورت اجرایی تجربه و آزمایش می‌شود، به گونه‌ای که نمونه به دست آمده در مرحله پنجم در سطح ششم مورد اثبات کاربری قرار می‌گیرد.

البته راستی‌آزمایی دقیق‌تر از سطح پنجم می‌گردد. برنامه تولید نهایی جهت اجرا توسط کاربر نهایی (غیر متخصص) تدوین می‌شود. توجه کردنی است که الان به نقطه‌ای رسیده‌ایم که می‌توان فرایند کنترل پروژه را برای رسیدن به نتیجه تحقیق پایه‌ریزی کرد. در مرحله هفتم، محصول اولیه در یک محیط عملیاتی اجرا می‌شود و مهم اینجاست که نمونه اولیه تحقیق یا نظریه در یک سیستم عملیاتی که طرح‌ریزی شده است قرار می‌گیرد و به صورت متعارف این مرحله را صفر درصد از بلوغ یک نظریه و تکنولوژی می‌نامند. در مرحله هشتم، روند حقیقی نظریه یا تکنولوژی و اثبات عملکرد آن از طریق تجربه عملیاتی و آزمایش می‌شود که در آن از بلوغ یک نظریه یا تکنولوژی به نقطه‌ای رسیده‌ایم که نظریه یا تکنولوژی مذکور در شکل نهایی خود و تحت شرایط مورد انتظار کار می‌کند. آزمون‌های توسعه و ارزیابی در این مرحله واقع هستند که مشخص می‌کنند چگونه این نمونه یا نظریه به جامعه تسری پیدا کند. در مرحله نهم، سیستم حقیقی از طریق انجام آن در عمل به صورت موفقیت آمیز به اثبات می‌رسد که در آن تحت شرایط عملی، عملکرد نهایی نظریه یا تکنولوژی در این سطح به اثبات می‌رسد. ارزیابی نهایی تکمیل می‌شود. برنامه آموزش، پشتیبانی، نگهداری و نظائر آن آماده‌سازی می‌شود. موارد مربوط به مخاطرات، اثرات، ایمنی و نظائر آن شناسایی و تعدیل می‌شوند و در نهایت عملکرد نهایی تکنولوژی یا نظریه در شکل نهایی‌اش و تحت شرایط عملی تثبیت می‌شود.

چنانچه در مقدمه نیز گفته شد، مراحل برشمرده شده در مورد تکنولوژی عملی می‌شوند اما آنچه در بخش دوم یادداشت بنده مورد تایید است، آن است که در مقوله فلسفه و روش جاری آن در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها، وظیفه طراحی شده توسط نهادهای دانش برای حوزه کلاس‌های درسی حوزه و دانشگاه در مراحل اول و دوم و در نهایت به صورت بسیار موردی در مرحله سوم خلاصه می‌شود. پس، وظیفه محول شده به کلاس‌های جاری و مدل متعارف حوزه‌ها و دانشگاه‌ها در مسئله فلسفه، اگر با فرایند تبدیل ایده به عملکرد مقایسه شود، متوجه به دو مرحله نخستین است و مطالبه وظایف مراحل پس از آن از نهادی که متصدی ذاتا متصدی مراحل قبل از آن است، مغالطه نهادی است. با این تفاصیل، بخش آموزشی سنتی فلسفه در حوزه و دانشگاه عملکرد خود را به صورت قابل قبولی انجام داده است و این شبهه که فلسفه قابل تبدیل به اجرا در جامعه نیست، صحیح نمی‌باشد.

پرواضح است مراد گوینده این نیست که روش‌ها مورد تجدید نظر قرار نگیرد و مباحث روزآمد به کلاس‌ها و پژوهش‌های بنیادین اضافه نگردد، اما آنچه واضح است، این اضافه شدن و تغییر که در ذات هر سنت آموزشی وجود دارد، هنوز در همان دو مرحله اول از نخستین مراحل نه گانه واقع است. نهادهای دیگری وجود دارند یا بایستی وجود داشته باشند که وظیفه بنیادین و ذاتی آنها ایفای نقش در فرایند تبدیل یک ایده به عملیات از مرحله سوم به بعد جایابی می‌شود.