نقد و تحلیل مساله‌محور، نقد جامع محسوب نمی‌شود

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،  نشست بررسی و نقد کتاب «جمال و جلال رمان» نوشته استاد احمد شاکری، به همت گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با مشارکت خانه علوم انسانی ایران روز یکشنبه ۴ آبان ماه ۱۴۰۴، در محل تالار ایوان شمس معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران برگزار شد.

در این نشست، محمدرضا سنگری، احمد شاکری، زهرا حیاتی و فرانک جمشیدی به بررسی و نقد کتاب «جمال و جلال رمان» پرداختند.

دکتر محمدرضا سنگری در ابتدای این نشست طی سخنانی اظهار کرد: جشنواره‌ها ظرفیت‌های مناسبی برای امتداددهی به جریان‌های نقد و پژوهش محسوب می‌شوند. پیشنهاد نقد مجموعه آثار برجسته جایزه جلال آل‌احمد چندین هدف عمده را به صورت پایاپای دنبال می‌کند؛ نقد و تحلیل آثار و کشف ظرفیت‌ها و استعدادهای بالقوه و بالفعل ادبی آنها و در نتیجه تولید روایت علمی در امتداد جایزه ادبی و دیگر، تعیین وزن و اهمیت آثار برگزیده یا نامزد‌شده به عنوان آثار برتر دوره‌های یک ساله از این جمله‌اند.  امری که تا پیش از این سابقه نداشته است و می‌تواند نشانه حرکت رو به جلو و اراده بر اصلاح و پیشرفت این جایزه ادبی ملی از سوی متولیان و برگزارکنندگان آن باشد.

سنگری ادامه داد: برخی جشنواره‌های ادبی به لحاظ انتساب به حاکمیت از اعتبار، رسمیت، ابعاد ملی و جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. جایزه ادبی ملی جلال آل‌احمد که به تصویب شورای عالی انقلابی فرهنگی تأسیس شده، نسبت به جوایز ادبی دیگر از امتیاز قابل توجهی برخوردار است. فارغ از قضاوت‌ها درباره ادوار برگزاری این جایزه ادبی و فراز و فرودهای آن و قوت و ضعف‌های علمی و عملی در فرایندهای اجرایی و انتخاب‌ها، جایزه جلال آل‌احمد همچنان مهمترین جایزه ادبی کشور محسوب می‌شود.

در ادامه این نشست دکتر زهرا حیاتی گفت: این کتاب ترکیبی از نقد، فرانقد و گزارش سیاستی است و هم‌زمان این سه بعد توسط نویسنده به پیش می‌رود.  در این کتاب مطالعه موردی از نگاه یک منتقد متعهد صورت می‌گیرد. مولف می‌کوشد تا به سیاستگذار فرهنگی پیشنهاد اجرایی و عملیاتی برای آینده ‌دهد. مولف در این کتاب ایستاده در میانه نقد دانشگاهی و نقد محفلی و جریانی است. البته اقتضائات نقد دانشگاهی را باید مراعات نمود. نکته دیگر اینکه بومی‌نگاری نقد به جای بومی‌سازی نقد در این کتاب در دستور کار نویسنده قرار دارد.

حیاتی ادامه داد: نکته مهم در خصوص کتاب حاضر،‌ ترجیح مولف مبنی بر تبیین مبانی نظری پنهان بر مبانی آشکار آثار منتخب است. مولف در واقع هر رمان را بر اساس مسئله‌ای که آن رمان مطرح می‌کند، نقد می‌کند. هر رمان فرضیه و نظریه پنهان برای خود دارد. وقت آن رسیده که آقای شاکری بعد از سال‌ها نقد مبانی نظری در آثار مختلف‌شان، درس‌نامه یا مانیفست نقد ادبی خود را بیان کنند.

در بخش دیگری از این نشست فرانک جمشیدی گفت: از حیث روش‌شناختی بیشتر به این کتاب نگاه کرده‌ام و برای من مهم است که بدانم مسئله نویسنده در این کتاب چیست و این مسئله تا چه حد در عداد مسائل نویسنده در آثار دیگرش است. این پیوستگی بسیار مهم است. همه ارکان یک پژوهش از مسئله پژوهش بر می‌خیزد.  مسئله باید بیان دقیق و منسجمی داشته باشد. مسئله دقیق یعنی اینکه می‌خواهد محقق به چه چیزهایی بپردازد و به چه چیزهایی نمی‌خواهد بپردازد.

جمشیدی افزود: مخاطب مجموعه نقد جمال جلال رمان بی‌تردید، فراتر از نویسندگان این آثار بوده است. پیش از هر چیز در این مجموعه تلاش شده است روشمندی نگارنده در ورود و تحلیل و نقد آثار داستانی در معرض تامل و تحلیل و ارزیابی مخاطبان ادبیات داستانی قرار گیرد. سپس یافته‌های منتج از کاربست روش معهود به درنگ گاهی درباره سیر و صیرورت ادبیات داستانی معاصر بینجامد.

در ادامه این نشست محمدحسن شاهنگی گفت: اگر ناظر به عنوان کتاب «جمال و جلال رمان»، جمال را به وجه زیبایی‌شناسانه بررسی آثار منتخب منعطف بدانیم و جلال را به وجه کارکردشناختی قالبی به نام رمان منتسب بدانیم، شاید این سوال در ذهن شکل بگیرد که بعد غایت‌شناسانه رمان ذیل کلید واژه کمال،  مشخصاً در آثار پنج‌گانه داستان‌های بیروط؛ غمسوزی؛ فصل توت‌های سفید، گروگانکشتگی و سفر به آتش چه می‌شود؟ آیا نویسنده محترم به این بعد هم التفات داشته است؟

دکتر احمد شاکری در انتهای این نشست گفت: کتاب جمال و جلال رمان،‌ نقد پنج نامزد بخش داستان بلند و رمان جایزه ادبی جلال آل‌احمد شامل داستان‌های بیروط؛ غمسوزی؛ فصل توت‌های سفید، گروگانکشتگی و سفر به آتش با محوریت مسایل داستان دینی، داستان فلسفی، داستان انقلاب اسلامی و داستان دفاع مقدس است. مجموعه نقدهای گردآمده در این کتاب تنها تطبیق معیارها و مبانی و کاربست روش‌ها برای تولید نتیجه و محصول نیست. بلکه در نقدها تمرکز ویژه‌ای بر مسئله محوری مورد نظر در نقد و تبیین مبانی و معرفی ساختارهای نقد صورت گرفته است. این بدان جهت برای نگارنده با اهمیت بوده تا از قِبَل آن بتواند چارچوب‌های نظری مورد نظر خود را با مخاطبان این مجموعه به اشتراک گذاشته و بحث را از محصول نقد در ساحت‌هایی به مبانی و ساختارها و رویکردهای نقد بکشاند.

شاکری در انتها گفت: نگارنده تلاش داشته تا در پرداخت به مبانی و وجوه انضمامی نقد، برخی موضوعات و مسائل واجد اهمیت و کمتر پرداخته شده و فکر شده را مورد توجه و اهتمام نظری قرار دهد. لذا بحث ارایه شده در نقدها صرفا مصداقی و موردی نیست بلکه به مسائلی می‌پردازد که در تئوری گونه‌هایی چون داستان فلسفی، داستان دینی، داستان انقلاب اسلامی و داستان دفاع مقدس محل اظهار نظر بوده و بعضا پاسخ درخوری نیافته‌اند. نقد و تحلیل مساله‌محور به‌واسطه تمرکز بر مساله و استخراج موضوعات مرتبط با آن هدفمند بوده و نقد جامع محسوب نمی‌شود. از این رو از ورود به برخی موضوعات و جوانب اثر که در ذیل مساله منتخب نمی‌گنجند پرهیز شده است. طبعاً چنین نگره‌ای موجب خواهد شد قابلیت‌ها، قوت‌ها و برخی برجستگی‌ها وانهاده شده در نقد بازتاب نیابد. با این وجود نگارنده تلاش داشته ولو به اجمال و به نحو گزارشی به نقاط قوتی از این دست اشاره داشته باشد.