مذاکره آکادمیک درباره مذاکره دیپلماتیک: جنگ، دیپلماسی و جهت‌گیری انقلابی – بخش دوم

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هم‌اندیشی «مذاکره آکادمیک درباره مذاکره دیپلماتیک: جنگ، دیپلماسی و جهت‌گیری انقلابی» در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی توسط گروه مطالعات انقلاب اسلامی با توجه به تشکیل قرارگاه جهادی اندیشه پژوهشگاه برگزار شد. این نشست که با حضور اساتید برجسته علوم سیاسی و علوم اجتماعی برگزار شد، موضوع دیپلماسی و مذاکره پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه به بحث و گفتگو گذاشته شد. این نشست در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد.

در ادامه، مهمترین فرازهای سخنان اساتید در نوبت عصر این نشست مرور می‌شود.

دکتر آزاده محمودیان: «گرایش به مذاکره پس از حمله نظامی، پیام ضعف راهبردی به جهان می‌دهد» 

دکتر آزاده محمودیان، پژوهشگر فرهنگ و رسانه، هشدار داد: «هرگونه تمایل سریع ایران به بازگشت به میز مذاکره پس از حمله نظامی اخیر، در افکار عمومی جهانی به معنای پذیرش «زبان زور» از سوی ایران تفسیر خواهد شد و قدرت بازدارندگی کشور را مخدوش می‌کند.»

ایشان با تحلیل فضای رسانه‌ای بین‌المللی، سه تهدید اصلی را برشمرد:

  1. ادراک ضعف راهبردی: «وقتی در حین مذاکرات، یکی از طرفین ناگهان به گزینه نظامی متوسل شود و طرف مقابل باز هم به مذاکره بازگردد، پیام واضحی به جهان ارسال می‌شود که زورگویی ابزار مؤثری علیه ایران است.»
  2. دوگانگی رسانه‌ای: «در حالی که رسانه‌های غربی ممکن است بازگشت ایران به مذاکره را نشانه عقلانیت تفسیر کنند، رسانه‌های منطقه‌ای که دو سال مظلومیت غزه را روایت کرده‌اند، این اقدام را نشانه تسلیم در برابر فشار نظامی خواهند دانست.»
  3. نابودی اعتماد بین‌المللی: «نقض اعتماد در مذاکرات پیشین، مشروعیت هر گفتگوی آینده را زیر سوال می‌برد. بازگشت به مذاکره بدون پاسخگویی طرف متجاوز، به معنای نهادینه‌سازی بی‌اعتمادی در روابط بین‌المللی است.»

دکتر محمودیان سه استراتژی رسانه‌ای را پیشنهاد داد:

  1. تبیین تجاوز در رسانه‌های جهانی: «دستگاه دیپلماسی باید تمام توان خود را برای معرفی طرف متجاوز و جنگ‌افروز در محافل بین‌المللی به کار گیرد. این اقدام می‌تواند بخش بزرگی از قدرت بازدارندگی ایران را تأمین کند.»
  2. تعلیق علنی مذاکرات: «اعلام عمومی عدم تمایل به مذاکره تحت تهدید، می‌تواند مشروعیت ازدست‌رفته مذاکرات را بازگرداند، بدون آنکه ایران را در موضع ضعف قرار دهد.»
  3. گفتگوی منطقه‌ای بدون آمریکا: «فعال‌سازی دیپلماسی منطقه‌ای و گفتگو با کشورهای همسایه بدون حضور آمریکا، می‌تواند زمین بازی را تغییر دهد و تصویری فعال از دیپلماسی ایران ارائه کند.»

این تحلیلگر فرهنگ و رسانه با اشاره به فضای روانی جامعه پس از جنگ، هشدار داد: «گرایش به مذاکره با عاملان حمله اخیر، سه آسیب جدی به همراه دارد:

– تضاد با احساسات عمومی: ایجاد ناهمخوانی شناختی بین خواست مردم و اقدامات دولت

– تضعیف روایت ملی: تقویت گفتمان‌های تسلیم‌طلبانه در مقابل روایت مقاومت

– فرسایش سرمایه اجتماعی: کاهش اعتماد به حاکمیت و بروز بی‌حسی سیاسی در بلندمدت»

دکتر محمودیان وظایف رسانه‌ها را در این شرایط حساس چنین برشمرد:

– بازسازی پل گفتگو بین مردم و دولت با استفاده از کارشناسان معتبر و غیرجناحی

– تبدیل هیجان عمومی به استدلال منطقی با ارائه تحلیل‌های مستند

– مدیریت احساسات جمعی و جلوگیری از دو قطبی‌سازی‌های مخرب

– معنادهی به خشم عمومی و جهت‌دهی آن در مسیر منافع ملی

ایشان در پایان تأکید کرد:  «هر حرکت دیپلماتیک ایران باید با پشتوانه یک استراتژی رسانه‌ای قوی همراه باشد. ما نیازمند بازتعریف روایت ملی در فضای جهانی هستیم، روایتی که هم قدرت بازدارندگی ایران را حفظ کند و هم پیوندهای منطقه‌ای را تقویت نماید.»

دکتر محمد شفیعی‌فر: «مذاکره با غرب بازی برد-باخت نیست؛ حفظ پرچم گفتگو ضروری است اما نباید به حل مشکلات خوشبین بود» 

دکتر محمد شفیعی‌فر، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، با ارائه تحلیلی واقع‌گرایانه تأکید کرد: «ما باید همزمان هم پرچم مذاکره را حفظ کنیم و هم با آگاهی کامل بدانیم که مذاکره با غرب راه‌حل نهایی مشکلات ما نیست.» ایشان به چهار نکته کلیدی درباره مذاکرات اشاره کرد:

  1. پرهیز از دوگانه‌سازی مذاکره/عدم مذاکره: «نباید فضای جامعه را به دو قطبی موافقان و مخالفان مذاکره تقسیم کنیم. این تصمیم باید به عقلانیت حاکمیتی سپرده شود؛ همان‌گونه که رهبری در سال ۹۷ با وجود توصیف مذاکره با ترامپ به عنوان «غیرشرافتمندانه»، اجازه ۵ دور مذاکره را دادند.»
  2. مذاکره به مثابه «خرید زمان»: «تجربه ۴۰ ساله نشان داده نظام بین‌الملل به ویژه نهادهایی مانند سازمان ملل و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قابل اعتماد نیستند. ما باید از مذاکره به عنوان ابزاری برای وقت‌کشی استفاده کنیم و در این فرصت به تقویت توان دفاعی و اقتصادی بپردازیم.»
  3. تغییر بازیگر اصلی مذاکرات: «امروز نه آمریکا که اروپا پیشگام مذاکره شده است. آمریکا با حمله به تاسیسات هسته‌ای، کار سخت را انجام داد و حالا اروپا با تهدید به فعال‌سازی مکانیسم ماشه می‌خواهد ایران را به تسلیم وادارد.»
  4. راهبرد دوگانه: حقوقی + دیپلماتیک: «ما باید همزمان دو کار را پیش ببریم:

– کمپین حقوقی جهانی برای زیر سوال بردن حق اروپا در استفاده از مکانیسم ماشه (با توجه به نقض تعهدات خود و حمایت از تجاوز نظامی)

– کمپین دیپلماتیک برای وارد کردن روسیه و چین به میدان و تقسیم هزینه‌های مقابله با آمریکا»

این استاد دانشگاه با اشاره به نظریه «برخورد تمدن‌ها» هانتینگتون تأکید کرد: «مسئله اصلی هسته‌ای نیست. غرب به رهبری آمریکا نمی‌تواند ظهور مجدد تمدن اسلامی به رهبری ایران را تحمل کند. آنها حتی با ساخت گروه‌هایی مانند داعش، اسلام‌هراسی را دامن زده‌اند. این یک جنگ تمدنی است که با مذاکره حل‌شدنی نیست.»

 پیشنهادهای راهبردی دکتر شفیعی‌فر به این شرح هستند:

  1. تدوین دستورکار هوشمندانه برای مذاکرات با اروپا با استفاده از کارشناسان متخصص
  2. تقویت همکاری‌های راهبردی با چین و روسیه در چارچوب قراردادهای ۲۵ ساله
  3. افزایش قدرت بازدارندگی در حوزه‌های نظامی، اقتصادی و فناوری
  4. مدیریت افکار عمومی داخلی با شفاف‌سازی درباره اهداف واقعی مذاکرات

دکتر حسین میرزایی: «استراتژیست‌های آمریکایی به دنبال تحمیل توافق هسته‌ای-موشکی از موضع قدرت هستند» 

دکتر حسین میرزایی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی،با استناد به اسناد اندیشکده‌های آمریکایی هشدار داد: «واشنگتن از آسیب‌های واردشده به برنامه هسته‌ای ایران به عنوان اهرم فشار برای تحمیل توافقی جامع شامل محدودیت‌های موشکی و هسته‌ای استفاده خواهد کرد.»

ایشان برای خوانش نقشه راه آمریکا به نوشته‌های مهم دو استراتژیست کلیدی آمریکا پرداخت:

  1. دنیس راس (Dennis Rossدستیار ویژه اوباما): او در یادداشتی مفصل به تحلیل جنگ ۱۲روزه پرداخت. مهمترین فرازهای یادداشت او به این شرح هستند:

– «ایران در ضعیف‌ترین موضع خود پس از حمله به تاسیسات هسته‌ای قرار دارد و باید از این فرصت برای بستن پرونده هسته‌ای و موشکی استفاده کرد.»

– «واکنش نمادین ایران به حمله اخیر، نشان‌دهنده عدم تمایل تهران به تشدید تنش‌هاست.»

– «هدف نهایی: تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به شکل ملموس و محدودیت برد موشک‌ها.»

  1. ریچارد نفیو Richard Nephew معاون سابق تحریم‌های وزارت خارجه آمریکا) در یادداشت استراتژیک خود مطالب مهمی را بیان کرده است:

– «هرگونه تلاش ایران برای بازسازی تاسیسات باید به عنوان نقض آتش‌بس تلقی شود.»

– «نیاز به نظارت شدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر کلیه فعالیت‌های هسته‌ای.»

– «پیشنهاد ساخت رآکتورهای جدید به ایران که با سوخت وارداتی کار می‌کنند. این پیشنهاد را می‌توان طعمه‌ای تلقی کرد تا ایران را وادار به پذیرش محدودیت غنی‌سازی نماید.»

با مرور این دیدگاه‌ها به نظر می‌رسد سه سناریوی محتمل از دیدگاه آمریکا وجود دارد:

  1. سناریوی فشار حداکثری:

– فعال‌سازی مکانیسم ماشه در صورت عدم پذیرش شرایط توسط ایران

– تداوم تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی

  1. سناریوی مشوق‌محور:

– ارائه امتیازات اقتصادی محدود در ازای توقف کامل غنی‌سازی

– همکاری هسته‌ای نمایشی با شرط وابستگی سوخت به خارج

  1. سناریوی انزوا:

– تشدید تبلیغات بین‌المللی برای منزوی‌تر کردن ایران

– استفاده از فضای پس از جنگ برای متحدکردن غرب علیه ایران

دکتر حسین میرزایی با جمع‌بندی مطالب خود به ارائه هشدارهای راهبردی پرداخت:

– شکاف روایت‌سازی:  «در حالی که ایران در میدان عمل مقاومت کرد، در جنگ روایت‌سازی مغلوب شد. رسانه‌های غربی تصویر ایران ضعیف و خواهان مذاکره از موضع ضعف را ترویج می‌کنند.»

– دوراهی تاریخی:  «ایران باید انتخاب کند: یا به عنوان قدرت مستقل منطقه‌ای عمل کند یا در چارچوب تحمیلات قدرت‌های بزرگ تن دهد. این تصمیم نیازمند ارزیابی دقیق تمام ابعاد قدرت ملی است.»

– ضرورت حضور هوشمند در مذاکرات:  «با وجود احتمال پایین دستیابی به توافق مطلوب، حفظ پرچم مذاکره برای جلوگیری از انزوای بیشتر و خرید زمان ضروری است.»

دکتر مصطفی غفاری: «باید مذاکره را از تابو خارج کنیم؛ ابزاری حکمرانی است نه تسلیم یا تقدیس» 

دکتر مصطفی غفاری، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، در نشست تخصصی «تحلیل گفتمان مذاکرات در ایران» با نقد دوگانه‌سازی رایج درباره مذاکره تأکید کرد: «ما باید از انگاره‌سازی‌های افراطی درباره مذاکره با آمریکا دست برداریم. مذاکره نه حرام است و نه نجات‌بخش، بلکه ابزاری در جعبه ابزار حکمرانی است که باید هوشمندانه از آن استفاده کرد.»

 سه تحول ضروری در نگاه به مذاکرات وجود دارد:

  1. گذار از انگاره‌سازی‌های قطبی: «در دو دهه اخیر، مذاکره در ایران یا به عنوان «تسلیم در برابر فشار خارجی» تصویر شده یا «نتیجه فشارهای داخلی». این دوگانه‌سازی مانع استفاده کارآمد از این ابزار دیپلماتیک شده است.»
  2. درک تغییر پارادایم در مذاکرات جدید: «دستورکار مذاکرات کاملاً تغییر کرده. آمریکا دیگر حتی وعده رفع تحریم هم نمی‌دهد، بلکه صراحتاً می‌گوید: «یا آنچه می‌خواهیم را می‌دهید یا با جنگ می‌گیریم». این منطق جدید را باید شناخت و برای آن راهبرد طراحی کرد.»
  3. لزوم داشتن ابتکار عمل منطقه‌ای: «ایران در سال‌های اخیر ابتکار عمل منطقه‌ای را از دست داده. ما نیازمند طرحی جامع برای جایابی جدید ایران در نظم منطقه‌ای هستیم، نه صرفاً مقاومت در برابر طرح‌های دیگران.»

وی چهار پیشنهاد راهبردی برای پیشبرد برنامه ایران در این مقطع پیشنهاد کرد:

  1. بازتعریف مذاکره به عنوان ابزار: «همانطور که آمریکا مذاکره را ابزاری برای فشار می‌داند، ما نیز باید بدون تقدیس یا تحریم این مفهوم، از آن به عنوان اهرمی در دیپلماسی استفاده کنیم.»
  2. طراحی دستورکار تهاجمی: «در مذاکرات آتی نباید صرفاً دفاعی عمل کرد. باید با طرح‌های ابتکاری مانند اتحادیه‌های اقتصادی-امنیتی جدید، طرف مقابل را غافلگیر کرد.»
  3. تغییر بازی رسانه‌ای: «نباید جنگ روایت‌سازی را ببازیم. رسانه‌ها باید به جای انتشار اخبار پراکنده، نهادهای علمی و اندیشکده‌ها را برای تولید طرح‌های راهبردی تحت فشار بگذارند.»
  4. دیپلماسی عمومی هوشمند: «باید مستقیماً با افکار عمومی جهانی صحبت کنیم. سکوت رسانه‌ای ما فضایی ایجاد کرده که حتی رهبران دشمن مانند نتانیاهو راحت‌تر از ما با مردم ایران ارتباط برقرار می‌کنند.»

این استاد دانشگاه با اشاره به تجربه برجام هشدار داد: «اگر با همان ذهنیت گذشته وارد مذاکرات جدید شویم، محکوم به تکرار اشتباهاتیم. امروز هم آمریکا و هم منطقه تغییر کرده‌اند. ایران نیز باید تغییر کند.»