به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کتاب اخلاق سیاسی در اسلام اثر حجتالاسلام سیدکاظم سیدباقری عضو هیات علمی پژوهشگاه در گروه سیاست پژوهشکده نظامهای اسلامی و توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه به زیور طبع آراسته شد.
اخلاق سیاسی شاخهای معرفتی، هدایتگر و راهبر رفتار سیاسی است که نشان از روُیۀ کاربردی آن دارد. این گرایش بینارشتهای، همیشه در اندیشهورزیهای بشری به ویژه در تمدن اسلامی از جایگاهی بالا و برتر برخوردار بوده است، اما سوگمندانه هماره در کنار و حاشیۀ دانش اخلاق، از آن بحث شده است. پردازش به این گرایش و مبانی، اصول، راهبردها و اهداف آن میتواند گامی مؤثر باشد برای رواج آن در میان اندیشوران و تلاشی برای بازاندیشی و نواندیشی داشتهها و پشتوانههای عمیق و دقیق آن و آغازی گردد برای گفتمانسازی اندیشگی و حضور عملیاتی آن در ذهن، ضمیر، گفتار و رفتار حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی.
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است:
واقعیت آن است که در دنیای جدید، یکی از گمشدههای جوامع انسانی، اخلاق مبتنی بر اصالت و معنویت و حضور آن در روابط سیاسی است، امری که کمتر انسان منصفی آن را انکار میکند، انبوه دردها، ناآرامیها، ناامیدیها، ترسها، اضطرابها، پوچگرایی و افسردگیها در جوامع امروزی قابل مشاهده است، بیپناهی انسان او را مجبور ساخته است تا آرامش و درمان خویش را در اخلاق و معنویت بجوید، هر چند که در بسیاری موارد، باز راه خویش را اشتباه برگزیده است و به دام خرافه، عرفانهای دروغین و مسلکهای ساختگی درافتاده است. از دیگر سو، مسیر پیشرفت را نیز گاه اشتباه طی کرده است و پندار پیشرفت، مشکل را دوبرابر ساخته است. رنه گنون (۱۹۵۱-۱۸۸۶) اندیشمند فرانسوی، یکی از کسانی است که دور شدن از اخلاق، کمیّت گرائی و گریز از تفکر معنوی را در جامعۀ مدرن یادآور شده است، ایشان در کتابی به نام «سیطره کمیّت» مینویسد: «آن چه اکثریت وسیعی از مردم عصر ما از آن به عنوان ترقی تجلیل میکنند، درست همان چیزی است که ما کاملاً به عکس، آن را انحطاط عمیق میبینیم، زیرا این وضع به روشنی نتیجۀ حرکتی نزولی یا سقوطی است که پیوسته شتاب میگیرد و بشریت متجدّد را به سیاه چال سیطره کمیت محض، سوق میدهد.
اندیشۀ قرآنی و الهی بر آن است تا انسانها در مسیر رفتار اخلاقی و عادلانه قرار گیرند و همۀ عرصههای زندگی به ویژه حیات سیاسی-اجتماعی با اخلاق، گره خورد تا حاکمان، کارگزاران و شهروندان نه با فشار قانون، بلکه با اراده و اختیار خویش، به حقوق دیگران تجاوز نکنند و آموزههای اخلاقی را در عمل و رفتار خویش به کار برند، زیرا تجربۀ انسانی نشان داده است که برای مهار انسانها، هر مقدار قانون وضع گردد و سختگیری شود، باز افرادی از آن فرار میکنند و از تجاوز و ستم به حقوق دیگران ابایی ندارند، چنین است که وجه دیگر فعل اخلاقی، یعنی اختیار و اراده رخ مینماید و اصولاً فعلی اخلاقی است که به اختیار باشد، در جان و ضمیر او نشسته باشد و فرد، خودکار آموزههای برآمدۀ از آن را رعایت کند.
اخلاق، گاه فردی است که در دایرهای محدود قرار میگیرد و گاه اجتماعی که عرصههای مختلف تعاملات و روابط انسانی را در برمی گیرد، این مهم آن گاه که وارد حوزۀ سیاست میشود و بحث از چگونگی اعمال قدرت، بایستگی آراسته شدن سیاست به اخلاق و دوری از پستیهای اخلاقی به میان میآید، اهمیتی دوچندان مییابد. قدرت و سیاست، همۀ روابط زندگی شهروندان را دربرمیگیرد و کمتر تصمیمی است که از سوی سیاستمداران گرفته شود و بر زندگی سیاسی-اجتماعی اثرگذار نباشد. این که افراد تاثیرگذار چه ویژگیهایی دارند و یا دارای چه داشتههای اخلاقی یا غیراخلاقی هستند، بر نوع تصمیمها و رفتارها، اثر مستقیم دارد. برای نمونه، بود یا نبود عدالت یا شفقت به مردم، در کارگزاران حکومتی، بر همۀ بینش، نگرش، برخورد و تصمیمگیری آنان اثر میگذارد و آنها را متأثر از خود میکند. همچنان که عدم حاکمیت اخلاق بر روابط قدرت، آن را تبدیل به آسیب میکند و از اهداف خود دور میسازد.
کتاب اخلاق سیاسی در اسلام اثر حجتالاسلام سیدکاظم سیدباقری، با قیمت ۱۵۰۰۰۰ تومان راهی بازار نشر شد.
علاقمندان جهت تهیه کتاب و یا اطلاعات تکمیلی میتوانند به وبگاه رسمی سازمان انتشارات پژوهشگاه به نشانی: www.poiict.ir مراجعه کنند.