دکتر حسین بابایی مجرد
عضو هیات علمی گروه مدیریت اسلامی پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
معمولاً پدیدهها در لحظات بحرانی خود را به کلیت بر نظّار بیرونی نشان داده بلکه تحمیل میکنند اما سایه سنگین تحمیل آنچنان است که چشمها را از رویت زوایایی بازداشته و یا به تمرکز بر زوایای دیگر وامیدارد که به این خطای رؤیت و روایت، خطای هالهای میگویند. البته نگارش این تحلیل در شرایط خوشبینی نسبت به روایتهایی است که پیرامون یک پدیده شکل گرفته است و الا فرض تحلیلهای سیاسی، مغرضانه، طرفمند، تحمیقگر و مسخِّر افکار از حریت در اندیشهورزی، فرض مسیطر روزگار فریب و اغوای رسانهای است. اما سخن من نه در باب خطای هالهای عموم در نسبت وقایعی است که مرز بحران را درنوردیدند و نه قلوب و افکار مریض که بر مفهوم سواد رسانهای موجسواریها کردند؛ سخن از “تحمل بار زودهنگام”است خواه در مستوای فرد و خواه در پهنای جامعه.
در مستوای فرد و در قامت وقایع اخیر درباره وفات مهسا امینی بارهای بزرگ بر زیرساختهای ناآماده آنچنان فرود آمد که:
- از فقره اول آیه ۲۵۶ سوره بقره ” لا اکراه فی الدین” فهم اطلاق شد و این در حالی است که در آیات معتنابهی از قرآن عبور و عدول از امر دین خواه در صورت عقاید، خواه منش و خواه احکام رفتاری، مستوجب عقاب دانسته شده است؛ کدام اختیاری است که ترکش مستوجب عذاب اخروی است؟ پس از آیه فوق، امکان استنباط اختیار تکوینی در قبال اجبار و اکراه تشریعی محتمل است لکن تقییدات متعدد اطلاق آیه از آیات معتنابه قرآنی مطلقاً قابل انکار نیست.
- باب امر و نهی که کاملاً ابتنا دارد بر استعلاء به معنای اظهارالعلو را با باب نصح و خیرخواهی و چه بسا تعلیم و هر امر واجب متقدم دیگری خلط کند و کار را نه به این اختلاط که به آمیزش حریم خصوصی و عمومی نیز توسعه دهد و پوشش را که وضعش خواه به نحو تعینی و فطری و خواه به نحو تعیینی و شرعی یکی از بزرگترین مصادیق امر اجتماعی است را ارجاع به حریم شخصی دهد.
- …
اما بار زودهنگام در سطح اجتماعی نیز بر نظام اداری ـ اجرایی پلیس گذاشته شده است که نه قدرت درگیری مویرگی در تمام تار و پود جامعه را دارد و نه به جهت فرم مدرنش امکان حضور عالی در ظروف سنتی یا دینی را داراست و دردمندانه باید گفت اجرای ناقص این فریضه، امکان اقدامات مصلحانه بعدی در هر قامت و ساحتی را مختل خواهد کرد؛ در این فقره اتفاق افتاده و فقرات دیگر مشابه دو نکته مهم روشن شد:
- امر به معروف و نهی از منکر که هم نیازمند شرط جواز ـ علم به معروف و منکر ـ و هم شرط وجوب ـ احتمال اثر ـ است هم نیازمند تدقیق و تعمیق فقهی است و هم فضاسازی اجتماعی و روانشناختی و این بار برزمین مانده حوزه و دنشگاه اسلامی را پلیس یکتنه بر دوش گرفته است.
- از سوی دیگر نیز وظیفه اولی پلیس برخورد سخت انتظامی با مصادیق بزه اخلاقی سازمان یافته در سطح جامعه است که البته جریانشناسی مصادیق فوق محتاج تعقیب اطلاعاتی امنیتی است و بدین جهت پلیس متأخر از نهادهای امنیتی جایابی خواهد شد.