به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نهمین نشست از سلسله نشستهای گفتمان مقاومت با موضوع “نقش مقاومت در تقویت الهیات تقریب” چهارشنبه مورخ ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۳ توسط گروه کلام اسلامی و الهیات جدید با همکاری اداره تعاملات علمی بین المللی پژوهشگاه به صورت حضوری برگزار شد.
دکتر عبدالوهاب فراتی عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه در این نشست به تحلیل نظریههای مختلف وحدت اسلامی پرداخت و ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف هر یک، بر ضرورت ارائه رویکردهای نوین برای تحقق وحدت اسلامی تأکید کرد. وی در سخنان خود بر این نکته تأکید داشت که مقاومت میتواند بهعنوان یک چارچوب جدید در تقریب مذاهب و تقویت وحدت نقشآفرین باشد.
نقد نظریههای وحدت اسلامی
دکتر فراتی با مرور نظریههای مختلفی که در طول تاریخ اسلامی برای وحدت میان مسلمانان ارائه شده است، به نقد این رویکردها پرداخت:
- نظریه عقلگرایی:
وی توضیح داد که این نظریه، عقل را بهعنوان ابزار غیرمذهبی و مستقل برای حل اختلافات معرفی میکند. این رویکرد که برخی از اندیشمندان اسلامی نیز به آن باور داشتند، در نهایت به حذف مذهب منجر شد و نتوانست نتایج مطلوبی در راستای وحدت بههمراه داشته باشد. - بازگشت به سلف صالح:
دکتر فراتی این نظریه را که بر بازگشت به دوران ۴۰ سال نخست اسلام تأکید دارد، مورد بررسی قرار داد. وی اظهار داشت که این رویکرد، که توسط افرادی مانند ابن تیمیه حمایت میشد، به دلیل عدم توانایی در تطبیق با مدرنیته و شرایط جدید جوامع اسلامی، نتوانست موفق عمل کند. - قرآنگرایی:
دکتر فراتی رویکرد قرآنگرایی را که در میان برخی جریانهای اهل سنت و شیعه مطرح شده، مورد نقد قرار داد. وی توضیح داد که این رویکرد با تأکید صرف بر قرآن و نادیده گرفتن سنت و حدیث، باعث تضعیف مرجعیت دینی علما و ایجاد برداشتهای نادرست از دین شده است. او به نمونههایی مانند سازمان مجاهدین خلق اشاره کرد که با همین دیدگاه، برداشتهای اشتباه و خطرناکی از دین داشتند. - احیای خلافت اسلامی:
وی با اشاره به فروپاشی خلافت عثمانی و تلاشهایی برای احیای آن، توضیح داد که این ایده، نهتنها به وحدت کمکی نکرد، بلکه با ظهور گروههایی مانند داعش و افراطیگری در جهان اسلام، تفرقه و خشونت را گسترش داد. - تقریب بین مذاهب اسلامی:
دکتر فراتی نظریه تقریب که توسط شخصیتهایی همچون شیخ شلتوت و آیتالله بروجردی مطرح شد را مورد بررسی قرار داد. وی با وجود تأیید این رویکرد، تأکید کرد که اختلافات عمیق مذهبی و فقدان همکاری عملی، مانع پیشرفت این نظریه شده است. - رهبری فرهنگی جهان اسلام:
وی به ایده ایجاد مرکزیت فرهنگی برای هدایت جوامع اسلامی اشاره کرد و آن را به دلیل ضعف در همگرایی دولتهای اسلامی و اختلافات عمیق سیاسی، ناکارآمد دانست.
نظریه امام موسی صدر: الگویی برای وحدت عملی
دکتر فراتی نظریه امام موسی صدر را بهعنوان یک دیدگاه نوین معرفی کرد. او گفت:
«امام موسی صدر بهجای تمرکز بر اختلافات مذهبی، بر همزیستی مسالمتآمیز و خدمت به انسانیت تأکید داشت. این دیدگاه، نقطهای مشترک میان مسلمانان ایجاد میکند که فراتر از تعصبات مذهبی است.»
وی افزود که این رویکرد میتواند فرقهگرایی را به عنصری مثبت برای همگرایی تبدیل کند و زمینهای برای تقویت وحدت در جهان اسلام فراهم کند.
مقاومت: چارچوبی نوین برای تقریب مذاهب
در بخش پایانی سخنان خود، دکتر فراتی به نقش مقاومت در وحدت اسلامی پرداخت و آن را بهعنوان یک چارچوب جدید معرفی کرد. وی توضیح داد که مقاومت، به دلیل هدف مشترک خود در مقابله با ظلم و استبداد، میتواند مسلمانان را حول یک محور واحد جمع کند و زمینه را برای تقریب عملی مذاهب اسلامی فراهم سازد.
دکتر فراتی با تأکید بر ضرورت ارائه نظریههای نوین در عرصه وحدت اسلامی، گفت:
«مقاومت، نهتنها یک ابزار سیاسی، بلکه یک ایده الهی است که میتواند الهیات تقریب را بهطور مؤثری تقویت کند.»
وی با تأکید بر لزوم پیوند میان نظریات علمی و اقدامات عملی برای تحقق وحدت اسلامی به پایان رسید.