مبنای نقد علوم انسانی اسلامی، محتوا و جهت‌گیری‌های فلسفی است، نه ساختار روشی

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،‌ به نقل از خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ همزمان با سالروز جهانی فلسفه، همایش ملی فلسفه منطق فهم دین توسط پژوهشگاه با همکاری نهادهای علمی و فرهنگی کشور شامگاه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۴ برگزار شد.

 حجت‌الاسلام والمسلمین احمد واعظی، رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در این همایش، سخنان خود را با چهار پرسش اصلی آغاز کرد:تعریف و تلقی ما از علوم انسانی چیست؟ علوم انسانی به چند دسته تقسیم می‌شود؟ پسوند «دینی» یا «اسلامی» در کدام شاخه‌ها و زمینه‌ها جایگاه دارد؟ علوم انسانی اسلامی چه اقتضائات روشی دارد؟

وی با تشریح دقیق مبانی روش‌شناختی علوم انسانی اسلامی، بار دیگر بر این نکته تأکید کردند که این رویکرد به دنبال انقلاب در مبانی است، نه بر هم زدن ساختارهای روشی متعارف.

سخنران در پاسخ به پرسش کلیدی مبنی بر لزوم انقلاب روشی در علوم انسانی، پاسخ خود را منفی اعلام کرد و تفاوت بین نقد روش و نقد محتوا را بنیاد اصلی تبیین خود قرار داد.

حجت‌الاسلام واعظی در ابتدا، تلقی خود از علوم انسانی را «مطالعات روشمند راجع به انسان، امور انسانی و شئون انسانی» تعریف کرد که شامل علوم اجتماعی نیز می‌شود.

وی خروجی این مطالعات را به دو دسته اصلی تقسیم کردند:

۱. توصیفی: تولید دانش درباره «هست‌ها»، از جمله مطالعات وضعیت‌شناسانه (مانند آمار کمی طلاق و تورم) که مبتنی بر روش‌های متعارف کمی و آماری است.

۲.هنجاری: تولید توصیه‌ها و الزامات (باید و نبایدها) در حوزه‌هایی مانند اخلاق، حقوق و فلسفه سیاسی، که با هدف تغییر وضع موجود به وضع مطلوب صورت می‌گیرد.

پسوند «اسلامی» در این میان، به معنای گشودن مجرا برای مداخله محتوایی آموزه‌های توصیفی و هنجاری دینی در فرآیندهای تولید علم است. هرچند سخنران اذعان داشت که در مباحث صرفاً وضعیت‌شناسانه (مانند آمار طلاق)، موضوعیتِ وصف دینی کم‌رنگ‌تر است، اما در حوزه‌هایی مانند فلسفه فرهنگ، هنر و سیاست، زمینه مداخله محتوایی بسیار قوی است.

محور اصلی سخنرانی، تبیین این نکته بود که چرا علوم انسانی اسلامی به دنبال انقلاب روشی نیست. حجت‌الاسلام واعظی اعلام کرد که مشکل بنیادین با علوم انسانی موجود، نه روش‌شناختی (متدیک)، بلکه محتوایی و مبنایی است.

رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تصریح کرد: «مشکل ما با علوم انسانی موجود این نیست که چرا شما یکسری دانش‌های عقلی دارید یا چرا روش تجربی استفاده می‌کنید؛ ما با محتواش مشکل داریم.»

به طور مشخص، مشکل اصلی در موارد زیر خلاصه می‌شود:

  • دخالت دادن مبانی فلسفی، متافیزیکی و آموزه‌های ارزشی که مبتنی بر بینش‌های ایدئولوژیک، مادی‌گرایانه و طبیعت‌گرایانه است.
  • نظام ارزشی حاکم بر مبانی علوم تربیتی و ترسیم مطلوبیت‌های جامعه سیاسی.

سخنران تأکید کرد که مراد از اسلامی‌سازی، جایگزین کردن روش اجتهاد فقهی به جای روش‌های متعارف عقلی، تحلیلی یا تجربی نیست؛ زیرا این علوم (از جمله علوم وضعیتی متکی بر آمار) روش‌های روشمند خود را دارند.

راهکار ارائه شده، «اشراف آموزه‌های معرفت‌بخش اسلامی بر فرآیندهای تولید دانش» است. این بدان معناست که در حوزه‌هایی که مبانی ایدئولوژیک غرب‌گرا یا طبیعت‌گرایانه، تحلیل‌ها و توصیه‌های هنجاری را شکل می‌دهند، باید مبانی اسلامی جایگزین شده و نظریه‌پردازی‌ها بر اساس این بنیادهای نوین صورت پذیرد.

در پایان، حجت‌الاسلام واعظی نتیجه‌گیری کرد که علوم انسانی اسلامی نباید به «انقلاب ماهیت در حوزه علوم» فروکاسته شود، بلکه باید با حفظ چارچوب‌های روشی متعارف در صورت لزوم، جهت‌گیری‌های فکری و محتوایی آن را اسلامی ساخت.