سید مقاومت؛ فرماندهای فراتر از مرزها
نوشتاری از حجتالاسلام دکتر محمد ملک زاده عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
در روزگاری که ملتهای منطقه زیر سایهی سنگین سازش و تسلیم میزیستند، مردی با عبای ساده و قلبی سرشار از ایمان، پرچم مقاومت را بر بلندترین قلههای عزت برافراشت. سید حسن نصرالله، نه فقط دبیرکل حزبالله لبنان، که صدای رسای هر انسان آزادهای بود که در برابر ظلم و اشغالگری به پا میخاست.
شهادت دبیرکل حزبالله لبنان، سید حسن نصرالله، نه تنها برای ملت لبنان که برای تمام جبههی مقاومت در غرب آسیا و فراتر از آن، نقطهای عاطفی و استراتژیک است. این شهادت در نگاه نخست ضربهای سنگین به بدنه فرماندهی مقاومت مینماید، اما در چارچوب فلسفهی مبارزاتی رهبران بزرگ انقلاب اسلامی، از جمله حضرت آیتالله خامنهای و حاج قاسم سلیمانی، همان «خونِ بیدارکننده»ای است که میتواند مسیر آیندهی مبارزه را پرانرژیتر سازد. در این وجیزه به مناسبت اولین سالگرد شهادت سیدحسن نصرالله، برخی از مهمترین ابعاد شخصیتی – مبارزاتی این شهید بزرگوار و نتایج شهادت ایشان را مرور میکنیم.
الف) ابعاد شخصیتی
- ایمان راسخ و یقین عملی به وعدهی الهی
سید حسن نصرالله بارها در سخنرانیهایش بر «إن تنصروا الله ینصرکم» به عنوان راهبرد عملی مقاومت تأکید داشت. رهبر انقلاب در دیدار با او، ایشان را «نمونهی عینیِ فرمانده مؤمن، بصیر و دلیر» توصیف کردند که شکستناپذیریاش از ایمان و توکلش سرچشمه میگیرد.
- بصیرت سیاسی و تحلیلگری راهبردی
او نه تنها یک فرمانده نظامی، بلکه یک اندیشمند سیاستورز بود؛ بهگونهای که در میدان نبرد روایتها، همزمان با جنگ میدانی، گفتمان مقاومت را جهانی ساخت. تحلیل دقیق معادلات منطقهای و پیشبینی واکنش دشمن، از نقاط قوت او بود که به حزبالله امکان داد از جنگ ۳۳ روزه و دیگر نبردها سرافراز بیرون آید.
- شخصیت اخلاقی و مردمیبودن
با وجود جایگاه والا، زندگی شخصیاش ساده و بیپیرایه بود. این سادگی، پیوند عاطفی عمیقی میان او و مردم لبنان ایجاد کرده بود. همانگونه که آیتالله خامنهای در توصیف فرماندهان محبوبی چون او میفرمایند: «آنها از میان مردم برخاستند، در میان مردم زیستند و برای مردم فدا شدند.»
ب) ابعاد مبارزاتی
- اتحاد جبهه مقاومت
پس از تجربه جنگ ۲۰۰۶، سیدحسن نصرالله به یکی از ستونهای اصلی انسجام میان گروههای ضدصهیونیستی در لبنان، فلسطین، سوریه و حتی عراق بدل شد. این همان «عمق راهبردی جبهه مقاومت» است که رهبر انقلاب از آن بهعنوان اهرم بازدارندهی اصلی در برابر دشمن یاد کردهاند.
- مدیریت پیروزیهای نامتقارن
توانایی او در بهرهگیری از امکانات محدود، برای وارد کردن ضربات کاری به ارتش مجهز صهیونیستها، مصداق عملی راهبردی است که رهبر انقلاب آن را «غلبه اراده بر تجهیزات» عنوان کردهاند. جنگ ۳۳ روزه نمونه کامل این راهبرد بود که معادلات امنیتی اسرائیل را برای سالها بر هم زد.
- جنگ روایتها و مواجهه رسانهای
نیروهای مقاومت تحت فرمان شهید نصرالله، با تولید روایت بومی از نبردها، هم مشروعیت خود را تثبیت کردند و هم تصویر شکستپذیری اسرائیل را در افکار عمومی جا انداختند. این همان نکتهای است که آیتالله خامنهای بارها درباره «ضرورت روایتگری درست و بهموقع» گوشزد کردهاند.
ج) شهادت؛ تهدید یا فرصت؟
از نگاه دشمن، حذف فیزیکی فرمانده به معنای قطع جریان فرماندهی است؛ اما تجربه انقلاب اسلامی نشان داده که شهادت رهبران، غالباً موجب چندبرابر شدن انگیزهها و افزایش پیوستگان به جریان مقاومت میشود. شهادت سید حسن نصرالله، در چارچوب همان منطقی است که حاج قاسم سلیمانی دربارهاش میگفت: «بزرگترین پیروزی ما، زنده نگه داشتن روحیه مقاومت حتی پس از شهادت فرماندهان است.»
رژیم صهیونیستی شاید در خیال خام خود گمان برد که با حذف فیزیکی یک فرمانده، میتواند شجره طیبه مقاومت را بخشکاند، اما تاریخ نشان داده است که شهادت، بذرهای تازهای از ایستادگی را در سراسر جهان میرویاند. خون سید حسن نصرالله، امروز نه تنها در رگهای حزبالله، که در قلب امت اسلام و در تمام جغرافیای مقاومت جریان دارد.
د) میراث ماندگار شهید سیدحسن نصرالله
شهادت او بهدست رژیم غاصب صهیونیستی، پایان یک مسیر نبود، بلکه آغاز فصل تازهای از حیات معنوی و الهامبخش مقاومت است. دشمن در محاسبات مادیاش شاید توانست پیکر فیزیکی او را هدف قرار دهد، اما اندیشه، خط مشی، و الهام او در جان میلیونها نفر زنده مانده است.
امروز، مکتب سید حسن نصرالله بهعنوان مدل فرماندهی مردمی–اعتقادی برای نسل جدید مقاومت باقی مانده است. این مدل، ترکیبی از سه عنصر کلیدی است: «ایمان و توکل به مثابه منبع قدرت نرم و سخت»؛ «هوشمندی سیاسی–نظامی برای درک درست صحنه»؛ و «اتصال دائمی به مردم برای پایداری اجتماعی مقاومت». این ویژگیها میراثی است که هم در لبنان و هم در دیگر نقاط محور مقاومت، در قالب رهبریهای جدید ادامه خواهد یافت.
در مجموع شخصیت این شهید بزرگوار ترکیبی کمنظیر از بصیرت سیاسی، شجاعت میدانی و اخلاق علوی بود. در سالهایی که جنگهای روانی و رسانهای بهمراتب سختتر از گلوله عمل میکرد، نصرالله با هوشمندی کمنظیر، نبرد روایتها را به نفع جبهه حق پیش برد. سخنان کوتاه و دقیقش، نه تنها مردم لبنان، که ملتهای مسلمان و حتی آزاداندیشان غیرمسلمان را نیز به مقاومت امیدوار میکرد. اما وجه برجستهتر مبارزات او، ایمان راسخ به وعدهی الهی بود. بارها در میدان خطر ظاهر شد، خود را کنار نیروهایش قرار داد و نشان داد که فرماندهی در مقاومت، یعنی پیشقدم شدن در سختیها پیش از همه. این اخلاق و معنویت، همان روحی است که رهبر انقلاب اسلامی بارها بهعنوان رمز ماندگاری جبهه مقاومت بر آن تأکید کردهاند.
در نخستین سالگرد شهادت او، باید چنین نگریست که سید مقاومت، گرچه پیکرش از میان ما رفته، اما اندیشه، راهبرد و الهامش نهتنها مانده که در نسل جدید فرماندهان مقاومت تکثیر شده است؛ زیرا که شهید، با خون خود حقیقت را تثبیت میکند و ملتی را بیدار.