بی حجابی، تسهیل گر بی عفّتی در جامعه

بی حجابی، تسهیل گر بی عفّتی در جامعه

نوشتاری از حجت ‌الاسلام و المسلمین سعید داودی عضو هیأت ‌علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه؛

یکی از شبهاتی که مدّت‌هاست مطرح می‌شود، مربوط به رابطه بین پوشش و عفّت است. گاهی گفته می‌شود: «چرا زنان بی‌حجاب را متّهم به بی‌عفّتی می‌کنید؟ چنین نیست که هر بانویی که بی‌حجاب است، بی‌عفّت باشد. بی‌حجابی علامت بی‌عفّتی نیست. پس این ادعا که می‌خواهیم زنان با حجاب باشند تا عفّتشان حفظ شود، سخن دقیقی نیست».

در پاسخ باید گفت: بله، اگر کسی معتقد باشد هر زن بی‌حجابی لزوماً بی‌عفّت است –به معنای هرزگی– این دیدگاه درست نیست. موارد بسیاری وجود دارد، چه در ایران و چه در دیگر کشورها حتّی برخی کشورهای اسلامی، که زنانی بی‌حجاب هستند اما بی‌عفّت نیستند و آلوده‌دامنی ندارند.

پس رابطه بین حجاب و عفّت چیست؟

در این زمینه باید به چند نکته توجّه کرد:

نکته اوّل: همیشه بی‌عفّتی مربوط به فردی که کشف حجاب می‌کند نیست. در واقع، بی‌حجابی سبب می‌شود راه بی‌عفّتی در جامعه آسان‌تر شود. به این معنا که دو طرف قضیه وجود دارد: یک طرف زن است و طرف دیگر، مردان به‌ویژه جوانانی که ممکن است زمینه‌های فساد در آنان وجود داشته باشد. نمی‌توان همه جوانان را کنترل کرد، به‌خصوص اگر زمینه ازدواج و دیگر راهکارهای اسلامی فراهم نباشد. طبیعتاً حضور زنان بی‌حجاب –به ویژه اگر همراه با تبرج و آرایش باشد– جامعه را به سمت بی‌عفّتی می‌کشاند؛ چرا که سبب جلب توجه و جذب جوانان می‌شود و روشن است که آن جوان یا به این زن تمایل پیدا می‌کند یا خود را به سمت حرام می‌کشاند. این امر باعث ترویج راحت‌تر و روان‌تر بی‌عفّتی در جامعه می‌شود.

شهید مطهری جمله زیبایی در این زمینه دارد:

ایشان می‌فرمایند: «جاذبه جنسی با هر جاذبه دیگری متفاوت است. اگر کسی در خانه خلوت باشد با شراب یا اسلحه، تقوای او کافی است که از آن مشروب استفاده نکند یا از آن اسلحه برای کشتن کسی استفاده نکند. اما جاذبه جنسی این‌گونه نیست؛ اینکه با یک زن نامحرم در خلوت باشد، تقوا در اینجا نمی‌تواند پاسدار حداقلی و منطقی باشد. لذا باید از چنین موقعیتی فرار کرد و به همین دلیل، خلوت با نامحرم در شریعت حرام شده است.»

پس جاذبه جنسی اگر در جامعه ترویج شود، جامعه را به فساد می‌کشاند.

نکته دوم: برای خود زنی که بی‌حجاب در جامعه حرکت می‌کند و توجهی به پوشش ندارد، این وضعیت می‌تواند برای خودش نیز مانع‌زدا باشد. پوشش حداقل در جامعه اسلامی نشانه‌ای است که او می‌خواهد به دیگران «دست رد» بزند. در حالی که اگر بی‌حجاب باشد –به ویژه به شکل متداول و ترویج‌شده امروزی– سبب می‌شود دیگران بیشتر به سمت او جذب شوند و دام برای او بگسترانند. گستردن دام برای چنین زنانی آسان‌تر است و ممکن است در درازمدت خود او نیز در دام بیفتد. بنابراین، احتمال دارد که به تدریج دچار بی‌عفّتی شود.

اما اگر زنی با پوشش مناسب باشد، این پوشش برای خودش زبان دارد. شهید مطهری تعبیر زیبایی دارد:

«لباس پوشیدن هم زبان دارد. گاهی زن لباسی می‌پوشد که به دیگران می‌گوید: به من توجه کنید، به دنبال من بیایید؛ اما زمانی هم زن لباسی باوقار می‌پوشد که خودِ این لباس می‌گوید: به سراغ من نیایید، به سمت من حرکت نکنید.»

بنابراین می‌توان گفت: بی‌حجابی تسهیل‌گر امور بی‌عفّتی است، نه اینکه لزوماً ملازم با آن باشد. با توجه به اینکه جاذبه جنسی زن بسیار قوی است و طهارت جنسی در اسلام بسیار اهمیت دارد، اسلام برای بستن باب فساد و جلوگیری از مفاسد، دستور داده که زنان پوشش درستی داشته باشند تا هم خود و هم جامعه را در امان نگه دارند.