پیامبرِ عقل

پیامبرِ عقل
نوشتاری از حجت الاسلام محمدجواد رودگر عضو هیات علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه؛

“پیامبر وحی”، “پیامبرِعقل” نیز بود، زیرا وحي در قبال عقل، دو وظيفه عمده دارد: يكي تأييد عقل و ديگري شكوفايي آن(ر.ک: جوادی آملی، شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسينيْ، ص ۱۳۰) و پیامبر(ص)، عقل را درپرتو “وحی پیامبرانه” به فعلیت رسانده، آن را از اسارت وهم، خیال، ظن و گمان، شک و شرک رهانیده و شکوفا ساخت. منزلت عقل در هندسه وحی پیامبرانه، منزلتی والا و برین از جهات متعدد و حیثیات متکثر می باشد. اکنون به ذکر نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:

۱. سُئِلَ النَّبىُّ صلی الله علیه و آله عَنْ قَوْلِهِ: «اَ یُّـکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً» فَقالَ: اَ یُّـکُمْ اَحْسَنُ عَقْلاً،ثُمَّ قالَ صلی الله علیه و آله: اَتَمُّکُمْ عَقْلاً وَ اَشَدُّکُمْ لِلّهِ خَوْفا وَ اَحْسَنُکُمْ فیما اَمَرَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ وَ نَهىعَنْهُ نَظَرا وَ اِنْ کانَ اَقَلَّکُمْ تَطَوُّعا؛ از پیامبر صلی الله علیه و آله در خصوص معنى آیه «[تا بیازماید] کدامیک عملتان بهتر است» پرسیدند.فرمودند: یعنى کدامیک عاقل ترید. سپس فرمودند: مقصود، کسى است که عقلش کامل تر، از خدا بیمناک تر و در امر و نهى خداوند دقیق تر است؛ هر چند مستحبّاتش کمتر باشد.(مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۰، ص ۲۳۳)

۲. در حديثي ديگر نبي اكرم (ص) در جواب شمعون بن لاوي فرمود : « إنَّ العَقلَ عِقالٌ مِنَ الجَهلِ ، و النَّفسَ مِثلُ أخبَثِ الدَّوابِّ ، فإن لَم تُعقَلْ حارَت فالعقل عقال من الجهل»( همان،ج ۱، ص ۱۱۷ ) عقل، عِقال ازجهالت و ناداني و بازدارنده نفس است.

۳. در حدیثی جالب و جاذبی دیگر فرمود: «لِكُلِّ شَيءٍ آلَةٌ و عُدَّةٌ و آلَةُ المُؤمِنِ و عُدَّتُهُ العَقلُ و لِكُلِّ شَيءٍ مَطِيَّةٌ و مَطِيَّةُ المَرءِ العَقلُو لِكُلِّ شَيءٍ غايَةٌ و غايَةُ العِبادَةِ و لِكُلِّ قَومٍ راعٍ و راعي العابِدينَ العَقلُ، و لِكُلِّ تاجِرٍ بِضاعَةٌ و بِضاعَةُ المُجتَهِدينَ العَقلُ ، و لِكُلِّ خَرابٍ عِمارَةٌ و عِمارَةُ الآخِرَةِ العَقلُ ، و لِكُلِّ سَفْرٍ فُسطاطٌ يَلجَؤون إلَيهِ و فُسطاطُ المُسلِمينَ العَقلُ»(همان،ص۹۰) (هر چيزى براى خود ابزار و ساز و برگى دارد و ابزار و ساز و برگِ مؤمن خرد است؛ هر چيزى مَركَبى دارد و مركب انسان خرد است؛ هر چيزى هدف و غايتى دارد و هدف و غايت عبادت [رسيدن به] خرد است؛ هر گروهى سرپرستى دارد و سرپرستِ عابدان خرد است؛ هر بازرگانى كالايى دارد و كالاى كوشندگان خرد است؛ هر ويرانى اى را آبادانى اى است و آبادانىِ آخرت خرد است و هر گروه مسافرى براى خود خيمه اى دارند كه سر پناهشان است و خيمه مسلمانان خرد است)، بنابراین مركب انسان عقل در پويندگي وسفر به سوي ابديت است تا انسان در هيچ مرحله اي دچار ايستايي و جمود نشده بلكه عاقل، پويا وبالنده در نيل به كمال علمي و عيني باشد . و از منظر رسول اسلام (ص) هدف عبادت نيز «عقل» قلمداد شده است چه اينكه به تعبير استاد جواد آملي : (انسان عبادت مي كند تا عاقل شود و عقل در حدوث و بقاء متكي به عبادت است)(جوادی آملی، تفسير موضوعي قرآن مجيد، ج ۹، ص ۱۵۲ ) بدین سان عقل اجمالي بايد باشد تا انسان اهل معرفت و عبوديت گردد و سلوك و معنويت خود، عامل تقويت وتشديد عقل وتكامل وجودي آن خواهد شد لذا (عقل) در همه مراحل بندگي از آغاز تا انجام حضور دارد.

۴. پیامبری که عقل را از غل و زنجیرهای گوناگون نجات داد:” وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ”(اعراف:۱۵۷) نیز فرمود:« قِوامُ المَرءِ عَقلُهُ ، و لا دِينَ لِمَن لا عَقلَ لَهُ »( نهج الفصاحه ، ج ۲، ص ۶۶۱ ) تا دین شناسی و دینداری بر پایه “عقل” استوار گردد.

۵. در حدیثی دیگر که شاید از معجزات قولی پیامبر(ص) و بیان منزلت برین عقل در نگاه و دیدگاه اسلام ناب محمدی(ص) است، پیامبر(صلی الله علیه و آله) به امیرالمومنین علیه السلام فرمود:” يا علي إذا تقرب الناس إلى خالقهم في أبواب البر فتقرب بأنواع العقل، تسبقهم بالدرجات والزلفى عند الناس في الدنيا وعند الله في الآخرة “( حليه الأولياء،ج ۱، ص ۱۸ ور.ک: محمدی ری شهری، موسوعة الإمام علي بن أبي طالب (ع) في الكتاب والسنة والتاريخ، ج ۸ ، پاورقى ص ۴۰۶)؛(یا علی وقتی كه می ‌بینی مردم با انواع نیكوكاری ها به آفریننده‌ی خود تقرب می جویند، تو با تعقل‌های گوناگون به او تقرب بجوی كه بر همه آنان سبقت خواهی گرفت) به تعبیر استاد شهید مطهری(رض): «یکی از آن رمز و رازها اصالتی است که اسلام برای عقل قائل شده است. تحقیقا شما هیچ دینی و هیچ کتاب آسمانی را پیدا نمی‌کنید که به اندازة اسلام برای عقل ارزش و اصالت قائل شده باشد…» (مطهری، ۱۳۸۱، ج۲۱، ص۴۸۴) چنان که در موضوع دیگری می‌فرماید: «در اسلام، قضیه درست برعکس است، در اصول دین اسلام، جز عقل هیچ چیز دیگری حق مداخله ندارد”(مطهری، ۱۳۸۳، ج۲۳، ص۱۸۵).

۶. هنگامی که گروهى در حضور پیامبر اسلام، مردى را ستایش کردند و همه ویژگى هاى خوب را برایش بر شمردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «عقل او چگونه است؟». گفتند: «اى رسول خدا! ما از جدیت او در عبادت و دیگر خوبى ها سخن مى گوییم و شما از عقل او مى پرسید؟». فرمودند: نادان از روى نادانى به زشتى هایى بزرگ تر از زشتى هاى انسان گنهکار دست مى زند. همانا بندگان به میزان عقلشان در روز قیامت به درجه بالاتر نائل و به پروردگارشان نزدیک مى شوند.(بحرانی، تحف العقول، ص ۵۴) اینگونه است که یکی از مهمترین رازهای تفوق موج اسلام بر امواج دیگر در کنار ویژگی “جامعیت”، همانا “عقلانیت” اسلام است. به تعبیر عمیق استاد شهید مطهری:«اسلام از طرفى پيمان خويش را با عقل، سخت استوار كرده است؛ عقل را به عنوان يكى از اركان اصلى دين پذيرفته؛ بالاتر، پيامبر درونى‏اش خوانده است. از طرف ديگر، مُلك و ملكوت، دنيا و آخرت، جسم و روح، ظاهر و باطن، ماده و معنى را يكجا در نظر گرفته و همه جانبه نگريسته و از هر افراط و تفريطى دورى جسته است. از اينها گذشته، «برنامه كامل» خويش را به وسيله رهبرى شايسته و مجريانى لايق به جهان عرضه كرده است».(مطهرى، م.آ،ج‏۱۶، ص ۳۶).

۷. پیامبر صلی الله علیه و آله در خصوص “اوصاف عاقل” و از این رهگذر به نوعی در مورد”کارکردهای عقل” می فرمایند:” صِفَةُ الْعاقِلِ اَنْ یَحْلُمَ عَمَّنْ جَهِلَ عَلَیْهِ وَ یَتَجاوَزَ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یَتَواضَعَ لِمَنْ هُوَ دونَهُ وَ یُسابِقَ مَنْ فَوْقَهُ فى طَلَبِ البِرِّ وَ اِذا اَرادَ اَنْ یَتَکَلَّمَ تَدَبَّرَ فَاِنْ کانَ خَیْراتَکَلَّمَ فَغَنِمَ وَ اِنْ کانَ شَرًّا سَکَتَ فَسَلِمَ وَ اِذا عَرَضَتْ لَهُ فِتْنَةٌ اِسْتَعْصَمَ بِاللّه ِ وَ اَمْسَکَیَدَهُ وَ لِسانَهُ وَ اِذا رَأى فَضیلَةً اِنْتَهَزَ بِها، لا یُفارِقُهُ الْحَیاءُ وَ لا یَبْدو مِنْهُ الْحِرْصُ فَتِلْکَعَشْرُ خِصالٍ یُعْرَفُ بِها الْعاقِلُ”(بحرانی، تحف العقول، ص ۲۸)؛( ویژگى عاقل، آن است که در برابر نادان بردبارى کند، از آن کس که به او ظلم کرده بگذرد، نسبت به زیردستان متواضع باشد، با بالادستان در خوبى ها رقابت کند، هرگاه خواست سخن بگوید، بیندیشد، اگر خوب بود بگوید و بهره ببرد و اگر بد بود، سکوت کند و سالم بماند، اگر بلا و امتحانى برایش پیش آمد به خدا پناه ببرد و دست و زبان خود را نگه دارد، اگر فضیلتى دید، به سرعت از آن بهره گیرد، حیا از او جدا نگردد و حرص از اوسر نزند، اینها خصلت هاى دهگانه اى است که عاقل با آنها شناخته مى شود.).
والحمدلله رب العالمین