ریشه و روش فتنه­‌انگیزی فرهنگی و اجتماعی از نگاه نهج البلاغه

ریشه و روش فتنه­‌انگیزی فرهنگی و اجتماعی از نگاه نهج البلاغه

نوشتاری از حجت الاسلام دکتر علی فضلی مدیر گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه؛

نهج البلاغه در خطبۀ پنجاهم بیان نغزی دربارۀ ریشه و روش فتنه انگیزی فرهنگی و اجتماعی دارد که می­تواند خطی و مشی و برنامه فتنه‌­انگیزان را آشکار سازد و بعد حقیقت گرایان را برای مواجه با آنان توانمند سازد و سازوکار مناسبی ارزانی دارد که البته این نیاز به تحقیقی فراخور دارد.

از نگاه حضرت امیر علیه السلام آشوب­‌ها و فتنه­‌های اجتماعی از دل بیمارهای معنوی فردی و اجتماعی برمی‌­خیزند و به روش خاصی در جامعه طرح و شکل و گسترش می­‌یابند. ریشه‌های این فتنه­‌ها بر دو قسمند:  یکی، هواها و خواسته­‌های پست نفسانی که پوشش و مبنای دینی نداشته، با کتاب و سنت توافق ندارند. مانند فساد اجتماعی. دیگری، بدعت‌­های دینی و احکام خود ساختۀ شرعی که پوستۀ دینی دارند، اما پایه و مبنای دینی ندارند. این بدعت­ها نیز با کتاب و سنت سازگار نیستند. مانند معنویت­‌های نوپدید.

این فتنه‌­های برخواسته از نفسانیت و بدعت از سوی طمّاعان دنیا طلب اجتماعی یا از سوی منافقان عالم نمای فرهنگی طرح و جعل می‌­شوند و فتنه­‌ها را در سطح جامعه به صورت فریبنده‌­ای گسترش می‌­دهند و به ذهن و فکر جامعۀ ناآگاه می­­خورانند و آنان را به دنبال خود می­‌کشانند.

اما روش فتنه‌­انگیزان فریبکار از نگاه علوی چیست؟

روش آنان در فتنه­‌انگیزی طرح و بیان اخبار و قضایای باطل و نادرست به صورت بی­پرده و عریان نیست. زیرا اگر باطل با شکل و شمایل اصلیش، بی پوشش حق و حقیقت طرح و پخش شود، هیچ حق طلب و حق پرستی آن را نمی­پذیرد. زیرا با عقل سلیمش آن را بی‌­پایه می­‌یابد و وقتی حقیقت جویان جامعه به روشنی آن را نادرست یافتند، با جامعه گفتگو می‌­کنند و جامعه را از پذیرش آن باز می‌­دارند. در نتیجه هدف آن فربیکاران که انحراف گمراه کنندۀ افکار عمومی جامعه است، تأمین نمی­‌شود.

آنان افزون بر پرهیز از بیان اباطیل، با بسترسازی­‌ها و فضاسازی­‌های تشویش‌­زا اجازه نمی­‌دهند اخبار صادق و قضایای حق به صورت ناب و خالص طرح گشته، شفاف سازی حقیقت‌­ها صورت گیرد. زیرا حق ناب و صدق خالص چنان منطقش بر واقعیت استوار است که هیچ کس حتی خود فتنه­انگیزان یارای انکارش را ندارند و جامعه نیز آن را بدون لجاجت و مخالفت می­پذیرد. در واقع طیف حقیقت جویان به ویژه نخبگان حق­گرا در این عصر برای هدایت درست ذهن مخاطبان شفاف سازی و حقیقت گویی را به شیوه­های مختلف به انجام می­رسانند که به نظر می­رسد این گونه بیان ناب از حقیقت بهترین شیوۀ ابزاری جهاد تبیین در عصر کنونی است.

بنابراین اگر فتنه­‌گران نه باطل را عربان به زبان جاری می­کنند و نه حق را ناب بیان می­‌کنند، پس به چه روشی به فریب افکار عمومی دست می­‌زنند و آن را در رسانه‌­ها به گونه­‌های مختلف مانند بزرگ نمایی، چارچوب سازی، گزینش و اولویت دهی، روایت سازی و داستان پردازی و عادی سازی به کار می­برند و آن روش به فرمودۀ امام علی علیه السلام آمیختن حق و باطل است؛ یعنی باطن را با پوشش حق عرضه می­کنند؛ به نحوی که به راحتی نتوان آن دو را از هم متمایز سازند و به جوهرۀ بی­پایۀ آن فتنه پی ببرند. مانند شبهه‌­های اجتماعی و فرهنگی در جامعه طرح و ذهن مردم را دچار تشویش و بلکه تحت مدیریت خودش قرار می­دهد. آموزش روش­های تلفیق و تفکیک حق و باطل در تمامی عرصه­ها از آن جمله در رسانه­ها در عصر امروز برای میدان جهاد تبیین بسیار اهمیت دارد.

در پایان خطبه، حضرت امیر علیه السلام اشاره می­کنند که  در هر صورت این فتنه­گران مخاطبان خاص به خود دارند؛ یعنی گروهی از جامعه که هوا پرستی و نفس پرستی بر آن غلبه داشته و شیطان بر آن استیلا دارد. آنان بی­درنگ اخباری که ساخته و پرداختۀ آن فتنه­گران هستند، می­پذیرند و خود نیز عامل توزیع و ترویج آن قضایای بی­پایه می­شوند. در مقابل حقیقت­جویانی که خدای سبحان به آنان عنایت داشته و از نور یقین و بصیرت بهره­‌مند هستند، به روشنی باطل نهفته در حق را می­شناسند و حق را از آن جدا می­سازند. در نتیجه از فریب و گمراهی می‌رهند که البته تربیت و پرورش یقین و بصیرت در جامعه و آموزش تفکیک حق از باطل یکی از مهمترین فعالیت­‌های عرصۀ رسانه­‌های حقیقت گرا است.