فروغی از حکمت مشارقه

فروغی از حکمت مشارقه

نوشتاری از آقای محمد علی اردستانی (تهرانی) عضو هیأت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه به بهانه روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق)

شيخ شهاب الدين مقتول، مؤسس طریقۀ إشراقیه و صاحب حكمت إشراقیه در توصیف کسانی که از سوی خدای سبحان بشارت به خلاص می یابند، با تضمین سخنی از امام امیرالمؤمنین – علیه السلام – دربارۀ حجج الهی و خلفاء خدا در زمین چنین می گوید:

«جعل اللّه في البسيطة سبعا من المسالك، و عند السابع تقرّ عين كلّ سالك سيّار. و الذين ينهجون من السبل ليقضوا ما سطر اللّه عليهم فى الكتابة الأولى، و لا يمنعهم المسرّات عن المسير، و لا يقعدهم حمارة القيظ عن السعى الى مرضات اللّه صاحب الأمر، و الذين يطوفون عند الباب، و يخافون حول اللّه، و المصلّون فى الديجور، و الصابرون فى المناسك، و المتصدّقون فى غفلات قومهم، و الصارمون فى الجهاد، و السائرون فى الأرض و أرواحهم معلّقة بالمحلّ الأعلى،[۱] و أصحاب السكينة الكبرى، سيجدون من اللّه البشرى بالخلاص». حکمة الاشراق.

خدای سبحان در بسیطه (زمین بدن) هفت مسلک قرار داد (باصره و سامعه و ذائقه و شامه و لامسه از حواس ظاهری، و متخیله از حواس باطنی، و قوۀ عقلیه) و نزد قوۀ عاقله، دیدۀ هر سالک سیار روشن می شود (هنگامی که نفس ناطقه مسالک شش گانه را بپیماید و به مسلک هفتم برسد که همان عالم انوار مجرده است، دیده اش روشن شود و اطمینان پیدا کند و قرار به آن استقرار یابد)، و کسانی که سبل را می پیمایند (سالکانی که راه های به سوی خدا را می پیمایند) تا به انجام رسانند چیزی را که خدای متعال در کتابت أولی بر آنان مسطور کرده است و مسرّات (سرورها و شادمانی های بدنی و نفسی) آنان را از مسیر (به عوالم نوری) بازنمی دارد و حمارة الغيظ (حرارت شدید، کنایه از امور مهم بدنی و شواغل بسیار جسمی) آنان را (از سعی و سفر به سوی مرضات خدای سبحان صاحب امر) ناتوان و عاجز و زمین گیر نمی‌کند، و کسانی که نزد باب می گردند (کسانی که مکتسب کمالات علمی و عملی اند و کمالات علمی و عملی همان باب خدای متعال هستند) و از حول (قوت و قدرت) خدای سبحان می هراسند، و نمازگزاران (از محققان و مقلدان) در شبهای تاریک، و صابران در مناسک (و عبادات مفروض و مسنون)، و متصدّقان در غفلات قومشان، و صارمان (صاحبان عزم و دلاوران و حاضران) در جهاد (ظاهری با کافران و باطنی با قوای بدنی به تهذیب‌ و تعدیلشان)، و سائران در زمین در حالی که ارواحشان معلّق به محل أعلاست، و اصحاب سکینۀ کبری، همه از خدای سبحان بشارت به خلاص را می یابند. شرح حکمة الاشراق شمس الدین شهرزوری/ شرح حکمة الاشراق قطب الدین شیرازی.

[۱]. « قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ‌ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي اَلْقَاسِمِ مَاجِيلَوَيْهِ‌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلصَّيْرَفِيِّ‌ عَنْ نَصْرِ بْنِ مُزَاحِمٍ‌ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعْدٍ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ خَدِيجٍ‌ عَنْ كُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ اَلنَّخَعِيِّ قَالَ‌: كُنْتُ مَعَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ‌ فِي مَسْجِدِ اَلْكُوفَةِ‌ وَ قَدْ صَلَّيْنَا اَلْعِشَاءَ اَلْآخِرَةَ فَأَخَذَ بِيَدِي حَتَّى خَرَجْنَا مِنَ اَلْمَسْجِدِ فَمَشَى حَتَّى خَرَجَ إِلَى ظَهْرِ اَلْكُوفَةِ‌ لاَ يُكَلِّمُنِي بِكَلِمَةٍ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ ثُمَّ قَالَ: … اَللَّهُمَّ بَلَى لاَ تُخْلِي اَلْأَرْضَ‌ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ مُسْتَتِرٍ مَغْمُورٍ لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اَللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ فَإِنَّ أُولَئِكَ اَلْأَقَلُّونَ‌ عَدَداً  اَلْأَعْظَمُونَ خَطَراً بِهِمْ يَحْفَظُ اَللَّهُ حُجَجَهُ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ هَجَمَ بِهِمُ اَلْعِلْمُ عَلَى حَقَائِقِ اَلْأُمُورِ فَبَاشَرُوا رُوحَ اَلْيَقِينِ وَ اِسْتَلاَنُوا مَا اِسْتَوْعَرَهُ اَلْمُتْرَفُونَ‌ وَ أَنِسُوا بِمَا اِسْتَوْحَشَ مِنْهُ اَلْجَاهِلُونَ صَحِبُوا اَلدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ اَلْأَعْلَى أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ اَلدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ هَاهْ هَاهْ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ وَ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ لِي وَ لَكُمْ ثُمَّ نَزَعَ يَدَهُ مِنْ يَدِي وَ قَالَ اِنْصَرِفْ إِذَا شِئْتَ‌». شیخ مفید؛ الأمالی.