مسئله رابطه بین عمل و جزاء به نحو عینیّت یا همان مسئله تجسم اعمال، ریشه در آیات و روایات وارده داشته و در طول قرون متمادی در میان مفسرین، متکلمین و فلاسفه اسلامی به بحث و بررسی گذاشته شده است. قبل از ظهور حکمت متعالیه صدرایی برخی از اندیشمندان مسلمان به تبیین فلسفی تجسم اعمال پرداخته بودند، ولی به علت قصور اصول فلسفی موجود در آن عصر، توفیق چندانی را در این زمینه نیافته بودند، ولی با ظهور حکمت متعالیه، صدرالمتالهین(ره) در سایه حرکت جوهری نفس انسانی و اصول مطرح شده دیگر، توانستند در این زمینه به حقایقی رسیده و تبیینی عقلانی از تجسم اعمال در سایه اتحاد با نفس انسانی ارائه نمایند، بعد از ایشان و تاکنون نیز برخی از پیروان مشرب فلسفی حکمت متعالیه به طور پراکنده به این موضوع پرداخته و آن را مورد توجه قرار داده اند.