به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی «بررسی تطبیقی عمل ارادی در چهار رویکرد عاملیتگرایی، ساختارگرایی، تلفیق و ترکیب؛ پیشدرآمدی بر طرح نظریه سازمان نوین» توسط گروه مدیریت اسلامی پژوهشکده نظامهای اسلامی با مشارکت انجمن علمی مدیریت اسلامی حوزه علمیه قم، روز چهارشنبه ۲۶ دیماه جاری برگزار شد.
دکتر حسین بابایی مجرد عضو هیات علمی پژوهشگاه و ارائهدهنده این کرسی پیرامون مبانی علم مدیریت گفت: در ادبیات علم مدیریت، گرچه برای سازمان، ابعاد گوناگونی قائل شدهاند لکن آنچه مقوم بنیانهای سازمان است همانا هدایت اراده های کارکنان و همراستاسازی این اراده ها با اهداف سازمانی است. ضمن آنکه تکون سازمان به عنوان یک ساخت اجتماعی، از باب ضرورتهایی است که انسانها به جهت عدم توانایی فردی در رفع نیازهای زندگی احساس نمودهاند و لذا التجاء به سازمان به مثابه معلول یک اضطرار اجتماعی است که اتفاق میافتد. حال که دامنه ارادهگرایی انسان به جهت “مدنی بالاضطرار” بودن، دستخوش ضیق و تنگنا قرار گرفتهاست، این مهم است که درون اجتماعی چون سازمان، دچار چه فعل و انفعالاتی خواهد شد و چگونه این وسعت دامنه ارادهگرایی، موجبات تکامل انسانی را فراهم میآورد؟
وی افزود: در این کرسی قصد داریم با تکیه بر سه رویکرد اصلی علمالاجتماع، یعنی ساختارگرایی، کنش – عاملیت و تلفیق ساختار ـ عاملیت به نوع جهتگیری هر یک نسبت به اراده انسان و عمل ارادی پرداخته و پیشانگارههای لازم جهت نیل به یک نظریه سازمان را فراوری نماییم.
از آنجا که در هر یک از مکاتب سهگانه، اندیشمندان متعددی صاحب نظرند، بنا به قوت نظریهپردازی و ضریب نفوذ نظریه جهت تبیین ساختارگرایی(کارکردگرایی)، نظرات دورکیم، کنش ـ عاملیت، نظرات وبر و تلفیق ساختار ـ عاملیت، نظرات گیدنز مبنا قرار گرفتهاست. در پایان نیز مبتنی بر اندیشه مترقی اسلامی، سهم ارادهگرایی در تحقق کنشهای اجتماعی به بحث گذارده شدهاست.
وی در پاسخ به این سوال که هر کدام از مکاتب و نحلههای مختلف فکری برای تحدید دامنه ارادهمندی و اختیار انسان در سازمان، چه نسخهای را پیشنهاد میدهند، گفت: نباید فراموش کرد که سنجش کیفیت نسخهپیچیهای مختلف جهت تحدید و تضییق دامنه ارادهمندی بشر در اجتماعات سازمانی از سوی مبادی فاعلی هرچند مهم است لکن سهم نکول یا قبول این نسخهها توسط مبادی قابلی که همان انسان سازمانی است نیز نباید مورد غفلت واقع شود. علیالقاعده پذیرش به معنای فهم به علاوه باور، زمانی از انسان سر خواهد زد که هر یک از این نسخهها دو شرط را رعایت کرده باشند اولاً مطابق و ملائم با طبع آدمی باشند؛ تلائم با طبع به معنای “مسانخ” بودن با آن است و ثانیاً موافق با علم و اختیار آدمی باشند. توافق با علم به معنای “مقنع” بودن و توافق با اختیار به معنای “قابليت تحقق” است.
وی با اشاره به اینکه تحدید مطلوب اراده آدمی باید سه شرط داشته باشد،ادامه داد:مسانخ طبع، مقنع برای عقل و قابلیت تحقق از اصول اساسی تحدید اراده آدمی هستند. ما در این تحقیق به دنبال تبیین چهار رویکرد تحدیدکننده اراده آدمی و تطبیق آن ها مبتنی بر این سه شاخص هستیم تا میزان توفیق هر یک را در جهتدهی به اراده انسان سازمانی بررسی نماید. این رویکردها عبارتند از ساختارگرایی(کارکردگرا)، عاملیتگرایی، تلفیق و ترکیب.
وی تصریح داشت: به دلیل آنکه هر کدام از رویکردهای چهارگانه مشتمل بر نظریات بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی است نگارنده ناگزیر است که به صورت خاص به نظریه یکی از ایشان که هم از عمق نظریهپردازی و هم از قدرت نفوذ بالاتری در میان سایر اندیشمندان برخوردار است بپردازد؛ لذا در رویکرد ساختارگرایی(کارکردگرا) به تقریر دورکیمی اشاره خواهد شد؛ در رویکرد کنش ـ عاملیت، تقریر وبر مدنظر خواهد بود؛ در رویکرد تلفیقی ساختار ـ عاملیت، تقریر گیدنز مطمح نظر است و در رویکرد ترکیب نیز نظر فلاسفه فطرت.