چهار نشانه حکمت و خیر کثیر در آیت‌الله مصباح‌یزدی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از خبرگزاری ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی ذوعلم، عضو هیات علمی گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه و رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب، روز چهارشنبه مورخ یکم بهمن‌ماه، در وبینار «بزرگداشت ابعاد شخصیتی، سیره آموزشی و تربیتی حکیم مجاهد مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی» به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: مرحوم علامه مصباح یزدی حکیمی انقلابی بود که برای ما یک خط سیر فکری را روشن کرد.

وی افزود: خداوند متعال قرآن کریم فرموده است: «یُؤْتِی الْحِکْمَهَ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا وَ مَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ؛ خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند، و هر که را به حکمت و دانش رسانند در باره او مرحمت و عنایت بسیار کرده‌اند، و این حقیقت را جز خردمندان متذکر نشوند»(بقره/۲۶۹). حکمت یک مقوله و سرمایه بسیار عمیق و الهی است که خدای متعال به کسانی که صلاحیت دارند عنایت می‌کند. البته اینکه خداوند متعال بر اساس مشیت، این حکمت را به برخی افراد می‌دهد، نافی تلاش و کوشش و مطالعه نیست، اما سنت خداوند این است که برخی از افراد می‌توانند به این حکمت دست پیدا کنند. نکته دیگر این است که حکمت بسیار وسیع‌تر از فلسفه است.

مصادیق خیر کثیر

وی ادامه داد: کسی که به حکمت برسد به یک خیر کثیر رسیده است و یکی از این افرادی که به خیر کثیر رسیدند، مرحوم علامه مصباح بود، اما سؤال این است که این خیر کثیر برای مرحوم علامه مصباح چه بود. معتقدم خود انقلابی بودن به معنی درک عمیق بُعد اجتماعی اسلام و کنشگری فعال و اثرگذار برای احیا و پیاده‌سازی اسلام و تحول‌خواهی در سطح جامعه به سمت آرمان‌های اسلامی، یکی از نشانه‌های خیر کثیر است و خدای متعال این توفیق را به مرحوم استاد مصباح عنایت کرد که ورودی جدی در تثبیت اسلام ناب محمدی و مقابله با اسلام آمریکایی و تحریف و تبدیل در دین خدا داشته باشد.

رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اظهار کرد: در دهه هشتاد که پرسش‌ها در باب انقلاب و حکومت اسلامی به میزان زیادی وجود داشت، ورود ایشان در این عرصه نیز بسیار تأثیرگذار بود. علاوه بر یک حضور اجتماعی صریح و رسمی، تلاش مدبرانه استاد برای تقویت بُعد معرفتی نسل جوان ما در حوزه و دانشگاه اقدامی بسیار مؤثر بود. اگر ذات اسلام به تعبیر شهید مطهری را تحول اساسی در انسان و جامعه بدانیم استاد مصباح یک نگاه حکمی و دینی ناب به مقوله انقلاب داشتند و در واقع نگاه ایشان صرفاً سیاسی نبود بلکه احیای دین خدا، سنت پیامبر(ص)، مکتب اهل بیت(ع) و مقابله با نظام معرفتی سکولار که بشریت را به سقوط می‌کشاند از اهداف ایشان بود.

حجت‌الاسلام ذوعلم بیان کرد: نکته دیگر در زمینه اجتهاد عمیق در مرحوم علامه مصباح است. خود این اجتهاد ناشی از نگاه حکمی است. به نظر می‌رسد اسلام به عنوان یک نظام‌واره فطرت مدار، منشأ اجتهاد نیز هست و با چارچوب روش‌مند اجتهادی می‌توانیم متناسب با زمان و مکان، اسلام را بازشناسی کرده و معرفت دینی را در جامعه توسعه دهیم؛ لذا این اجتهاد نیز منشأ خیر کثیری بود که استاد مصباح از آن بهره مند بودند.

وسعت دید شهید بهشتی

وی تصریح کرد: ایشان با مرحوم شهید بهشتی رابطه‌ای بسیار نزدیک داشتند. در جلسه‌ای در محضر استاد مصباح بودیم که بنده آن موقع در ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش مسئولیت داشتم که به مناسبتی ذکری از شهید بهشتی به میان آوردند و حدود ده دقیقه درباره افق بلند ایشان صحبت کردند. شهید بهشتی معتقد بود تا نسل جوان مسلمان انقلابی تربیت نکنیم نمی‌توانیم تغییری در نظام سلطنتی ایجاد کنیم. ایشان همواره از وسعت دید شهید بهشتی یاد می‌کردند و همواره در زمینه فلسفه، سیاست، فرهنگ و تربیت و در علوم انسانی به همان شکل دست به اجتهاد می‌زدند.

استادیار گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: اجتهاد فلسفی استاد مصباح بسیار مهم است و با اینکه بسیاری از دیدگاه‌های فلسفی خود را از علامه طباطبایی گرفته بودند، اما در این زمینه مقلد صرف ایشان نبودند، بلکه حتی گاهی نقدهایی در این حوزه وارد می‌کردند. در کتاب «تعلیقهٌ على نهایهالحکمه» نظرات اجتهادی خود در باب دیدگاه‌های فلسفی علامه طباطبایی را مطرح کرده و صریحاً فلسفه را دانشی در خدمت دین می‌دانند. استاد مصباح عملاً نشان دادند که نگاهشان به دانش‌ها و علوم متعارف، نگاهی نیست که آن را اصیل بدانند و خادم آن دانش شوند بلکه با استفاده از قرآن و عترت دائماً تلاش می‌کنند با معرفتی که از این دو منبع معرفتی به دست می‌آورند دانش‌ها را رشد دهند.

خلط منابع معرفتی اسلام با دانش‌های اسلامی

وی بیان کرد: گاهی بین منابع معرفتی اسلام با دانش‌های اسلامی خلط صورت می‌گیرد و توجه نمی‌شود که دانش‌هایی همانند کلام و فقه، می‌تواند با اجتهاد حکیمانه بارورتر بشود. اگر تحول در علوم اسلامی و انسانی مطرح است با همین نگاه است. گاهی تحول در فقه نیز مطرح می‌شود که اقدامی ارزشمند است و هنوز نیاز به غنی‌سازی و باروری بیشتری دارد.

رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب تأکید کرد: دو منبع عقل و نقل نیز روش باروری علوم اسلامی است و ما این سیره را در نزد مرحوم علامه مصباح به خوبی مشاهده کردیم؛ لذا در فلسفه اخلاق، فلسفه تربیت اسلامی و سیاست اسلامی، اقدامات ارزشمندی انجام داده و مباحثی نوآورانه را مطرح کردند.

حجت‌الاسلام ذوعلم تصریح کرد: نکته دیگر در خیرِ کثیرِ مصداقی که استاد مصباح به آن رسیدند تأثیرگذاری عملی در فضای حوزه و دانشگاه بود. ایشان عمیقاً به وحدت حوزه و دانشگاه اعتقاد داشتند. خود بنده از برخی از اساتید دانشگاهی می‌شنیدم که می‌گفتند هفته‌ای یکبار که نزد ایشان می‌رفتیم دیدگاه ما به کلی در این حوزه تغییر می‌کرد و همواره از این نظرات بهره‌مند می‌شدیم. علامه مصباح به غنی‌سازی علمی دست زدند و خودم مؤسسه تلاشی آکادمیک برای تربیت نسل دانشمند حوزوی بود.

حضور شجاعانه در عرصه دفاع از مکتب

وی ادامه داد: نوع حضور شجاعانه ایشان در عرصه دفاع از مکتب، ولایت، نظام و انقلاب اسلامی توأم با نقد از عملکردها، نشانه دیگر خیر کثیر است. نقد ایشان از مسائلی همانند نظام بانکداری بسیار صریح بود. ایشان از رهبری انقلاب حمایت حکمی می‌کردند چراکه متوجه عمق سیره مقام معظم رهبری بودند؛ لذا بدون پروا و ملاحظه‌ای به شاگردان خود توصیه می‌کردند که از این رهبر بزرگوار حمایت کنید و اجازه ندهید غوغاسالاری‌ها دیدگاه‌های شما را تحت تأثیر قرار هد.

استادیار گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: گاهی ممکن است تصور شود انتقاد از مدیران به معنای تضعیف نظام است و از سوی دیگر برخی نیز برای نقد، کل نظام را به چالش‌ می‌کشند، اما مرحوم علامه مصباح در عین صریح‌ترین دفاعیات از نظام جمهوری اسلامی، اما براساس اصول و شاخص‌ها و معیارها همواره انتقادات خود را نیز مطرح می‌کردند. این چهار عرصه خیر کثیر است که استاد بزرگوار از موضعی حکمی و حکیمانه به آن ورود کردند و امیدواریم مسلک معرفتی ایشان به عنوان یک الگو در جامعه حوزوی و دانشگاهی ما منشأ اثر باشد.