توسعه گفتمانی تفسیر سیاسی قرآن و آسیب‌های فرارو

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به نقل از شبستان، متن یادداشت حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عابدی عضو هیأت علمی گروه قرآن‌پژوهی پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه، در ادامه از نظر می‌گذرد:

در تفسیر سیاسی، مفسر بر کشف مرادهای سیاسی خداوند از آیات تمرکز دارد و می‌کوشد ظرفیت سیاسی آن دسته از آیات قرآن را که بدون رویکرد سیاسی ناشناخته مانده بود، کشف کند.

تفسیر سیاسی از منظر موضوعی، به سیاست گرایش نشان می‌دهد و مفسر به آیات از این زاویه به طور ویژه و برجسته توجه قرار می‌کند و از مراد و مقصود سیاسی آیات پرده برمی‌دارد. پیشینه تفسیر سیاسی به عنوان گرایشی در کنار دیگر گرایش‌ها به دوران آغازین تفسیر برمی‌گردد و برخی تفاسیر مانند تفسیر المنار رشید رضا، آثار سید جمال و عبده؛ تفسیر مراغی؛ فی ظلال القرآن سید قطب محاسن‌ التأویل قاسمی؛ التحریر و التنویر ابن عاشور؛ المیزان علامه طباطبایی ؛ تفسیر نمونه آیت‌الله مکارم شیرازی؛ پرتوی از قرآن آیت‌الله طالقانی؛ الکاشف محمد جواد مغنیه و من وحی القرآن علامه سید محمد حسین فضل‌الله پر از این دست مطالب هستند.

این آثار گاهی نیز به عنوان موضوعی مانند منشور جاوید؛ پیام قرآن؛ آثار متعدد آیت الله جوادی آملی؛ شهید محمد باقر صدر در آثار متعدد مثل عناصر المجتمع فی القرآن‌الکریم بناء المجتمع‌الاسلامی؛ شهید محمد باقر حکیم درجامعه انسانی از دیدگاه قرآن و….؛ طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن نوشته مقام معظم رهبری؛ قرآن کتاب زندگی در آیینه نگاه رهبر معظم انقلاب؛ حقوق و سیاست در قرآن آیت الله محمد تقی مصباح یزدی؛ نظریه سیاسی اسلام آیت الله محمد تقی مصباح یزدی و… عرضه شده‌اند که حجم وسیعی از آثار نیز به این گروه متعلق است.همچنین می‌توان به برداشت‌های سیاسی سید اسد الله خرقانی؛ رضاقلی شریعت سنگلجی وبرداشت‌های سیاسی البته آسیب دار گروه‌های سیاسی همچون مجاهدین (منافقین) خلق؛ گروه التقاطی فرقان قبل از انقلاب نیز اشاره کرد.

مهم‌ترین تحولات تفسیر سیاسی

مهم‌ترین بخش از تحولات در حوزه تفسیر سیاسی مربوط به تحولات دانشی آن است؛ این تحولات را در محورهایی می‌توان توضیح داد،یکی از این محورها تلاش برای استنطاق سیاسی قرآن یعنی تولید مسائل سیاسی و پاسخ‌های قرآنی برمدار موضوع سیاست است. بروز انقلاب اسلامی و چالش‌های آن با مسائل سیاسی در صحنه عمل، نیازمندی فراوان به داشتن دیدگاه‌های قرآن‌مبنا (در مقابل پاسخ های مبتنی بر مکاتب غربی وشرقی) را تشدید کرد و با این ابراز نیاز، توسط اجزای مختلف نظام اسلامی، پاسخ‌های فراوان قرآنی تولید و بر اثر کثرت مسائل تولید شده، این مسائل و پاسخ ها بر مدار موضوع واحد سیاست به حدی رسید که ظرفیت انشعاب تفسیر سیاسی از تفسیر به معنای عام آن و تبدیل شدن به دانش جدید را فراهم آورد.

این نیازمندی موجب شد محققان و مفسران به تدریج به مسائل سیاسی، به صورت موضوعی در قرآن بنگرند و بکوشند گروهی از مسائل کلان سیاسی را به قرآن عرضه کنند و درپی به نطق درآوردن قرآن و دریافت پاسخ باشند. این رویکرد قدم دوم برای استقلال تفسیر سیاسی از تفسیر عام بود و موجب شد تفاسیر موضوعی پیرامومن موضوعات سیاسی تولید گردد. موضوعاتی خاص مثل حق حکومت؛ انتخابات؛ نقش مردم در حاکمیت؛ شورا و مجلس شورای اسلامی؛ دموکراسی؛ محدوده و قلمروی حکومت؛ نظارت مردم بر حکومت و مسئله امر به معروف و نهی از منکر حاکمان؛ قلمروی اختیارت ولی فقیه؛ مسئله انتصابات در نظام اسلامی اختیارت رهبری در حوزه جهاد و ارتباط با کشورهای اسلامی و غیر اسلامی… و در شمار ده‌ها مسئله‌ای بودند که توانستند نگاه مفسران حول موضوعات خاص سیاسی را به قرآن جلب کنند و موجب تولید آثار سیاسی موضوعی در تفسیر شوند. مجموعه آثار شهید مطهری، آیت الله مصباح یزدی، شهید بهشتی و ده‌ها نویسنده متاثر از آنان را در این گروه می‌توان جای داد.

با افزایش تولیدات سیاسی قرآنی اینک سخن از تولید تفاسیر سیاسی ترتیبی نیز به میان آمده است و مفسرانی در پی آن هستند که دست کم سوره‌هایی از قرآن را به ترتیب آیات از منظر مسائل سیاسی تفسیر نمایند. مجموعه این تلاش‌ها منجر به تولید گرایشی در تفسیر شد که محصول آن رویکرد سیاسی مفسران در تفسیر آیات را فراهم آورده و به گسترش گرایش به تفسیر سیاسی منجر شده است. این گرایش نقطه آغاز تولد تفسیرسیاسی به عنوان گرایشی نو در کنار گرایش‌های تفسیری دیگر شده است.

نشریه تفسیر سیاسی نداریم

بروز انقلاب اسلامی و چالش‌های آن با مسائل سیاسی در صحنه عمل، نیازمندی فراوان به داشتن دیدگاه‌های قرآن‌‌مبنا (در مقابل پاسخ‌های مبتنی بر مکاتب غربی وشرقی) را تشدید کرد و با این ابراز نیاز، توسط اجزای مختلف نظام اسلامی، پاسخ‌های فراوان قرآنی تولید و بر اثر کثرت مسائل تولید شده، این مسائل و پاسخ‌ها بر مدار موضوع واحد سیاست به حدی رسید که ظرفیت انشعاب تفسیر سیاسی از تفسیر به معنای عام آن و تبدیل شدن به دانش جدید را فراهم آورد البته در حوزه نشریات تاکنون به رغم حضور نشریاتی قرآنی در حوزه علوم انسانی مختلف، شاهد نشریه‌ای در حوزه تفسیر سیاسی نبوده‌ایم و به رغم گسترش رویکرد و گرایش قرآنی بعد از انقلاب در حوزه تفسیرسیاسی شاهد چنین گسترشی نیستیم. همچنین از منظر تحقیقات و پایان نامه‌های دانشجویی هم می توان موضوعات سیاسی را در میان تحقیقات قرآنی مشاهده کرد؛ این حجم هر چند نسبت به قبل از انقلاب گسترش معناداری یافته است، اما بسیار کمتر از حد مورد انتظار ارزیابی می‌شود؛ به گونه‌ای که هنوز صدها مسئله سیاسی که می‌توانست مورد کندوکاو دانشجویان و موجب تولید فرهنگ سیاسی قرآنی شود، مورد توجه قرار نگرفته است.

آسیب‌های تفاسیر سیاسی

۱.آسیب در حوزه مبانی و اصول: عمده آسیبی که تفاسیر و بیشتر برداشت‌های سیاسی با آن روبرو هستند انحراف در مبانی کلان آن‌هاست؛ دیگری آسیب در حوزه قواعد تفسیری روشی و آسیب سوم نیز در حوزه جریانی است زیرا بسیاری از تفاسیر گاه گرفتار تاثیرپذیری از جریانات اجتماعی و سیاسی عصر خود بوده‌اند و البته باید آسیب‌های غایی نیز بر این مسئله افزوده شود البته برخی آسیب‌ها نیز به پیامدهای این دست تفاسیر نیز باز می‌گردد و تاثیرات منفی که بر جریان مدیریت جوامع اسلامی داشته‌اند و از این منظر نیز این تفاسیر شایسته نقد و ارزیابی هستند.

۲. آسیب توقف در حد دغدغه‌های شخصی و فردی: در حالی که نظام سیاسی اسلامی شکل گرفته و نیازمند این هستیم که از منظر چالش‌های نظام سیاسی موجود به مسئال سیاسی توجه و قرآن را فهم کنیم، آثار موجود گاه مولود دغدغه‌های شخصی مفسران است و این دغدغه‌ها هنوز در سطح ملی و حاکمیتی بروز نیافته است و این افراد هستند که همچنان دغدغه‌مند در این عرصه‌اند و به فکر فهم سیاسی و استنطاق سیاسی آیات هستند ولی نظام و حکومت به طور جدی و سیستمی در این عرصه ورود نکرده است به گونه‌ای که بتوان برای مثال در نظام تقنینی یا آموزش عالی آن این عزم را در قالب سرفصل‌ها و دروس مشاهده کرد؛ از سوی دیگر این غفلت در سطح حاکمیت موجب شده در حالی که نظام سیاسی گاه با چالش مشروعیت؛ گاه با چالش ناکارآمدی و تعیین حق مردم در حاکمیت و … روبرو است گروهی به فکر دغدغه‌های شخصی و حزبی هستند و می‌کوشند به جای اولویت‌های نظام، به اولویت‌های گروهی و شخصی خود از منظر قرآن پاسخ بیایند و محصولاتی ناکارآمد و نامتناسب با نیازهای نظام سیاسی موجود تولید می‌کنند. برخی آثار شکل گرفته توسط افرادی چون کدیور؛ مجتهد شبستری؛ سروش و پیش از وی افرادی چون بازرگان، به جای تمرکز در چالش‌های نطام و حل آنها از منظر قرآن، به دنیال تحمیل دغدغه‌های خود در قابل مستندات قرآنی بوده‌اند.

۳.نبود تعامل مناسب مفسران سیاسی بادانش‌های اجتماعی و سیاسی روز: اکثر افرادی که به تفسیرسیاسی ورود کرده‌اند فاقد آگاهی‌های کافی در این سطح از دانش‌های مورد نیاز هستند زیرا برای درک مسائل واقعی سیاسی؛ موضوع‌شناسی سیاسی، باز شدن افق‌های جدید و ایجاد حساسیت نظری نسبت به مسائل سیاسی در قرآن لازم است نتیجه این که ظرفیت سیاسی مهم از قرآن از دسترس فهم و تفسیر آنان خارج می ماند.عدم وجود سازو کارهای علمی و اداری برای ایجاد حلقه یا حلقات لازم برای گشایش کانال ارتباطی بین دو بخش تولید و مصرف محصولات تفسیر سیاسی و استقلال هر یک از دو نهاد تولید کننده و مصرف‌کننده محصولات تفسیر سیاسی از هم عامل مهمی شده است که مفسران سیاسی به مسائل واقعی حاکمیت دسترسی نداشته باشند و الزامی برای پاسخ‌دهی آنان به این مسائل ایجاد نشود. این مشکل دقیقا شبیه جدایی صنعت از دانشگاه است.

تکمیل نشدن تدوین سامانه نظام جامع سیاسی شیعی

این مسئله نیز از عوامل مهم در این عرصه ارزیابی می‌شود. فقه سیاسی و کلام سیاسی نیز از این مسئله هم اکنون در رنج هستند و البته نظام یافتن مذکور نیز به عنوان یک مسئله سیاسی می‌تواند مورد مطالعه تفسیر سیاسی قرار بگیرد؛ هر چند در عمل امروزه نظام سیاسی معینی دارای حاکیت شده است ولی از منظر علمی هنوز راهی طولانی برای ایجاد نظام جامع سیاسی شیعی و تدوین فلسفه سیاسی آن و کنکاش در ابعاد و انواع و مسائل آن مانده است و سیل شبهاتی که هر از چندی به سوی این نظام روانه می‌شود هر چند با پاسخ‌های در خور روبرو می‌گردد، اما فی نفسه گویای نیازمندی به توجه به این مسئله است.

به نظر می رسد هنوز فلسفه سیاسی اسلامی به روشنی تعریف و تنظیم، تدوین و تثبیت نشده است؛ تدبیر حیات سیاسی نیز که باید مبتنی بر این نظام باشد به صورتی کاملاً منظم وقابل پیش­بینی، پیش نمی رود، از این رو لازم است قرآن کریم در هر دو مرحله تدوین فلسفه سیاسی قرآنی و تدبیر حیات سیاسی مورد توجه جدی قرار بگیرد.