آزادی ملت یهود از چنگال صهیون؛ آرمانی که تحقق آن در دست شیرمردان ایرانی است

آزادی ملت یهود از چنگال صهیون؛ آرمانی که تحقق آن در دست شیرمردان ایرانی است

نوشتاری از دکتر حسین علی‌جعفری مشاور ریاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

نتانیاهو، سکولارِ یهودی، نخست‌وزیری که چندسالی است به اتهام دریافت رشوه و کلاه‌برداری، تحت پیگرد قانونی قراردارد؛ بنای ماندن در قدرت و رهایی از زندانی شدن را ایجاد جنگ‌ها و درگیری‌های خونینی می‌داند که سال‌هاست نه‌تنها گریبان یهودیان و مسلمانان را گرفته، بلکه دامنه آن به اقصی‌نِقاط دنیا نیز در حال سرایت است.

این مرد خون‌ریز و جنگ‌افروز، امروزه خود را با کوروش کبیر، شاهِ شاهان ایرانِ بزرگ مقایسه کرده و می‌گوید: «کوروش ما یهودیان را آزاد کرد و راه را برای بازگشت به صهیون هموار کرد. امروز ما باید دست ایرانی‌ها را بگیریم…».

باید به او گفت: چگونه جرأت می‌یابی خود را که مملو از خشونت، بدعهدی، بی‌قانونی، خونریزی و بی‌دینی هستی؛ با شاه‌پدرِ ایرانی، کوروش کبیر که گویی در قرآن از او یاد شده و مملو از دل‌رحمی، پای‌بندی به عهد و پیمان، قانون، حافظ جان و مال مردم و دین‌داری بود مقایسه کنی؟

در آن زمان، پادشاهی یهودیّه یا یهودا، از نَبوکَد نَصَر، دومین پادشاه امپراتوری بابل، شکست خورده و مضمحل شده بود و بسیاری از مردمانش برای سال‌ها در اسارت و تبعیدی طولانی بودند و خذلان و بی‌مهری و دوری از وطن را تجربه نموده بودند.

پس از حدود ۵۰ سال اسارت بود که کوروش کبیر، با فتح بابل، آنطور که می‌گویند بدون جنگ و خون‌ریزی، آزادی دینی و رهایی از اسارت را برای یهودیان و بسیاری از اقوامِ دیگر، فراهم آورد؛ در منشور کوروش درج شده: «… زمانی که به صلح وارد بابل شدم و زمانی که در میان سرور و شادی تخت فرمانروایی را در کاخ شاهزادگان برقرار کردم، آنگاه، مردوک، خدای بزرگ، قلب بزرگ بابلیان را [به تسخیر من در آورد] در حالی که هر روز پرستش او را تداوم بخشیدم، سپاهیان بسیارم به صلح وارد بابل شدند، همه‌ی سومر و اکد را از هر نوع تهدیدی حفظ کردم … خدایانی را که منزلگاه‌شان آنجا بود، دوباره برگرداندم و برای آنها منزلگاهی جاودانه ساختم. همه‌ی مردم را یکجا گردآوردم و آنها را مجدداً در منزل‌هایشان مستقر کردم و خدایان سومر و اکد را که به رغم خشم خدایِ خدایان، نبونید به بابل برده بود، آنها را در میان شادی به دستور مردوک، در معابدشان در منزلی که دل را شاد می کرد قرار دادم …».

آیا تو خود را با او مقایسه می‌کنی؟ تویی که جز خشم و خشونت و خونریزی و ویرانی در سر نداری؟

امروز بعد از شکست بزرگی که از ایران و مردم مؤمن و وطن‌پرست خوردی، به سروده‌ی حافظ گوش بسپار و بدان که: «ای مگس، عرصه‌ی سیمرغ نه جولانگه توست؛ عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری». و هرگز: کارِ پاکان را قیاس از خود مگیر، گرچه باشد در نوشتن، شیر شیر. و بدان که امروز ملت انقلابی و شریف ایران اسلامی، یکپارچه و متحد، در سایه رهبری حکیم، قدرتی به بلندای تاریخش داشته و در آزادی و آزادگیِ بی‌‌مانندی به سر می‌برند که برای هزاران سال آرزوی مردمان در سراسر جهان بوده است. زیرا مردم ایران هم مؤمن‌اند و هم جویای علم، حتی در ثریّا؛ و خداوند فرموده: يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ.