معنویت باید با توجه به مفهوم غیب معنا شود

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت‌الاسلام دکتر محمدجواد رودگر، عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه در میزگرد تخصصی اندیشکده معنویت با موضوع «معنویت و چالش‌های دوگانه‌انگاری در مسیر پیشرفت» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه می‌خوانید؛

برای اینکه یک تلقی و تصور درستی از عنوان بحث داشته باشیم، باید توجه کنیم که در حوزه معارف دینی، در بخش‌های مختلف با یک سلسله دوگانه‌هایی مواجه هستیم که این‌ها چالش‌هایی را به لحاظ فکری و معرفتی ایجاد کرده است که در ادامه چالش‌هایی را به لحاظ گرایشی ایجاد می‌کنند و آنگاه هم به چالش‌های عملی و رفتاری می‌رسیم. دوگانه‌هایی که هم چالش‌های بینشی و اندیشه‌ای و نگرشی را ایجاد می‌کند، هم چالش‌های گرایشی و منشی را به وجود می‌آود و هم چالش‌های کنشی و عملی و رفتاری را ایجاد می‌کند. دوگانه‌هایی مانند زهد و زندگی. یعنی گویی که باید یکی را انتخاب کنیم و گویی در فرهنگ دینی ما این‌ها در تضاد باهم هستند. معمولًا بین این مفاهیم انفصال ایجاد می‌کنیم و می‌گوییم یکی را باید انتخاب کنیم.

یا برای نمونه، دوگانه ذکر و جهاد را داریم. اینکه یا باید متذکر باشیم و یا باید مشغول زندگی یا جهاد بشویم. در حقیقت اینجا، این موارد را متعارض می‌دانیم. یا مثلاً بین عبادت و کار برای امرار معاش یا بین تفکر و تذکر تفاوت‌های غیر قابل جمع می‌بینیم و بین اینها تعارضات را مشاهده می‌کنیم و تصور می‌کنیم که باهم ناسازگار هستند یا پیش‌انگاره‌هایی داریم که بر آن اساس بحث می‌کنیم.

پیشرفت با اصلاح دوگانه‌های به ظاهر متعارض حاصل می‌شود

بسیاری از مفاهیم دینی هم داریم که در عرصه‌های مختلف بین آنها نگاه دوگانه‌انگارانه داریم و تا این نگاه‌ها وجود دارد، در مسیر پیشرفت قرار نخواهیم گرفت. پیشرفت‌چنانکه در سند الگو آمده، در عرصه‌های مختلف است. اگر قرار است که تعین خارجی پیدا کند، به نظر می‌رسد ابتدا باید به لحاظ بینشی، اندیشه‌ای و نگرشی، تفسیر و تلقی خود را از این دوگانه‌ها اصلاح کنیم. شهید مطهری بحثی را در احیای تفکر دینی دارند که می‌گویند توحید ما مسخ شده است یا عدالت، نبوت، معاد و امامت ما مسخ شده است و ما یک بینش مسخ شده نسبت به این اصول داریم. بعد در عرصه‌های فروع دین بحث می‌کند که باور ما نسبت به امر به معروف یا جهاد، باورهای اشتباهی است و می‌گویند باید به یک راهبرد اساسی برسیم.

بنابراین باید به بازشناسی هر کدام از این مفاهیم و آموزه‌های متناظر با اصول یا فروع بپردازیم. البته قدم‌های بسیار مفید و موثری در این جهت برداشته‌ایم. با گفتمان‌های فکری مختلفی که از علامه طباطبایی و امام خمینی داریم، تلاش کرده‌ایم که یک تفسیر درستی در این حوزه‌های اعتقادی و عملی داشته باشیم، چه اینکه آنان این تفسیر درست را ارائه کردند. در جریان پیشرفت، حتماً باید این مراقبت‌های بینشی و گرایشی و کنشی را داشته باشیم، و الا در مسیر پیشرفت دچار سکون و رکود می‌شویم، یا ممکن است اشکالات دیگری پیدا کنیم. البته در بخش مبانی در همه حوزه‌ها نوع تبیین‌ها و تحلیل‌ها در همین مسیر بوده است.

باید تلاش کنیم که آنچه نادرست و ناقص است و انحراف دارد را برداریم و یک تفسیر و تلقی درستی را ارائه کنیم. مثلاً در باب ذکر و زندگی، باید ببینیم که از ذکر چه تلقی داریم. آیا آن را صرفاً به این معنا می‌دانیم که سلسله الفاظ را جاری کنیم، یا خیر، به ذکر قلبی به معنای واقعی کلمه و از همه مهم‌تر به ذکر عملی اعتقاد داریم که در روایات ما با این موارد مواجه هستیم که پیامبر اسلام(ص) فرمودند ای علی(ع)، سه چیز است که این امت به آسانی توان انجامش را ندارد، مواسات، انصاف و یکی هم ذکر خدا در هر حال.

پیامبر(ص) هشدار می‌دهند که این ذکر، صرفاً به معنای سبحان الله گفتن نیست. بلکه هنگامی که مقدمات حرامی فراهم می‌شود، انسان باید از خدا بترسد و آن صحنه را ترک کند. یعنی ذکر اعتقادی و عملی را داریم. یا در تفکر و تذکر آموزه‌های دینی، با توجه به تلقی که از متن آیات و روایات داریم، اینطور است که اینها را مانعهالجمع نمی‌دانند و باید به سمت تفکرات ناب اسلامی حرکت کنیم.

خداوند در آیه ۱۹۰ سوره آل عمران می‌فرماید «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ»، در ادامه هم این را دارد که «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ». یا مثلاً در بحث فکر و ذکر، آیه معروف سوره نور را دارد که فرمود «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ» یعنی اینها مانعهالجمع نیستند و بحث عقل و عشق یا برهان و عرفان، در حوزه معرفت‌شناختی قابلیت جمع دارند و هر کدام ارزش معرفتی خاص خود را دارند و در مسیر پیشرفت نباید به یک وجه معرفتی اکتفا کنیم و از وجوه دیگر اجتنات کنیم. می‌توانیم از همه وجوه معرفتی استفاده کنیم. بنابراین این مباحث را باید به صورت درست تبیین کنیم تا دچار شبهات و اشتباهات و اشکالات فکری در حوزه‌های بینشی، عملی، گرایشی و رفتاری نشویم.

معنویت باید با توجه به مفهوم غیب معنا شود

معنویت را با توجه به مفهوم غیب باید بفهمیم و بعد ارتباط با خدا در قالب‌های مختلف و فراروی فرد در حوزه معنوی از عالم ماده به معنا را باید بر این اساس معنا کنیم که اگر اینطور شود، در مجموعه فرهنگ دینی به این نتیجه می‌رسیم که اگر انگیزه الهی باشد، هر کاری که انجام می‌دهیم، موفق می‌شویم و با این دیدگاه، بین زهد و زندگی و مفاهیمی از این دست که در ظاهر تعارض دارند، می‌توانیم به خوبی جمع کنیم تا موانع پیشرفت را هم برداریم.