عباس‌زاده: علاوه بر وجود خداوند، وحدت خدا نیز با برهان قابل اثبات است

برهان وجودشناسی
کرسی علمی توریجی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی «برهان وجودشناسی» توسط گروه معرفت‌شناسی پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه با همکاری قطب علمی فلسفه دین، عصر دوشنبه ۱۷ دی‌ماه جاری در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار ‌شد.
در این کرسی علمی دکتر مهدی عباس‌زاده، دانشیار گروه معرفت‌شناسی و معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به ارائه بحث خود درباره برهان وجودی پرداخت. وی با بیان اینکه معتقد است، علاوه بر وجود خداوند، وحدت خدا نیز با برهان قابل اثبات است، گفت: مسئله محوری بحث برهان وجود شناختی بررسی و ارزیابی نقد آیت‌الله العظمی جوادی آملی بر برهان وجودی و در نهایت دفاع از تقریر دوم دکارت از برهان وجودی با اتکا به نظریه معقولات ثانیه فلسفی و نظریه نفس‌الامر در فلسفه اسلامی است.
دکتر عباس‌زاده در ادامه به تبیین دو تقریر دکارت از برهان وجودی پرداخت و گفت: بر اساس تقریرهای دکارت از این برهان، در تقریر نخست برهان وجودی، از کمال خداوند و این که وجود یک کمال است به وجود او پی برده می‌شود و در تقریر دوم این برهان، از مفهوم واجب‌الوجود و ضرورت مندرج در آن به وجود وی پی برده می‌شود. در بیان نقدهای کانت بر دو تقریر دکارت از برهان وجودی باید گفت کانت برهان وجودی را مجموعاً یک گذار غیر مجاز از ذهن به عین می‌داند و سه اشکال بر دو تقریر برهان وجودی وارد می‌سازد که یک اشکال به تقریر نخست و دو اشکال به تقریر دوم باز می‌گردد.
وی افزود: نقد اصلی کانت بر تقریر نخست برهان وجودی این است که به نظر کانت، وجود یک محمول نیست، به گونه‌ای که بتواند یک کمال یا صفتی باشد که درباره موضوعی یا چیزی، یعنی ماهیتی مورد تصدیق قرار گیرد. وجود کمالی از یک ماهیت نیست بلکه وضعی از آن ماهیت است. در واقع، به باور کانت، وجود اساساً نمی‌تواند چیزی به مفهوم یک ماهیت اضافه کند. اما کانت در نقد اول خود به تقریر دوم برهان وجودی بر این نکته تأکید دارد که اگر هم مفهوم و هم وجود واجب‌الوجود، با هم نفی شود، هیچ تناقضی در میان نخواهد بود. به همان نحو که در انکار مثلث و سه زاویه آن با هم، هیچ تناقضی نیست. نقد دوم کانت بر تقریر دوم برهان وجودی نیز مشتمل بر این نکته است که به نظر کانت، ضرورت قیدی منطقی است و جایگاه منطق و قضایای منطقی در ذهن است و لذا هیچ امر خارجی را نمی‌توان یافت که از ضرورت برخوردار باشد.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه با تأکید بر این نکته که آیت‌الله جوادی آملی،‌ علیرغم نقد هر سه ایراد کانت بر دو تقریر برهان وجودی، با استدلال خاص خویش برهان وجودی را نامعتبر می‌دانند، تصریح داشت: محور نقد آیت الله العظمی جوادی آملی بر برهان وجودی خلط بین مفهوم و مصداق است.  به باور آیت‌الله جوادی آملی، ‌اگر مفهوم موجود نامتناهی فاقد مصداق خارجی باشد، هیچ تناقضی پدید نخواهد آمد. این بدان دلیل است که یکی از شروط تناقض، وحدت در حمل است. مفهوم موجود نامتناهی صرفاً به حمل اولی ذاتی موجود نامتناهی است اما به حمل شایع صناعی چیزی بیش از یک مفهوم ذهنی نیست. مفهومی که فقط دارای وجود ذهنی و ظلی است و ایرادی ندارد که مصداق خارجی نداشته باشد. اگر صرف تصور باری‌تعالی برای اثبات وجود خارجی او کفایت کند، صرف تصور شریک‌الباری هم برای اثبات وجود خارجی او کفایت خواهد کرد در حالی که از طریق برهان می‌دانیم که وجود خارجی برای شریک‌الباری ممتنع است.
دکتر عباس‌زاده،‌ در پاسخ به نقد آیت‌الله جوادی آملی تأکید کرد: بر اساس نظریه معقولات ثانیه فلسفی و نظریه نفس الامر در فلسفه اسلامی،‌انسان در مواردی نه تنها می‌تواند و مجاز است، بلکه کاملا ضروری است که از ذهن به عین منتقل شود. ضرورت، به مثابه یکی از معقولات ثانیه فلسفی دارای چنین حکمی است: اگر ضرورت در ذهن اثبات شود در عالمم خارج نیز ثبوت خواهد داشت. بدین‌سان ضرورت یک مفهوم نفس‌الامری است و نفس‌الامر اعم از ظرف ذهن و عالم خارج است.
عباس‌زاده مثال شریک‌الباری را نیز قابل نقد دانسته و متذکر شد: مفهوم شریک‌الباری حتی به حمل اولی ذاتی نیز دارای همه خصوصیات و اوصاف مفهوم باری‌تعالی نیست، بلکه تفاوت‌هایی با آن دارد. وجود مفهوم شریک‌الباری ولو در ظرف ذهن،‌باعث می‌شود مفهوم باری‌تعالی از ابتدا دارای وصف نامتناهی یا کمال مطلق نبوده باشد. اما اگر مفهوم باری‌تعالی، دارای وصف نامتناهی یا کمال مطلق لحاظ شود، در این صورت، شریک‌الباری چیزی جز لفظ نیست. بنابراین اگر انسان تصور دقیق و درستی از مفهوم باری‌تعالی داشته باشد، حتی در مقام تصور هم نباید بتواند مفهوم شریک‌الباری را در نظر گیرد. به این معنا شاید بتوان گفت این برهان به نحوی وحدت واجب‌الوجود را نیز اثبات می‌کند.
در ادامه این نشست دکتر واعظی و دکتر عسکری سلیمانی به نقد و ارزیابی بحث‌های مطرح شده پرداختند و در نهایت برخی از حاضرین در این نشست نیز دیدگاه‌های خود را مطرح نمودند.
دکتر واعظی، دانشیار دانشگاه شهید بهشتی با توجه به مقاله ارائه شده توسط دکتر عباس‌زاده به عنوان متن قابل بحث در نشست، با جزئیات بیشتری به نکاتی درباره مقاله اشاره نمود. وی درباره نقد اصلی مؤلف به دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی، این نقد را وارد نداست و تأکید کرد مفاهیمی مانند مفهوم کره مکعب، برای ما مفهوم است و صرف لفظ برای ما نیست. مقام تخیل غیر از مقام عقل است. این‌گونه مفاهیم ممکن است برای ما قابل تخیل یا به تعبیری تصور نباشد، اما در مقام عقل قابل فهم است. بنابراین مفهوم شریک‌الباری مفهوم درست و در مقام عقل قابل فهم است. اما مفاهیمی چون کره مکعب به این دلیل که تقوم مفهومی ندارد،‌ نمی‌تواند در خارج موجود باشد.
حجت‌الاسلام و المسلمین عسکری سلیمانی امیری دانشیار گروه فلسفه موسسه آموزش پژوهشی امام خمینی نیز ضمن تأکید بر چالشی بودن برهان وجودی و توضیحی درباره هلیه بسیطه و مرکبه در فلسفه اسلامی، تأکید کرد اگر چه دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی قابل نقد است، اما بیان ارائه شده توسط آقای عباس‌زاده کافی نیست. لازم است مقاله «تحفه‌الحکیم» آیت‌الله جوادی آملی که در کتاب آموزگار جاوید منتشر شده و به صورت مفصل به این بحث پرداخته، توسط آقای عباس‌زاده ملاحظه و در تکمیل بحث مورد استفاده قرار گیرد. وی همچنین ایراد وارد شده بر مثال شریک‌الباری را وارد ندانست. در فلسفه اسلامی، ابتدا وجود واجب‌الوجود اثبات و بعد درباره تعداد آن بحث می‌شود. یعنی از اثبات واجب‌الوجود، وحدت آن اثبات نمی‌شود و مفهوم شریک‌الباری نیز ناظر به همین بحث است.
در پایان، با توجه به دامنه‌دار بودن این بحث و برخی پاسخ‌های ارائه شده توسط دکتر عباس‌زاده، مقرر شد نوبت دوم این نشست، پس از تأمل بیشتر درباره مفاد دیدگاه‌های مطرح شده توسط اساتید، در زمان مناسب برگزار شود.