بررسی کتاب «خون مردگی» اثر خانم الهام فلاح

به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه دومین نشست از سلسله گفت‌وگوها در حوزه رویکردهای داستانی ادبیات دفاع مقدس با بررسی کتاب «خون مردگی»، اثر سرکار خانم الهام فلاح و با حضور آقای قاسمعلی فراست، سرکار خانم راضیه تجار، اعضای شورای علمی گروه ادبیات اندیشه را روز دوشنبه مورخ ۲۲ خردادماه جاری در سالن جلسات ساختمان مرکزی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار کرد.

در ابتدا آقای سنگری، مدیر گروه ادبیات اندیشه، با اشاره به اینکه کتاب خون مردگی شباهت‌هایی به کتاب لم یزرع دارد، بیان کرد: هر دو در حوزه دفاع مقدس هستند و تم عاشقانه دارند. شخصیت هر دو کتاب در عشق ناکام هستند. در کتاب لم یزرع مرد است که عاشق می‌شود اما در کتاب خون مردگی، شخصیت زن است که دلباخته مردی می‌شود. در آغاز هر دو داستان دو شخصیت وجود دارد که با هم هستند. سیر داستان‌ها هم نهایتا به نامه می‌رسد. پیرنگ بر اساس نامه شکل می‌گیرد. جغرافیای لم یزرع در عراق است اما جغرافیای این داستان در ایران و سرانجامش در عراق هست.

در ابتدای نشست از خانم تجار خواسته شد تا نظر خود را درباره کتاب بیان کند؛ ایشان با بیان این مطلب که با علاقمندی قبلا کار را خوانده بودم و از بین خیلی کارهای رسیده به جشنواره پروین اعتصامی که من و آقای فراست و خانم آرمین داور بودیم نگاه ویژه به این کار داشتیم و برنده اعلام کردیم. کار از نظر طرح با یک عدم تعامل، و با یک نامه آغاز می‌شود که از عموی شخصیت دوم ماست. اگر شخصیت اولمان ابتسام باشد شخصیت دوم عامر است که مورد توجه این دختر قرار گرفته است، هردو دانشجوی پزشکی هستند و عامر دوست کُردی دارد که آمده در خانه اینها زندگی کند و او هم دانشجوی پزشکی هست و اینها یک مثلث عشقی را تشکیل می‌دهند.

نویسنده کتاب شعله و شب،در ادامه بیان داشتند از نظر طرح، داستان را نویسنده به سه مقطع زمانی تقسیم کرده‌اند و در ابتدا پایان جنگ هست و بعد یک مقطع سه ساله را در بر می‌گیرد و بعد هم ۲۲ سال بعد را در بر می‌گیرد. این نشانه هوشمندی نویسنده است، آن جایی که نیاز نبوده به جزییات و مسایلی پرداخت شود که خیلی زمان می‌برده و شاید می‌توانسته رمان را سه جلد کند بی‌آنکه برایمان جذابیت داشته باشد کات زده و آن سال‌هایی را که نگفتنش هم لطمه‌ای به ذهن خواننده نمی‌زند نگفته و در نتیجه ما با این سه مقطع زمانی روبرو هستیم. از نظر طرح کشش و کنش خوبی دیدم و شخصیت‌ها در بستر این اتفاقات خوب به ما نشان می‌دهند، رویدادها خوب به دل می‌نشیند.

خانم تجار در پاسخ به سوال «رویکردها نسبت به دفاع مقدس در حوزه ادبیات داستانی ما خیلی متنوع و متکثر است، اگر قرار باشد جایگاه خون‌مردگی، را در رویکردهایی که نسبت به دفاع مقدس وجود دارد قرار دهید با کدام رویکرد تبیین می‌کنید؟» بیان داشتند: اولا این کار در آن جایی که به آن جایزه دادیم با موضوعات مختلف آمده و جایزه دفاع مقدسی ندادیم، دوم اینکه در این کار نگاه‌هایی را که می‌بینیم و خانم‌هایی که هستند و شخصیت‌های مختلفی که هستند می‌بینیم نمازشان را می‌خوانند، آدابشان را به جا می‌آورند، تسبیحشان را می‌اندازند، شخصیت اصلیمان ابتسام باور مذهبی دارد یعنی نشانه‌هایی از این دست در سراسر رمان هست به جز این عامر که عرض کردم بعدا باز وقتی می‌رود اسیر می‌شود یک تحولی می‌بیند گرچه تحول شخصیتی از او می‌شنویم به گونه‌ای که آزاده‌ای که خبر می‌دهد که من او را آنجا دیدم و این مرد آنجا خیلی خوب بود می‌گوید اوایل اصلا به ما توجهی نمی‌کرد و در خودش بود ولی کم‌کم همراه بچه‌ها شد. ما در جایی بودیم که هیچکس از ما خبری نداشت، نه صلیب سرخ داشت و نه کسانی دیگر، به گونه‌ای در او تحول ایجاد شده که به بچه‌های ایرانی که آنجا هستند رسیدگی می‌کند.

آقای فراست نفر بعدی بودند که درباره کتاب صحبت کردند ایشان با تبریک و دست‌مریزاد به خانم فلاح به خاطر کارهایشان و به خصوص «خون‌مردگی» گفت: اول علت‌ها و مواردی که از رمان خوشم آمده و رمان را قابل اعتنا می‌دانم عرض می‌کنم و بعد اگر فرصتی شد درباره ای کاش‌هایی هم که در رمان به ذهنم رسیده جدا عرایضی دارم که برخواهم شمرد. فکر می‌کنم اولین ویژگی یک رمان این است که خوش‌خوان باشد، دومین ویژگی که یک رمان باید داشته باشد باید ضمن اینکه رمان خوش‌خوانی هست مخاطب بتواند با تار و پود آن مطالب و آدم‌های موجود در آن رمان و فضاهای موجود در آن رمان ارتباط برقرار کند و خودش را وسط میدان ببیند، برایش ملموس باشد و قابل باور باشد. به نظرم می‌رسد که در توصیف‌هایی که خانم فلاح فرموده بودند رابطه من با آن آدم‌ها و آن کوچه پس کوچه‌ها و فضاهایی که نویسنده ایجاد می‌کند نمی‌خواهم بگویم صد درصد ولی بیشتر جاها دلنشین، قابل باور و ملموس بود. سومین نکته که در این زمینه می‌خواهم راجع به این کتاب عرض کنم کتاب در مورد جنگ است و به نظرم خانم فلاح می‌توانست در مورد موضوع دیگری بنویسد که فروش بیشتری دارد و بازار بهتری دارند و مشتری بیشتری دارند و به‌به و چه‌چه بیشتری هم برایشان داشته باشد، این همه موضوعاتی که شاید خیلی‌ها طلب بیشتری نسبت به موضوعات داشته باشند. وقتی ایشان به جنگ می‌پردازد یعنی گوشه‌ای از وجود این آدم دردی نهفته هست و جایی از وجود این آدم تلنگری خورده و ترکشی در این وجود نشسته که با این درد و مساله دارد زندگی می‌کند و می‌خواهد با این بده بستان برقرار کند. این هم به نظرم مساله‌ای بود که در کنار مسایل قبلی رمان هست. توصیفی که از شخصیت‌ها و فضا می‌کند، نکته دیگری که می‌خواهم عرض کنم این است که جاهایی که به باور بعضی از خواننده‌ها و کارشناس‌های کتاب جای ان‌قلت دارد در مورد نشان دادن ارزش‌ها که ای کاش راجع به این قضیه نگاه ارزشی‌تری نویسنده به قضیه پیدا کرده بود.

نویسنده کتاب نخل‌های بی سر، با بیان این پرسش که آیا این کتاب، کتاب ارزشی دفاع مقدس است یا درباره جنگ است؟ پاسخ داد: اینجا نکته‌ای را می‌خواهم عرض کنم، به نظر بنده جنگ بویی دارد و عطری دارد که کافیست کسی از کنارش رد شود، آن بو و عطر چه بخواهد و چه نخواهد همانند اینکه از کنار عطر فروش‌ها بخواهم رد شوم دست من نیست که شامه‌ام را تعطیل کنم بگویم بو نکش و نچش رد شو و برو. نزدیک شدن هر نویسنده‌ای را به سمت جنگ به فال نیک می‌گیرم و به آن درود می‌گویم به خاطر اینکه آن عطر اینقدر بازتاب دارد و پراکنده است که اگر کسی سرما هم خورده باشد و شامه‌اش ضعیف هم باشد به خاطر قدرت و تاثیر زیاد آن عطر تاثیر خودش را خواهد گذاشت. کسی که جنگ را از نزدیک لمس نکرده و مثل خانم فلاح در کنار جنگ بوده اینجاها یک مقدار به آن کسی حق می‌دهم که وقتی در متن جنگ نبوده یک مقدار خرابی‌ها را بیشتر ببیند. چرا؟ برای اینکه او فقط از دور دیده که مادری دارد گریه می‌کند بچه‌اش دارد می‌رود، یک بچه‌ای دارد گریه می‌کند که پدرم رفته، شهیدی می‌آورند و خانواده عزادار می‌شود.

در ادامه نشست اعضای گروه ادبیات اندیشه مطالب خود را بیان داشتند در ابتدا آقای مهدی جهان گفت: سیر حرکت به سمت روایات جنگ به اینجا رسید که یک نسل جدیدتری جنگ را روایت کنند، نسلی که نگاه تجربه‌گرا نسبت به جنگ ندارند. حالا این نسل می‌خواهد بنویسد، این نسل وقتی می‌خواهد بنویسد دست و پای بازتری دارد نه دست و پای بسته‌تر. نمی‌خواهد از روی تجربه بنویسد، می‌خواهد از روی فکر و اندیشه بنویسد، فکر کند.

حامد رشادبا تایید حرف آقای جهان بیان کرد: الان ما نسبت به مقوله جنگ قدری فاصله گرفتیم این هم یک فرصت‌هایی را پیش پا می‌گذارد و هم ممکن است تهدیدهایی باشد. یعنی هم این نگاه از دور فرانگر جدا از اتمسفر دهه ۶۰ یک امکان تعمیقی را در کارها و آثار می‌دهد و ممکن است این دور شدن فرضا به تار شدن حقیقت‌های آن دوره بینجامد و مبهم شدنشان و خطوط کلی این قضیه و این واقعه مهم تمدن ایرانی که قبل از این بوده و بعد از این هم بوده و یک حلقه از این استقلال‌طلبی و اسلام‌طلبی ایرانی را کم رنگ کند‌.

احمد شاکریدر آغاز با اشاره بر برگزیده شدن این رمان در جایزه ادبی پروین و نحوه داوری‌ها در جشنواره‌های ادبی گفت: جریان شبه روشنفکری با قریب به سه دهه نفوذ فکری و فرهنگی در بدنه جریان داستان نویسی انقلاب و زاد و ولد فکری و ادبی، اکنون توانسته است طیفی از نویسندگان نسل اول و دوم انقلاب را در اهداف استراتژیک خود همسو سازد. از عبرت‌‌های تاریخچه ادبیات داستانی آن است که کتابی با مضامین ضد جنگ در دهه سوم پس از قبول قطعنامه که توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است از سوی داورانی که خود زمانی مدافع ادبیات حماسی دفاع مقدس بوده‌اند دفاع تمام قد می‌شود.

شاکریبا اشاره به مفهوم مظلومیت در ادبیات داستانی دفاع مقدس، یکی از مجاری مضمون آفرینی در ادبیات داستانی سیاه دفاع مقدس را تمرکز بر مظلومین سرخورده و ترسیده در مقابل مظلوم مقتدر دانست و افزود: ما در دفاع مقدس مظلوم بودیم اما مقتدر بودیم چون به آرمان‌ها و ارزشهای انقلاب ایمان داشتیم و در مقابل دشمن مقاومت کردیم. در حالی که در خون مردگی نوعا شخصیت‌ها مظلومانی هستند که بدون اختیار و انتخاب خود درگیر جنگ شده‌اند و از آن گریخته تا آن را لعنت می‌کنند.

نویسنده «جستاری در اصطلاح شناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاع مقدس» درباره دوگانه جنگ و زندگی در ادبیات داستانی سیاه دفاع مقدس گفت: این جریان ادبی با دوگانه سازی جعلی بین جنگ و زندگی جنگ را ضد زندگی و آثار آن تصویر کرده و رویکرد ضد جنگ را تقویت می‌نماید. معنای زندگی در این رویکرد بهره‌مندی از مواهب دنیایی است. در نتیجه هر آنچه شخصیت را از خواسته‌های مادی‌اش جدا کند منفور و مطرود است در حالی که ادبیات دفاع مقدس بشارت به زندگی جاودان و جهان آخرت می‌دهد و مقصد خود را دنیای مادی و رفاه طلبی و امنیت خواهی نمی‌داند.

شاکریبا اشاره به تم «عشق» در خون مردگی به بررسی مبادی عشق در شخصیت ابتسام پرداخت و گفت: به نظر می‌رسد شخصیت زن اصلی رمان عاشق نیست. بلکه رمان با رویکردی فمنیستی در صدد ترسیم چهره‌ای تلخ از خطه جنوب است. در تصویر این رمان فرهنگ مردسالاری که ریشه در تعالیم دینی دارد زن را به عنوان جنس درجه دو و صرفا برای فرزند آوری و انجام امور خانه می‌خواهد. ابتسام برای فرار از این فرهنگ سخت گیرانه به دنبال تحصیل است و ابراز علاقه او به عامر در حقیقت گریزگاهی برای نجات از مردسالاری است. نشانه‌های متعدد رویکرد فمنیستی در اثر مشاهده می‌شود که بارزترین آن خیانت کار بودن مردان در این رمان است.

نویسنده «فلسفه داستان داستان» سایه سنگین تلخ کامی ناشی از جنگ و سرنوشت شوم و سیاه شخصیت‌ها را نشانه‌های ادبیات سیاه دانست و با اشاره به نقل بخشی از پیام امام راحل در قبول قطعنامه در این رمان (گفته امام راحل مبنی بر اینکه به خانواده‌های شهدا غبطه می‌خورد) بیان داشت: سوالی که برای مخاطب مطرح می‌شود این است که حضرت امام به حال چه کسی غبطه خورده‌اند؟ به حال کسانی که خود از وضعیتی که در آن هستند ناراضی‌اند و جنگ را مسبب تمامی بدبختی‌هایشان می‌دانند؟! شخصیت‌های داستان اساسا هیچ توافقی با نگاه امام ندارند. بلکه به نظر می‌رسد این رمان در صدد القای جدایی میان حاکمیت و مردم است. نگاه حاکمیت و تلقی آن از جنگ با نگاه مردم ستم کشیده متفاوت است. رمان امام را مسول پایان جنگ می‌داند. گویا امام جنگ را شروع کرده‌اند که باید اکنون به آن پایان دهند.

شاکریدر جمع بندی پایانی گفت: در مجموع به نظر می‌رسد آنچه در خون مردگی آمده است چهره کریهی از جنگ است که نام رمان نیز به صورت تلویحی به آن اشاره دارد. در نگاه نویسنده، دفاع مقدس دراین رمان جنبه ارزشی و حماسی و انقلابی ندارد چون ارزش‌های حاکم بر شخصیت‌ها ارزشهای مادی و نازلی است. جنگ را اندیشه‌ای اداره کرده است که درکی از مردم و رنج هایشان نداشته است و با بزرگ‌نمایی و بزک‌کردن زیبا نشان داده شده است. اکنون دوره جنگ تمام شده است. گرچه زخم‌ها التیام نیافته‌اند اما باید جنگ را به تاریخ سپرد زیرا یادآوری آن چیزی جز درد و رنج نمی‌زاید. جنگ واقعه لعنتی است که هیچ کس از به یاد آوردن آن خشنود نیست. سوال اصلی ما از داورن جایزه پروین آن است که با چه معیارهایی این کتاب به عنوان برگزیده جایزه‌ای ملی در جمهوری اسلامی معرفی شده است.

در ادامه نشست خانم فلاح زمینه‌هایی که منجر به نگارش کتاب شده است را بیان کردند و ناقدان نیز درباره مباحث مطرح شده اظهارنظر کرده و به نقدهای هم پاسخ دادند.